Η παρουσίαση φορτώνεται. Παρακαλείστε να περιμένετε

Η παρουσίαση φορτώνεται. Παρακαλείστε να περιμένετε

1.

Παρόμοιες παρουσιάσεις


Παρουσίαση με θέμα: "1."— Μεταγράφημα παρουσίασης:

1 1

2 تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
استاد: سرکار خانم تفتیان ارائه: میثم نژادبیگلری اسفند 1392 2

3 مقدمه : در دنیای مدرن امروز ديگر بانكها نمي توانند به تنهايي جوابگوي نيازهاي مالي شركتهاي مختلف باشند چرا که تأمين سرمايه از طريق منابع بانكي نقدينگي را افزايش و موجب ايجاد تورم مي شود.نقش بازار سرمايه در دنيا جمع آوري نقدينگي لازم به منظور رفع نيازهاي مالي شركتها در خصوص اجراي پروژه هاي توليدي خود در چهارچوب توسعه اقتصادي كشور و جذب سرمايه هاي داخلي و خارجي به منظور استحكام پايه هاي اقتصادي كشور و نيز ايجاد سياستهاي ضد تورمي به منظور جلوگيري از تورم مي باشد .یکی از عواملی که در توسعه و رشد بازار سرمایه نقش موثری دارد آشنایی سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه با روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و افزایش توان تحلیل گری آنها است. بی شک از طریق تجزیه و تحلیل دقیق و هوشیارانه می توان ریسک بازار سرمایه یا مخاطره سرمایه گذاران را کاهش داد. 3

4 در خصوص آنالیز قیمت سهام و سرمایه گذاری در دارائیهای مالی در ادبیات مالی دو دیدگاه کلی « تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» و « مدیریت پرتفوی» وجود دارد. هدف از تجزیه و تحلیل اوراق بهادار یافتن ارزش ذاتی (ارزش واقعی) آنها می باشد. برای یافتن ارزش ذاتی یک برگ سهم، قیمت بالقوه سهم و عواید آتی آن پیش بینی می گردد و سپس به ارزش فعلی تنزیل می شود. اگر قیمت ذاتی بالاتر از قیمت بازار باشد، سهم در وضعیت خریداری قرار می گیرد و در غیر اینصورت سهم در حالت فروش قرار دارد. بطور خلاصه تجزیه و تحلیل اوراق بهادار دربرگیرنده تخمین مزایای تک تک سرمایه گذاریهاست در حالیکه مدیریت پرتفوی شامل تجزیه و تحلیل ترکیب سرمایه گذاریها و مدیریت نگهداری مجموعه ای از سرمایه گذاریهاست. در دهه اخیر مباحث سرمایه گذاری از شیوه انتخاب سهام (تجزیه و تحلیل اوراق بهادار) به سمت مدیریت پرتفوی تغییر جهت داده است 4

5 رویکرد سنتی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار 1-1موج سواران و سفته بازان
به طور كلي فعالان بازار و سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه عموماً در تصميم گيريهای خريد و فروش خود از روشها و ابزارهای گوناگونی استفاده می كنند. در بازار سرمايه اين ابزارها در قالب سه رویکرد کلی مطرح می شوند: رویکرد سنتی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار 1-1موج سواران و سفته بازان 2-1محكومان موفقیت  3-1روش تحلیل تکنیکی    4-1روش تحلیل بنیادی 5-1روش تحلیل ترکیبی(CANSLIM). رویکرد مبتنی بر نظریه های مدرن مالی 1-2 نظریه بازار کارا 2-2 روش تئوری مدرن پرتفولیو (MPT). 3-2 روش تئوری فرا مدرن پرتفولیو (PMPT). رویکرد بی نظمی و پویایی غیر خطی 1-3 تئوری آشوب 2-3 روشهای هوش مصنوعی 1-2-3 شبکه های عصبی الگوریتم ژنتیک 3-2-3 منطق فازی 5

6 رویکرد سنتی تجزیه و تحلیل اوراق بهادار 1-1 موج سواران و سفته بازان
اين روش كه متأسفانه در بازار بورس ايران به جهت عدم عمق كافی به بلوغ رسيده يكی از حالات خاصی است كه پيروان اين روش تنها به دنبال صف های خريد، فروش و يا به دنبال ايجاد صف می باشند. اين گروه كه با ديدی كوتاه مدت به بازار سرمايه نگاه می كنند سرمايه شان را به راحتی از يك رشته سرمايه گذاری به رشته ای ديگر انتقال می دهند و تنها به دنبال سودهای مقطعی می باشند. معمولاً اين روش در بازارهايی كه ثبات اقتصادی يا سياسی كمتری دارند بيشتر به چشم می خورد و البته در تمام بازارهای مالی جهان با شدت و ضعف می توان آن را يافت و اساساً بازار بدون اين گروه بی معنی خواهد شد اما در حد افسار گسيخته آن موجبات به وجود آمدن حباب های قيمتی شديد را فراهم خواهد نمود كه باعث بالارفتن ريسك در بازار سرمايه خواهد گرديد كه اين موضوع را عملاً در بازار ايران می توان مشاهده كرد. 6

7 2-1 محكومان به موفقیت  اينها گروهی هستند كه معمولاً سؤال می كنند چه بخرم؟ اما كمتر می پرسند كه كی يا چند بفروشم؟ اين گروه كه تقريباً جزء كم تخصص ترين افراد بازار هستند يا تمايلی به فعاليت حرفه ای در بازار ندارند، به بازار اعتقاد كامل داشته و با اتكا به مبالغی كه عموماً قابل توجه خواهد بود تنها به اين اميد كه سرمايه شان نه تنها ارزش خود را حفظ نمايد بلكه در آينده تبديل به مبلغی قابل توجه نسبی نيز گردد ، وارد بازار می شوند. اينها در صورتی كه وضعيت خاصی رخ ندهد تصميم به فروش سهام، حداقل در كوتاه مدت و ميان مدت و حتی بلند مدت های نزديك نيز ندارند.آنها كه به عبارتی نقطه مقابل موج سواران بازارند معتقدند كه "در بازار رو به رشد كليه سهام ها محكوم به رشدند اما اين رشد می تواند با قدرت و ضعف پيش رود " 1-3 تحلیل تکنیکی تحلیل تكنيكي مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی اینده روند قیمت ها می باشد. بعبارتی تحلیل تكنيكي‌، روشي براي پيش‌بيني روند قيمت‌ها از روي قيمت‌هاي تاريخي و برآورد «‌آينده» بازار از روي «‌گذشته» آن است. اصول كلي روش تحليل تكنيكي بر پايه سه اصل اساسي بنا شده است كه در تمام بازارهاي جهان صدق مي‌كنند. همچنين زماني كه صحبت از «‌تمام بازارهاي جهان» مي‌شود، بازار ايران را نيز شامل مي‌شود. اكنون به مرور كلي اصول اساسي تحليل تكنيكي می پردازیم 7

8 اصل اول: همه‌چيز يك سهم در قيمت آن سهم منعكس مي‌شود.
اولين و مهم‌ترين اصل در تحليل تكنيكي اين است كه همه‌چيز و هر‌گونه اطلاعات موجود پيرامون يك سهم در قيمت بازار آن تبلور مي‌يابد. تكنسين‌ها (‌كساني كه براي تحليل بازار از تحليل تكنيكي استفاده مي‌كنند‌) معتقدند كه تمام دانش موجود درباره سهم صرف‌نظر از اينكه بنيادي، اقتصادي، سياسي و يا روانشناختي باشد‌، در قيمت بازار سهم نمايان مي‌شود. 8

9 اصل دوم: قيمت‌ها در روندهايي حركت مي‌كنند كه آن روندها در برابر تغييرات مقاومت مي‌كنند.
اصل دومي‌كه روش تحليل تكنيكي بر پايه آن بنا شده اين است كه قيمت‌ها در مسير‌ها يا روندهاي خا‌صي حركت مي‌كنند و آن روندها در مقابل تغييرات ناگهاني از خود مقاومت نشان مي‌دهند. عرضه و تقاضايي كه براي يك محصول وجود دارد، باعث مي‌شود تا روند حركت سهم مربوط به شركت توليد‌كننده آن محصول در حالت تعادل قرار گيرد. وقتي حركتي آغاز شد‌، تغييري در آن پديدار نمي‌شود مگر اينكه خود به پايان رسد. به عنوان مثال، اگر يك سهم شروع به افزايش قيمت كند‌، افزايش قيمت آن ادامه خواهد يافت تا اينكه به نقطه بازگشت مشخصي برسد. به عنوان مثال، يك «‌اتومبيل» را در ذهنتان فرض كنيد، شما به عنوان سرمايه‌گذار يك «‌موتور سوار» هستيد و سهم مورد توجه شما يك «‌اتومبيل» است كه جلوي شما حركت مي‌كند. وقتي سهم يا همان اتو‌مبيل به راه بيفتد‌، ابتدا سرعت پاييني دارد. اما به تدريج بر سرعت خود مي‌افزايد تا به نقطه خاصي برسد. اگر اين اتومبيل بخواهد مسير خود را تغيير دهد و ‌بر‌خلاف جهت فعلي حركت كند‌، ابتدا از سرعت خود مي‌كاهد‌ (‌در مورد اتومبيل به راحتي مي‌توان اين كاهش سرعت را تشخيص داد‌. 9

10 اما در باره سهم چطور؟ پاسخ اين است كه وقتي تغيير قيمت روزانه افت مي‌كند، سرعت سهم كاهش يافته است) تا سرعتش به صفر برسد و آن‌گاه به تدريج مي‌پيچد (‌يا دور مي‌زند) و در مسير جديد قرار مي‌گيرد. يك اتومبيل در‌حالي كه داراي سرعت بالا باشد هيچ‌گاه نمي‌تواند به‌يكباره تغيير مسير دهد و ناگزير از كاهش سرعت است. همين نكته در مورد سهم نيز وجود دارد. به اصطلاح مي‌توان گفت كه‌: «‌سهم داراي اينرسي است».يك سهم ابتدا مسيري را آغاز مي‌كند كه مي‌تواند كاهشي و يا افزايشي باشد و به اين طريق ‌روندي ‌را به وجود مي‌آورد. اين روند تا هنگامي‌ وجود دارد كه جابه‌جايي قيمت به تدريج كند شود و به اصطلاح «‌راهنما بزند» كه تغيير جهت مي‌دهد و مسير خود را عوض مي‌كند. در آن نقطه سهم «‌روند» جديدي را آغاز مي‌كند. اجازه ‌دهيد براي روشن شدن موضوع روي يك مثال واقعي كار كنيم. شكل زير نمودار قيمت شركت تراکتور‌سازی ایران را در یک‌ماه گذشته نشان مي‌دهد. 10

11 همان‌طور كه در نمودار مشاهده مي‌شود هيچ‌ گاه نمودار قيمت منفصل نيست‌
همان‌طور كه در نمودار مشاهده مي‌شود هيچ‌ گاه نمودار قيمت منفصل نيست‌. روند در ابتدا نزولی بوده است و از حدود 5000‌ریال تا حدود 3000ریال کاهش‌ یافته و سپس دوباره روندی افزایشی را آغاز كرده است . 11

12 اصل سوم: فعاليت بازار قابل تكرار است
آخرين اصل كليدي روش تحليل تكنيكي بر اين پايه بنا شده است كه بازار به صورت مداوم در حال تكرار خود است‌. الگوهاي مشخصي را در فاصله زمان‌هاي مختلف مي‌توان روي نمودارها يافت‌، يعني الگوهايي كه دائم در حال تكرار شدن هستند. البته اين به يك اصل مهم روانشناختي باز مي‌گردد كه انسا‌ن‌ها در شرايط مشابه عكس‌العمل‌هاي مشابهي از خود نشان مي‌دهند. از آنجا كه بازار سرمايه نيز انعكاسي از عملكرد انسان‌ها است‌، تكنسين‌ها اين عكس‌العمل‌ها را مطالعه مي‌كنند تا در موقعيت‌هاي مشابه بتوانند عكس‌العمل‌هاي مشابه را پيش‌بيني كنند. تكنيسينها معمولاً با وارد نمودن اطلاعات روزانه بر روی نمودارها (با استفاده از نرم افزارهای مرتبط) نسبت به تصميم گيری اقدام می نمایند و بی جهت نیست كه این گروه از فعالان بازار به چارتيست ها ملقب گردیده اند. تحلیل گران تکنیکی بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد انگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی بگیرد قیمت کاهش خواهد یافت. 12

13 تکنیکهای مورد استفاده تحلیگران تکنیکی
تحلیگران تکنیکی از تکنیکهای گوناگون قیمت و حجم معاملات سهام برای تحلیل بازار استفاده می کنند که اصلی ترین انها عبارتند از: نظریه داو قدرت نسبی دیدگاه معکوس حجم معاملات وسعت بازار حمایت و مقاومت ترسیم نمودار شاخص ها و نوسانگرها 13

14 نظریه داو قدیمی ترین روش شناسائی روندهای عمده در بازار سهام است. هدف این نظریه، شناسائی تغییرات در نوسان های عمده و اولیه بازار است. این نظریه حاصل مطالعات چارلز داو است. داو از اصول رفتار بازار سهام بعنوان سنجش شرایط تجاری استفاده کرد. نظریه داو فرض می کند که اکثر سهام، در بیشتر اوقات پیرو روندهای بازار هستند. داو به منظور اندازه گیری بازار در شاخص ابداع کرد. یکی از آنها « متوسط داوجونز» که اساسا ترکیبی از 12 سهم بسیار عالی بود و دیگری « متوسط راه اهن داوجونز » که ترکیبی از 12 سهم شرکت راه اهن بود و با تکامل صنایع هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل نام آن به شاخص « متوسط حمل و نقل » تغییر یافت. 14

15 تئوری داو بر اساس این ادعا بنا شده که شاخص های قیمت سهام تمایل به حرکت گروهی دارند. اگر میانگین سهام داوجونز بالا بیاید، آنگاه میانگین سهام حمل و نقل نیز افزایش می یابد. چنین همزمانی حرکت قیمت ها به خیز قیمت بازار اشاره دارد. متقابلا کاهش در هر دو میانگین صنعت و حمل و نقل اشاره به افت بازار دارد، چنانچه میانگین ها در خلاف جهت حرکت کنند نشانگر عدم اطمینان بازار برای قیمت سهام در آینده است. اگر یکی از میانگین ها بعد از یک دوره افزایش قیمت سهام شروع به کاهش نماید، آنگاه هر دو به یک سو تمایل خواهند داشت. برای مثال ممکن است میانگین سهام صنعت افزایش یابد در حالیکه میانگین سهام حمل و نقل کاهش یابد. این موضوع به این نکته اشاره دارد که ممکن نیست سهام صنایع همواره در حال افزایش باشد بلکه ممکن است به زودی سیر تنزل را اغاز نماید. بنابراین سرمایه گذار زیرک از این هشدار برای فروش و تبدیل اوراق بهادار استفاده خواهد نمود. مصالحه هنگامی رخ می دهد که پس از یک دوره از کاهش قیمت اوراق بهادار، یکی از میانگین ها شروع به افزایش نموده و دیگری رو به کاهش می نماید. طبق تئوری داو این واگرایی بیانگر این است که افت بازار بیشتر است و دیگر اینکه قیمت اوراق بهادار به زودی رو به افزایش خواهد داشت. 15

16 همکار داو، یعنی هامیلتون اصل داو را بسط داد و آن را طوری سازماندهی کرد که امروزه به عنوان یک رویکرد در بازار سهام مطرح است. هامیلتون حرکت اصلی (حرکت های اولیه قیمت ها مربوط به ارزش ذاتی اوراق بهادار) را به سه دسته مختلف طبقه بندی نمود: 1- تجمع 2- حرکت بزرگ 3- توزیع مرحله تجمع، مقارن با پایان حرکت اصلی موجود و اغاز حرکت جدید در جهت مخالف است. در این مرحله افراد بسیار خبره متوجه پایان حرکت اصلی شده و شروع به معامله در جهت مخالف می کنند ولی در اخبار و تحلیل ها که در رسانه ها پخش می شوند جوی حاکم است که هنوز بر ادامه حرکت فعلی دلالت می کند. در این دوره افراد عادی تحت تاثیر احساسات و شایعات کماکان در جهت فعلی بازار اقدام به معامله می نمایند. در مرحله تجمع حرکت ها کند هستند ولی حجم معاملات در جهت گرایش جدید رفته رفته افزایش می یابد. هامیلتون فکر می کند که تشخیص اولین مرحله تغییر جهت حرکت اصلی بازار گاهی بسیار مشکل است زیرا در پایان یک حرکت صعودی هنوز جو خوش بینی بر بازار حاکم بوده و به همین ترتیب در پایان یک حرکت نزولی همه با بد بینی به اوضاع اقتصادی نگاه می کنند. 16

17 در مرحله حرکت بزرگ، که شدیدترین و طولانی ترین فاز حرکت اصلی است، حرکت جدید بازار کاملا آشکار شده و اعتماد مردم نسبت به حرکت جدید کاملا جلب می شود، لذا مشارکت مردم در بازار حجم معاملات را بیش از پیش بالا برده و روند حرکتی با شدت بیشتری نسبت به مرحله تجمع ادامه می یابد. این مرحله آسان ترین مرحله برای کسب درآمد است.در مرحله آخر یا توزیع بازار بیش از حد شباع شده و مانند بادکنکی که بیش از حد باد شده باشد در حال ترکیدن است. به این مرحله اصطلاحا حباب قیمت ها می گویند. در این مرحله همان افراد خبره ای که در مرحله تجمع پیش قراول معامله گران بوده، معاملات خود را تسویه کرده و از بازار خارج می شوند ولی افراد عمولی و احساساتی هنوز تحت تاثیر شایعات در جهت حرکت فعلی وارد بازار می شوند. قدرت نسبی ایده اصلی در پشت قدرت نسبی این است که برخی اوراق بهادار در بازارهای صعودی افزایش بیشتر و در بازارهای نزولی کاهش کمتری نسبت به بازار دارند. به عقیده تحلیل گران فنی با سرمایه گذاری در اوراق بهاداری که قدرت نسبی دارند، می توان بازده بیشتری از معدل بازده بازار بدست آورد 17

18 دیدگاه معکوس ایده اصلی طرفداران دیدگاه معکوس این است که اکثر معامله گران بازار اشتباه می کنند. بنابراین اگر معامله گران بازار در حال فروش سهام می باشند، فرد معتقد به دیدگاه معکوس باید خلاف آن عمل کرده و سهام بخرد. چند قاعده دیدگاه معکوس در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد که دو قاعده مهم آن به شرح زیر است: نظریه معاملات خرد: معاملات سر راست معاملاتی اند که دقیقا با ضریب 100 معامله می شود و معاملات خرد معاملاتی هستند که دقیقا با ضریب 100 معامله نمی شود. معاملات خرد بنا به فرض توسط سرمایه گذاران غیر حرفه ای صورت می گیرد که معمولا هم اشتباه می کنند (طبق نظر طرفداران دیدگاه معکوس). بنابراین ، اگر خریدهای خرده نسبتا بالا باشد قیمت های سهام احتمالا رو به کاهش بوده و اگر فروش های خرده پایین باشد تصور میشود که پایان بازار نزولی نزدیک باشد. نظریه پیش فروش سهام: پیش فروش سهام توسط سرمایه گذارانی صورت می گیرد که سهام را از کارگذار وام می گیرند و سپس آنها را به فروش می رسانند. پیش فروش کنندگان امید دارند که با جانشین کردن اوراق بهادار قرض گرفته شده با قیمت پایین از آنچه فروخته اند به سود دست یابند. طرفداران دیدگاه معکوس بر این باورند که پیش فروش کنندگان معمولا اشتباه می کنند. بنابراین هنگامیکه پیش فروش ها بالا هستند، نشانگر وضعیت نزولی بازار است. طرفداران دیدگاه معکوس وضعیت صعودی برای بازار در نظر می گیرند. 18

19 حجم معاملات حجم عبارت است از تعداد سهام و يا قراردادهايي كه در يك دوره زماني معين ، معمولا يكروزه ، معامله مي شوند. هر چه حجم بالاتر باشد، سهام فعالتر خواهد بود. براي تعيين حركت حجم (رو به بالا و يا پايين) تحليلگران به ميله هاي حجم نگاه مي كنند كه معمولا در قسمت پایینی هر نمودار قیمت يافت مي شوند. ميله هاي حجم ، نشاندهنده تعداد سهام معامله شده در هر بازه زماني است و با روشي مشابه قيمت، روند را نشان مي دهد. حجم يكي از جنبه های مهم تحليل فني است، چون براي تاييد روندها و الگوهاي نموداري به كار مي رود. يك حركت قيمت به سمت بالا و يا پايين با حجم نسبتا بالا ،در مقايسه با يك حركت مشابه با حجم اندك، به عنوان يك حركت قويتر و مرتبط تر ديده مي شود. به عنوان مثال، فرض كنيد يك سهام پس از آنكه در يك روند رو به پايين دراز مدت قرار داشته ، در يك روزتجاري 5% افزايش قيمت داشته باشد . آيا اين مي تواند نشانه يك واژگوني روند باشد؟ اينجاست كه بررسي حجم به تجار كمك مي كند. اگر حجم در مقايسه با ميانگين حجم روزانه بالاتر باشد، مي تواند نشانه اي از يك واژگوني روند باشد. از سوي ديگر، اگر حجم پايينتر از ميانگين حجم روزانه باشد، اعتقاد راسخي مبني بر احتمال يك واژگوني روند واقعي ، وجود ندارد. 19

20 حجم بايد با روند حركت كند
حجم بايد با روند حركت كند. اگر قيمتها در يك روند رو به بالا حركت كنند، حجم نيز بايد افزايش يابد(و بالعكس). اگر رابطه قبلي بين حجم و قيمت رو به زوال رفت ، معمولا نشانه ضعف در روند است. براي مثال ، اگر سهام يك روند رو به بالا داشته باشد، اما در روزهاي تجاري مثبت حجم پاييني مشاهده شود، نشانه اين است كه روند در حال تضعيف است و به زودي به پايان مي رسد. وقتي كه حجم داستانی متفاوت از قیمت را بیان می کند ، یک حالت واگرايي پديد مي آيد كه به تناقض بين دو شاخصه گفته مي شود. ساده ترين مثال واگرايي، يك روند رو به بالا با حجم در حال كاهش است وسعت بازار شاخص های وسعت بازار برای اندازه گیری قدرت نوسان های بالا و پایین بازار به کار می آیند. مطبوعات روزانه موارد زیادی از افزایش و کاهش قیمت روزانه را در بورس تهران گزارش می کنند. تحلیل گران فنی افزایش خالص روزانه یعنی موارد افزایش منهای موارد کاهش را بصورت انباشته در می آورند. تحلیل گران فنی امیدوارند که بتوانند با مطالعه افزایش های خالص مسیر نوسان های بازار را تعیین کنند . 20

21 حمايت و مقاومت حمايت و مقاومت همان قاعده عرضه و تقاضا است. حمایت، سطحی از قیمت است که در آن عرضه قابل ملاحظه سهام وجود دارد، به نحوی که باعث توقف نوسان رو به بالای قیمت ها می شود و معمولا، قیمت ها را به طرف پایین می برد. مقاومت ، در نقطه سقف به وقوع می پیوندد .همانگونه كه شما در شكل زیر مي توانيد ببينيد، تراز حمايت، تراز قيمتي است كه يك سهام و يا بازار بندرت از آن عبور مي كند و از آن پايينتر مي افتد. از سوي ديگر، مقاومت، تراز قيمتي است كه يك سهام يا بازار به ندرت از آن فراتر مي رود. تراز هاي حمايت و مقاومت از مهمترين مفاهيم در روانشناسي بازار و عرضه و تقاضا هستند. اين ترازها ، سطوحي از قيمت ها هستند كه تجار تمايل به خريد سهام (در نزديكي تراز حمايت) و يا فروش سهام خود (در نزديكي تراز مقاومت) دارند. وقتي كه اين خطوط روند شكسته شوند ، به نظر مي رسد كه ميزان عرضه و تقاضا و روانشناسي تغييرات قيمت سهام تغيير مي كند و در اين حالت ترازهاي جديدي براي حمايت و مقاومت تعيين مي شود 21

22 22

23 رابطه ترازهاي حمايت و مقاومت و اعداد رند
يك نوع از حمايت و مقاومت هاي جهاني كه در ميان تعداد زيادي از اوراق بهادار و بازارهای مالی دیده شده ، اعداد رند است. اعداد رند مانند 10،20،35،50،100و1000 در مبحث تراز هاي حمايت و مقاومت از اهميت ويژه اي برخوردار هستند، چون اغلب نشان دهنده مهمترين نقاط برگشت روانشناختي هستند كه تجار تمايل به خريد و فروش سهام در آن قیمت ها دارند. خريداران اغلب به محض آنكه قيمت يك سهام به يك مقدار رند مانند 50 دلار سقوط مي كند، تعداد زيادي از آن سهام را خريداري مي كنند و در نتیجه قیمت سهام به احتمال زیاد از آن عدد پایین تر نخواهد رفت. از سوي ديگر، فروشندگان سهام نيز به محض آنكه قيمت سهام به يك عدد رند بالا رسيد، شروع به فروش سهام خود مي كنند و باعث می شوند تا قیمت آن سهام از آن عدد فراتر نرود. آنچه اين اعداد رند را تبديل به نقاط مهمي مي كند، فشار خريد و فروش و اين نكته است كه در اغلب موارد این نقاط اهمیت روانشناختي دارند 23

24 واژگوني وظایف به محض آنكه يك تراز حمايت و يا مقاومت شكسته شود، وظیفه آن بر عكس مي شود. اگر قيمت به پايينتر از يك تراز حمايت سقوط كند، آن تراز تبديل به يك تراز مقاومت مي شود. حال اگر قيمت سهام از يك تراز مقاومت بالاتر رود، آن تراز تبديل به يك تراز حمايت مي شود. به محض آنكه قيمت از يكي از تراز هاي مقاومت و حمايت تجاوز كند، به نظر مي رسد كه عرضه و تقاضا آن سهام تغيير كرده و باعث مي شود كه قاعده تراز شكسته شده، برعكس شود. به هر حال براي اينكه يك واژگوني (معكوس سازي) واقعی رخ دهد، حتما بايد قيمت سهام يك حركت قوي يا جهش بزرگ از سطوح مقاومت و حمايت داشته باشد 24

25 براي مثال، همانگونه كه شما در شكل بالا مي توانيد ببينيد، خط نقطه چين به عنوان تراز مقاومت نشان داده شده است، كه از بالاتر رفتن قيمت در مقايسه با دو نقطه قبلي (نقطه 1و 2) جلوگيري مي كند. به هر حال ، به محض آنكه تراز مقاومت شكسته مي شود ، آن تراز تبديل به يك تراز حمايت مي شود ( كه در نقاط 3و 4 نشان داده شده است) كه قيمت را بالا نگه مي دارد و از جهت گيري آن به سمت پايين جلوگيري مي كند. اغلب تجاري كه شروع به استفاده از تحليل فني مي كنند، معتقدند كه اين مفهوم كه اين واژگوني قواعد حتي براي اغلب شركت هاي مشهور نسبتا زياد اتفاق مي افتد، غير قابل باور و غير قابل تشخيص است. 25

26 براي مثال همانگونه كه شما در شكل زیر مي توانيد ببينيد، اين پديده درنمودار مربوط به سالهاي 2003 تا 2006 شركت فروشگاه هاي زنجيره اي وال مارت اتفاق افتاده است. در اين نمودار قاعده سطح قيمت 51 دلار از يك سطح حمايت قوي به يك سطح مقاومت تبديل مي شود. تقريبا در همه حالات، يك سهام هم يك تراز حمايت و هم يك تراز مقاومت دارد و معاملات آن تا زماني كه از اين حدود جهش نيابد، در بازه بين اين دو تراز خواهد بود. اين حالت بيشتر در شرايطي ديده مي شود كه يك سهام با يك روند افقي معامله شود و قيمت آن با نوسان بين نقاط اوج و دره هاي متوالي از تراز هاي حمايت و مقاومت خود تجاوز نکند [4]. 26

27 اهميت ترازهاي حمايت و مقاومت
تحليل تراز هاي مقاومت و حمايت يكي از بخش هاي مهم روند ها است چون از آن مي توان براي اخذ تصميمات تجاري و پيش بيني زمان واژگوني يك روند، استفاده نمود. براي مثال ، اگر يك تاجر يك تراز مهم مقاومت را شناسايي كند كه چندين بار آزمايش شده است و هرگز شكسته نشده است، او مي تواند از حركت قيمت سهام به سمت اين نقطه، سود ببرد چون احتمال اينكه قيمت سهام از آن تراز فراتر رود بسيار كم است. هر دوي تراز هاي حمايت و مقاومت، روند ها را آزمايش و تاييد مي كنند. تا زماني كه قيمت سهام بين اين دو تراز باقي مي ماند، احتمالا روند نيز ادامه خواهد داشت . تجار بايد از داد و ستد سهام در اين سطوح مهم اجتناب كنند چرا كه ناحيه اطراف اين سطوح داراي تغيير پذيري خيلي زيادي است. اگر شما براي معامله نزديك ترازهاي حمايت و مقاومت احساس اطمينان كرديد، بايد از اين قاعده ساده پيروي كنيد: داد و ستد خود را مستقيما در تراز هاي حمايت و مقاومت انجام ندهید. اين بدين دليل است كه در اغلب موارد ، قيمت هرگز به عدد صحيح مورد نظر نمي رسد بلكه در اطراف آن نوسان مي كند.

28 ترسیم نمودار در تحليل فني ، نمودار ها يك نمايش گرافيكي از مجموعه اي از قيمتها در یک بازه زمانی مشخص است. انواع نمودار‌هايي كه در تحليل تكنيكي مورد استفاده قرار مي‌گيرند عبارتند از: نمودار ميله اي ، نمودار خطي ، نمودار نقطه و رقم ، نمودار شمعي ژاپني امروزه نمودارها ميله‌اي به عنوان رايج‌ترين نوع نمودار در تحليل تكنيكال شناخته شده است، هرچند انواع ديگر نمودار مانند نمودارهاي خطي یا نقطه و رقم و اخيراً نمودارهاي شمعي نيز به كار برده مي‌شوند. به اين دليل نمودار ميله‌اي ناميده مي‌شود كه تغييرات قيمت هر روز توسط يك ميله نمايش داده مي‌شود. در اين نوع نمودار چهار نوع داده مختلف درباره يك سهم مورد‌نياز است كه عبارتند از: 1 -‌ قيمت بالا ‌: بالاترين قيمت سهم در روز 2 - قيمت پايين‌: پايين‌ترين قيمت سهم در روز 3 - قيمت ابتدايي‌: قيمتي كه سهم در اول وقت معامله مي‌شود و اغلب قيمت پاياني روز قبل است. 4 - قيمت پاياني‌: قيمتي كه سهم در آخر روز با آن بسته مي‌شود. 28

29 در هر نمودار خط افقي زمان و خط عمودي قيمت سهم را مشخص مي‌كند
در هر نمودار خط افقي زمان و خط عمودي قيمت سهم را مشخص مي‌كند. بنابراین نمودار ميله اي قيمت هاي بازشدن، بالايي، پائيني و پاياني را نشان مي دهد و آن خط كوچكي كه در سمت راست ميله قرار دارد نشان دهنده قيمت پاياني و خط كوچك سمت چپ ميله بيانگر قيمت باز شدن مي باشد. در نمودار خطي تنها قيمت هاي پاياني رسم مي‌شوند. اكثر معامله گران بر اين باورند كه قيمت پاياني از اهميت بالايي در معاملات روزانه برخوردار است و از اين رو نمودار خطي براي بررسي حركات قيمت داراي اعتبار زيادي است. نوع سوم، نمودار نقطه‌اي و رقم همان حركات قيمت را در قطع متراكم‌تر نمايش مي‌دهد 29

30 نمودار خطی نمودار میله ای 30

31 نمودار نقطه و رقم 31

32 نمودار شمعی از مجموعه ای خطوط عمودی تشکیل شده است و هر خط شمعی (خط عمودی) از دو بخش تشکیل شده است : الف – بخش ضخیم و پهن ب- بخش نازک بدنه اصلی خط شمعی (خط ضخیم) محدوده بین قیمت های باز شدن و بسته شدن دوره مورد نظر را نشان می دهد. اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، بدنه اصلی این نمودار سفید (توخالی) خواهد بود. از طرف دیگر، اگر قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن باشد، بخش اصلی خط شمعی سیاه (تو پر) خواهد بود.بخش نازک خط شمعی در بالا و پایین بدنه اصلی (بخش ضخیم) قرار دارد و اصطلاحا "سایه" نامیده می شود این بخش پایین ترین و بالاترین قیمتهای دوره مورد نظر را نشان می دهد. نمودار شمعی با بدنه سفید، نشانه بازار صعودی است، زیرا قیمت سهام بعد از انجام مبادلات در طیفی گسترده در دوره مورد نظر، نزدیک بالاترین قیمت دوره بسته شده است. نمودار شمعی با بدنه سیاه بیانگر بازار نزولی است، زیرا نوسانات قیمت سهام در طیف گسترده ای رخ داده و نهایتا قیمت سهام دوره مورد نظر، نزدیک پایین ترین قیمت دوره بسته شده است. 32

33 نمودار شمعی 33

34 یك الگوی نموداری، یك ساختار متمایز از یك نمودار سهام است .
الگوهای نموداری یك الگوی نموداری، یك ساختار متمایز از یك نمودار سهام است . سومین اصل اساسي تحليل تكنيكي این بود كه تاریخ تمایل به تكرار خود دارد. تئوری الگوهای نموداری بر اساس این فرض استوار است. ایده كار این است كه الگوهای خاص چندین بار دیده می شوند و این الگو ها یك تغییر قیمت خاص سهام را كه احتمال رخ دادن آن زیاد است، نشان می دهند. نمودارخوان ها بر اساس روند تاریخی یك الگوی نموداری كه نشان دهنده یك تغییر قیمت خاص است، در جستجوی این الگوهای نموداری برای شناسایی فرصت های تجاری می باشند . دو نوع الگوی نموداری در تحلیل تكنیكی وجود دارد: -1ادامه دار -2بازگشتی یك الگوی بازگشتی ، الگویی است كه در آن یك روند اولیه با تكمیل الگو ، معكوس می شود. از سوی دیگر، یك الگوی تمدیدی، الگویی است كه در آن یك روند با تكمیل الگو، ادامه می یابد. این الگوها را می توان در نمودارهایی با هر قالب زمانی مشاهده نمود. برخی از الگوهای نموداری مشهورتر را بررسی خواهد شد. 34

35 سر و شانه الگوی سر و شانه یك الگوی بازگشتی است كه وقتی تشكیل می شود نشان می دهد كه احتمالا سهام بر خلاف روند گذشته حركت خواهد كرد. دو نوع الگوی سر و شانه وجود دارد. سر و شانه بالا (سمت چپ) یك الگوی نموداری است كه در نقاط بالای یك حركت صعودی تشكیل می شود و نشان می دهد كه روند رو به بالا در حال تمام شدن است. نوع دیگر این الگو، الگوی سر و شانه پایین (سمت راست) است كه از شهرت كمتری برخوردار است و "الگوی سر و شانه معكوس" نیز نامیده می شود که نشان دهنده یك واژگونی (بازگشت) دریك حركت رو به پایین است. در این الگو، خط گردن یك خط حمایت و یا مقاومت است. 35

36 فنجان و دسته نمودار فنجان و دسته یك الگوی ادامه دار رو به ترقی است كه در آن یك روند رو به بالا متوقف می شود ولی به محض آنكه الگو کامل شد، به حركت رو به بالا ادامه خواهد داد. همانگونه كه در شكل بالا می توانید ببینید، این الگوی قیمت چیزی شبیه به یك فنجان را تشكیل می دهد كه یك روند رو به بالا دارد. دسته بعد از تشكیل فنجان ، با یك حركت رو به پایین و یا افقی در قیمت سهام، شكل می گیرد. به محض آنكه قیمت از خطوط مقاومت تشكیل شده در دسته فراتر رفت، روند رو به بالا می تواند ادامه یابد. 36

37 قله های دوگانه و دره های دوگانه
این الگوی نموداری نیز یكی دیگر از الگوهای مشهور است كه یك بازگشت (واژگونی) روند را نشان می دهد . این الگو زمانی تشكیل می شود كه قیمت دو بار به ترازهای مقاومت یا حمایت برسد ولی نتواند از آنها عبور كند. این الگو اغلب در واژگونی روندهای میان مدت و یا دراز مدت مورد استفاده قرار می گیرد. 37

38 مثلث ها سه نوع مثلث كه هم از لحاظ ساختار و هم از لحاظ مفهوم با هم تفاوت دارند، عبارتند از : مثلث متساوی الساقین، مثلث صعودی و مثلث نزولی. به نظر می رسد كه این الگوهای نموداری از حدود دو هفته تا چندین ماه ادامه داشته باشند. مثلث متساوی الساقین یك الگوست كه در آن دو خط روند به سمت یكدیگر همگرا هستند. این الگو بی طرف است چون حرکت روند به سمت بالا و یا پایین در نقطه انتهای مثلث موجب تثبیت آن روند در جهت مورد نظر می شود. در یك مثلث صعودی ، خط روند بالایی افقی است در حالیكه خط روند پایینی شیب رو به بالا دارد. این نوع الگو بطور كلی به عنوان یك الگوی رو به ترقی در نظر گرفته می شود و نمودارخوان ها بدنبال یك نقطه بریدگی برای روند رو به بالا هستند. در یك مثلث نزولی ، خط روند پایینی افقی است و خط روند بالایی شیب رو به پایین دارد. این الگو بطور كلی یك الگوی رو به افول در نظر گرفته می شود و نمودار خوانها بدنبال یك نقطه بریدگی برای روند رو به پایین هستند. 38

39 39

40 پرچم چهار گوش و پرچم سه گوش
پرچم چهار گوش و پرچم سه گوش این الگوهای نموداری كوتاه مدت ، الگوهایی ادامه دار هستند و زمانی تشكیل می شوند كه یك حركت قیمت تند و تیز و پس از آن یك حركت افقی اتفاق بیافتد. به نظر می رسد كه این الگو ها یك الی سه هفته طول بكشند. تفاوت اصلی بین این دو حركت قیمت را می توان در بخش میانی الگوی نموداری مشاهده نمود. در یك پرچم سه گوش، در بخش میانی خط روندهای همگرا دیده می شود كه خیلی شبیه به یك مثلث متساوی الساقین است. از سوی دیگر، بخش میانی یك الگوی پرچم چهار گوش ، یك الگوی كانالی را نشان می دهد كه هیچ همگرایی بین خط روند ها وجود ندارد. در هر دو حالت ، انتظار می رود تا هنگامی كه قیمت از خط روند بالایی فراتر رود، روند به حرکت اصلی خود ادامه دهد. 40

41 گوه الگوی نموداری گوه می تواند یك الگوی ادامه دار و یا بازگشتی باشد که تشخیص سیگنال سخت میشود. این الگو مشابه الگوی مثلث متساوی الساقین است و تفاوت آنها در این است كه الگوی گوه در یك جهت رو به بالا و یا رو به پایین اریب می شود در حالیكه مثلث متساوی الساقین بطور كلی یك حركت افقی را نشان می دهد. بین سه تاشش ماه تشکیل میشود. به هر حال، در ابتدایی ترین سطح، یك گوه نزولی الگویی رو به ترقی و یك گوه صعودی الگویی رو به افول را پیش بینی می کند. در شکل فوق اگر قیمت از خط روند بالایی بالاتر رود یك الگوی ادامه دار را تشكیل خواهد داد و اگر به زیر خط روند پایینی حركت كند، یك الگوی بازگشتی تشكیل خواهد شد. 41

42 نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تكنیكی هستند
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تكنیكی هستند این دو الگوی نموداری زمانی تشكیل می شوند كه حركت قیمت سه بار به یك تراز حمایت و یا مقاومت برسد ولی نتواند از آن عبور كند كه این نشانه واژگونی روند قبلی خواهد بود. ممكن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا كه این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر می باشند. بعد از آنكه حركت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یك الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد كه ممكن است منجر به این اشتباه شود كه یك نمودارخوان خیلی زود وارد یك موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود. 42

43 دره قوس دار یك دره قوس داركه دره بشقابی نیز نامیده می شود، یك الگوی بازگشتی دراز مدت است كه یك تغییر جهت از یك روند رو به پایین به یك روند رو به بالا را نشان می دهد. این الگو ممكن است چندین ماه و یا چندین سال طول بكشد تا تكمیل شود. ماهیت دراز مدت این الگو و نبود یك تست تاییدی مانند دسته در الگوی فنجان و دسته ، آنرا تبدیل به یك الگوی مشكل برای تجارت می كند 43

44 شاخص ها و نوسانگرها شاخصها محاسباتی هستند كه براساس قیمت و حجم معامله یك سهام انجام می شوند و فاكتورهایی مانند گردش پولی، روندها، میزان بی ثباتی و مقدار نیروی حركتی را اندازه گیری می كنند. . شاخصها به دو روش اصلی به كار می روند: برای اثبات و تایید تغییر قیمت و كیفیت الگوی نموداری و برای تشكیل دادن سیگنالهای خرید و فروش. دو نوع اصلی شاخص وجود دارد كه عبارتند از: تعجیلی : 1- یك شاخص تعجیلی بر حركت قیمت تقدم دارد و به آن یك خصوصیت پیشگویانه می دهد. 2- در طول دوره هایی با روند افقی و یا بدون روند قوی تر عمل می کند. تاخیری: 1- یك شاخص تاخیری، یك ابزار تثبیت یا تایید است چون پس از تغییر قیمت شکل می گیرد. 2- در طول دوره های دارای روند نیز مفید هستند. دو نوع ساختار برای شاخص ها وجود دارد: دسته ای كه دارای بازه و محدوه هستند( بین 0 تا100) و نوسانگر نامیده میشوند. سیگنال های خرید بیش از حد (نزدیك 100) و یا فروش بیش از حد (نزدیك صفر) را نشان می دهند دسته ای كه بدون محدوده هستند و به همراه نمایش قدرت و یا ضعف روند، سیگنالهای خرید و یا فروش را تشكیل می دهند که فقط در روش انجام این كار با هم تفاوت دارند 44

45 دو روش عمده برای استفاده از شاخصها در تحلیل تكنیكی برای تشكیل سیگنالهای خرید و فروش وجود دارد.
1- تقاطع ها: رایجتر هستند و زمانی بازتاب می یابند كه قیمت از میانگین متحرك عبور كند و یا دو میانگین متحرك همدیگر را قطع نمایند.(زمانی که قیمت از میانگین متحرک بالاتر رود سهم در حالت خریداری قرار میگیرد.) 2- واگرایی :زمانی اتفاق می افتد كه جهت روند قیمت و جهت روند شاخص در خلاف همدیگر باشند. این حالت به كاربر شاخصها نشان می دهد كه جهت روند قیمت در حال تضعیف است. 45

46 ADX تركیبی از دو مقیاس اندازه گیری تغییر قیمت است.
شاخص میانگین هدایتی شاخص میانگین هدایتی( ADX) كه برای اندازه گیری قدرت یك روند جاری به كار می رود. این شاخص به ندرت برای شناسایی جهت روند به كار می رود، اما می تواند نیروی حرکتی روندها را مشخص نماید. ADX تركیبی از دو مقیاس اندازه گیری تغییر قیمت است. 1- شاخص هدایتی مثبت (+DI) :نیروی روند رو به بالا را اندازه گیری می كند 2-شاخص هدایتی منفی (-DI): قدرت روند رو به پایین را اندازه گیری می كند این دو مقیاس نیز به همراه خط ADX رسم می شوند. با اندازه گیری هر یك از این شاخص ها در یك مقیاس بین 0 و100، اگر مقدار آنها كوچكتر از 20 باشد نشان دهنده یك روند ضعیف است در حالیكه مقادیر بزرگتر از 40 یك روند قوی را نشان می دهند. 46

47 میانگین متحرك همگرا این شاخص از دو میانگین متحرك نمایی تشكیل شده است، كه به اندازه گیری قدرت حركت سهام كمك می كنند. MACD اختلاف بین این دو میانگین متحرك است كه نسبت به یك خط مركزی رسم می شوند. خط مركزی، محلی است كه این دو میانگین متحرك با هم مساوی هستند. به همراه MACD و خط مركزی ، یك میانگین متحرك نمایی از خود MACD نیز روی نمودار رسم می شود. ایده پشت این شاخص ، اندازه گیری نیروی حركتی كوتاه مدت در مقایسه با نیروی حركتی دراز مدت برای كمك به مشخص كردن جهت فعلی حركت است. 47

48 شاخص نیروی نسبی شاخص نیروی نسبی (RSI) برای تعیین نقطه خرید و فروش استفاده می شود. برای محاسبه RSI از این فرمول استفاده می کنیم: RSI= 100 – (100/1+RS) که در آن RS با تقسیم میانگین تغییر مثبت قیمت های پایانی یک دوره N روزه بر متوسط تغییر منفی قیمت های پایانی یک دوره N روزه محاسبه می شود . RSI عددی را بین 0 تا 100 به ما می دهد. هرچه عدد به 100 نزدیکتر باشد به این معنی است که خرید آن سهم در بازار در یک دوره بیش از حد خرید شده و زمان خوبی برای فروش است. وقتی RSI به صفر نزدیک می شود، این را می رساند که سهم مورد نظر در بازار در یک دوره بیش از حد فروخته شده و زمان خوبی برای خرید است. معمولا نقطه برش را 30 و 70 در نظر می گیرند. یعنی اگر به بالاتر از 70 افزایش یابد، احتمال بالا بودن قیمت های بازار وجود دارد. تنزل به زیر 30 حاکی از احتمال پدید آمدن قیمت های بسیار پایین است. با استفاده از رفتار گذشته یک سهم، ما می توانیم بفهمیم که در گذشته بطور متوسط تا چه حد به سمت پایین آمده و تا چه حد به 100 نزدیک شده است. در نتیجه ما باید اطلاعات 6 ماهه گذشته و یا حتی یکسال قبل را در محاسبه RSI منظور کنیم. 48

49 این شاخص به تجار در مشخص كردن این مسئله كمك می كند كه آیا قیمت یك سهام بصورت غیر منطقی به سطح فعلی رسیده و اینكه آیا یك واژگونی روند در راه خواهد بود 49

50 نوسانگر تصادفی ایده پشت این شاخص این است كه در یك روند رو به بالا، آخرین قیمت باید به قیمت های بالای بازه خرید و فروش نزدیك شود ، كه این مطلب نشان دهنده نیروی حركتی رو به بالا در اوراق بهادار است. در روند رو به پایین ، قیمت باید در نزدیکی های قیمت های پایین بازه خرید و فروش بسته شود، كه این مطلب نشان دهنده نیروی حركتی رو به پایین است. نوسانگر تصادفی بین 0 و 100 رسم می شود و در مقادیر بالای 80 شرایط خرید بیش از حد و در مقادیر زیر 20 ، شرایط فروش بیش از حد را نشان می دهد. نوسانگر تصادفی شامل دو خط است. خط اول %K است كه اساسا مقیاسی برای فرمولبندی اندازه نیروی حركتی در نوسانگر است. خط دوم %D است كه میانگین متحرك %K است. به نظر می رسد كه خط %D مهمتراست، چون سیگنالهای بهتری را تولید می كند. نوسانگر تصادفی بطور كلی از 14 دوره تجاری گذشته در محاسبات خود استفاده می كند ولی می توان آنرا متناسب با نیازهای كاربر تعدیل و تنظیم نمود. 50

51 51

52 معایب تحلیل تکنیکی در شرایطی می توان از تحلیل تکنیکی بهره جست که مفروضات آن رعایت شده باشد. در غیر این صورت امکان اشتباه در تحلیل تکنیکی وجود خداهد داشت. همانطور که گفته شد اولین فرض تحلیل تکنیکی این است که قیمت معرف همه اطلاعات است، یعنی فرض براین است که بازار کارا است. یک تحلیل گر تکنیکی در ابتدا به این باور رسیده است که هرچیزی که بتواند در قیمت سهام تاثیر بگذارد، اعم از عوامل سیاسی، اقتصادی و غیره در قیمت یک سهم لحاظ شده است. لذا تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که چارتیست به آن نیازمند است، اما وجود اطلاعات نهایی این باور را شبه ناک کرده و فرضیه اول را زیر سئوال می برد. 52

53 سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از:
دومین فرضیه این بود که تغییرات قیمت کاملا تصادفی نیست و تحلیل گر تکنیکی بر این باور است که اگر قیمت به هر دلیل بالا رفت، سپس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل بنیادی تاثیر خود را گذاشته باشد و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل بنیادی بی اثر شده است، اما متاسفانه دیده می شود که گاهی تغییرات سهام شرکت ها نه بصورت حقیقی بلکه به صورت مجازی و بر اثر شایعات یا سفته بازی عده ای از معامله گران صورت می پذیرد که هیچ توجیه بنیادی ندارد، در این صورت علاوه بر نقض فرضیه دوم، فرضیه سوم نیز خدشه دار می شود زیرا زمانی فرضیه سوم می تواند ملاک واقع شود که دو فرضیه دیگر رعایت شده باشند سایر معایبی که در تحلیل تکنیکی وجود دارد عبارتند از: تمایل تحلیل گرها (جهت گیری) امکان تفاسیر عملکرد دیر هنگام 53

54 4-1 تحلیل بنيادی تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصاد ‌ملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی انجام این‌گونه مطالعات: تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش‌ذاتی) شرکت‌هاست. روش تحلیل بنیادی :معمولاً بر اطلاعات و آمارکلیدی مندرج درصورت‌های مالی شرکت تمرکز می‌نماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام به ‌درستی ارزشیابی شده ‌است یا نه؟ تحلیل گر بنیادی به بررسی دارایی ها، بدهی ها، فروش، ساختار بدهی ها، محصولات، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با رقبا می پردازد و در نهایت ارزش ذاتی سهام را تخمین می زند. تحلیل بنیادی در تحقق اهداف بلند مدت رشد سهام موثرتر است تا در تعیین نوسانات کوتاه مدت قیمت سهام. 54

55 در کنار فعالیتهای شرکت ، پیش بینی روند اقتصاد کلان در تحلیل بنیادی اهمیت فوق العاده ای می یابد . چرا که روند اقتصاد کلان به طور اساسی بر روند سودآوری شرکت ، دید گاه سرمایه گذاران ، انتظارات و در نهایت بر قیمت سهم موثر می باشد. در تحلیل بنیادی از کل به جزء می رسیم یعنی در ابتدا سطح کلان اقتصاد، سطح صنعت و وضعیت شرکت و در آخر ارزش سهم مورد نظر را بررسی می کنیم و چشم اندازی از آینده صنعت و شرکت مورد نظر بدست می آید. بدین ترتیب تحلیل بنیادی در چهار مرحله انجام میشود: 1- تحلیل اقتصاد        2- تحلیل صنعت            3- تحلیل شرکت 4- تحلیل سهام 55

56 تجزیه و تحلیل اقتصاد: وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخص ‌شود آیا شرایط‌ کلی برای بازار سهام مناسب است يا نه؟ آیا تورم مؤثراست؟ نرخ‌های ‌بهره درحال افزایش است یا کاهش؟ آیا مصرف‌کنندگان کالاها را مصرف ‌می‌کنند؟ تراز تجاری مطلوب است؟ عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟ اینها تنها بخشی ازسؤالاتی است که تحلیل‌گر بنیادی برای تعیین تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه‌ است. سرمایه‌گذار هنگام تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری باید به خود جواب قانع‌کننده بدهد که در آن زمان به خصوص که او مایل به سرمایه‌گذاری در بورس سهام است، آیا روند اقتصاد کل کشور در جهت بهبود مایه امیدواری است یا خیر؟ اگر جواب مثبت بود او مجاز است که سرمایه‌گذاری خود را آغاز کند و اگر جواب منفی بود اصلح آن است که جلو نرود بلکه نظاره‌گر باشد تا بارقه‌های امید را به عینه ببیند. 56

57 یکی از مهمترین ویژگیهای بورس هر کشور تاثیر پذیری از مسائل سیاسی است
یکی از مهمترین ویژگیهای بورس هر کشور تاثیر پذیری از مسائل سیاسی است . تغییرات سیاسی در بدنه حاکمیت از آنجا که تغییراتی در دیدگاههای اقتصادی دارد تاثیر ملموس و سریعتر بر بورس دارد ؛ برای مثال در ایران مسائل هسته ای و انتخابات ریاست جمهوری بیشترین تاثیر را بر بورس گذاشته اند. از جمله برنامه‌های کلان اقتصادی که ما در ایران هر پنج سال یک‌بار برای آن طراحی داریم و بودجهء کل کشور، سياستهاي دولت، برنامه­هاي آينده كشور، شاخصهاي اقتصادي، عملكرد دولتمردان سياسي، مديريت كلان كشور، رشد تولید ناخالص ملی، رشد یا کاهش درآمدهای ارزی از جمله درآمدهای صادراتی، مازاد یا کسری بودجهء ارزی کل کشور، نوسانات نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ بیکاری، قدرت رقابت کالاهای تولیدی صادراتی کشور در مقام مقایسه با کالاهای مشابه خارجی، ارزش برابری پول کشور با سایر ارزها و بسیاری مطالب دیگر. در کشورهای خارج، شرکت‌های سرمایه‌گذاری بورسی سرمایه‌های خود را تنها در داخل کشور به کار نمی‌‌‌گیرند بلکه در سایر کشورها هم سرمایه‌گذاری می‌کنند وکارشناسان آن‌ها چاره‌ای ندارند که اقتصاد کلان آن کشور را به صورت عام و صنایع و شرکت‌های مورد نظر را به صورت خاص مورد توجه و ارزیابی قرار دهند. تجزیه و تحلیل کلی اقتصادی در شکل زیر نمایش داده می شود: 57

58 58

59 * نرخ بیکاری کاهش می یابد
جو سرمایه گذاری در یک اقتصاد را می توان از تولید ناخالص ملی  و ارکان تشکیل دهنده آن شناسائی کرد . تولید ناخالص ملی نشان دهنده کل کالا و خدمات تولید شده در یک اقتصاد در یک دوره یک ساله می باشد . اقتصاد دانان، تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران درفعالیتهای خود توجه ویژه ای به واژه تولید ناخالص ملی (GNP)  دارند . در صورت رشد GNP  * نرخ بیکاری کاهش می یابد * در چنین شرایطی کسب و کار نیز شناور خواهد شد * موجودی کالا به دلیل پیش بینی افزایش فروش در آینده افزایش خواهد یافت * ظرفیت تولید از طریق افزایش هزینه های تجهیزات بالا خواهد رفت. * از دیدگاه مصرف کنندگان ، افراد افزایش درآمدها را تجربه خواهند کرد به عبارت دیگر در شرایط رونق اقتصادی شرکتهایی بیشترین رشد را تجربه می کنند که محصولات با دوام و دارای عمر طولانی تر تولید می کنند . در چنین شرایطی خرید سهام مربوط به شرکتهای توصیه می شود که از این شرایط بیشتر از دیگر صنایع سود خواهند برد . به طور تجربی ثابت شده است که عملکرد قیمت سهام یک شرکت تا حدود 50 درصد به عملکرد صنعت مربوطه و شرایط اقتصاد کلان بستگی دارد. بنابراین شرایط اقتصادی و سیاسی تاثیر اساسی و عمده ای بر رشد و رونق شرکتها دارند . 59

60 تجزیه و تحلیل صنعت: وضعیت صنعتی که شرکت درآن قراردارد، تأثیرقابل‌ توجهی بر نحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمی‌تواند بازده مناسبی داشته ‌باشد. به ‌قول ‌معروف، سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر ازسهام قوی در صنعت ضعیف است و باید صنعتی را انتخاب شود که در حال شکوفایی و پیشرو باشد. در بازار سرمايه نيز تمركز بر روی صنايعی كه كشور دارای مزيت نسبی در آن است برای ما می تواند بازده بهتری در بلند مدت داشته باشد تا رشته هايی از صنعت كه مدام در حال نوسان و تحت تاًثير عوامل غير قابل كنترل خارجی هستند. اما بايد توجه داشته باشيم كه مزيت های طرح شده نسبی است و هيچ گاه پايدار نيست و شايد بررسی صنايعی كه امروز مورد توجه قرار گرفته اند در زمانی ديگر دارای اين مزيت ها نباشند كه در اين راستا لزوم تجديد ارزيابی مستمر احساس خواهد گرديد. 60

61 عوامل مؤثردر يك صنعت در تحليل بنیادی عبارتند از :
۱- تقاضاي رو به رشد براي محصولات آن صنعت ۲- برخورداري از مزيت نسبي ۳ - محدود بودن كالاهاي جانشين براي محصولات آن صنعت ۴- عدم وابستگي به مواد اوليه خارجي و ميزان ارزبري ۵- دخالت ارگان هاي دولتي در تعيين قيمت و چگونگي توزيع محصولات صنايع ۶- ثبات فروش و سودآوري 61

62 چند نمونه پيشنهادی: كانی هاى غیرفلزی: شامل صنايعی چون سيمان، گچ، كاشی وسراميك می باشد كه عمده مصرف آن در ساخت و ساز است كه هم اكنون نيز سياستهای كلی كشور درجهت رونق اين بخش متمركز گرديده. پتروشيمی: با دليل دارا بودن بزرگترين منابع نفتی و گازی ايران در سطح جهان و امكان ارزش افزوده بالا، اين صنعت به عنوان يك صنعت برتر می باشد. كانی های فلزی: گسترش صنايع استخراج و بازآوری منابع زيرزمينی با توجه به ارزش افزوده بالای آن زمينه های مساعدی را جهت گسترش منابع ارزی ويا صرفه جويی های ارزی به همراه خواهد داشت. انتخاب شرکتهای موفق در صنایعی که رشد چندانی ندارند بسیار آسانتر می باشد. اما موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر شبیه به فعالیت در یک صنعت رو به رشد و بسیار رقابتی می باشد. 62

63 چرخه عمر صنعت به سه بخش اصلی تقسیم می شود :
رشد یک صنعت معمولا با یک تغییر تکنولوژیکی بزرگ شروع می شود . در سالهای اخیر رباتها ، کامپیوترهای شخصی ، تجهیزات الکترونیکی ، وسایل و تجهیزات اداری ، تجهیزات کنترل اتوماتیک ، صنایعی جدید با تغییر تکنولوژی مداوم را به وجود آورده اند که رشد سریع این صنایع را به دنبال داشته است. نمودار زیر چرخه رشد صنعت را نشان می دهد: چرخه عمر صنعت به سه بخش اصلی تقسیم می شود : 1- دوران  پیشروئی یا شکوفائی  2- دوران توسعه   3- دوران رکود  63

64 مرحله پیشروئی یا شکوفائی
این مرحله وابستگی شدیدی به تغییرات تکنولوژی دارد. ویژگی های اساسی این مرحله: 1- افزایش سریع محصولات 2- افزایش شدید تقاضا برای این محصولات می باشد. شرکتهایی که به عنوان اولین نفر محصولات جدید را معرفی می کنند ، سود سرشاری بدست می آورند اما زمانی که رقابت افزایش پیدا می کند، قیمتها به سرعت کاهش می یابند و سود نیز روند کاهشی را نشان می دهد. در این شرایط شرکتهایی که کارآیی کمتری داشته و از توان پایین تری برخوردارند از دور خارج می شوند. در این مرحله ثبات قیمتی کمی به چشم می خورد و افراد ریسک پذیر و سفته باز در این مرحله به سرمایه گذاری می پردازند. 64

65 ویژگی های چرخه رشد با افزایش و توسعه تقاضا برای محصولات روبرو می شود
*مرحله توسعه: در این مرحله ویژگی های چرخه رشد با افزایش و توسعه تقاضا برای محصولات روبرو می شود نرخ رشد در این مرحله از مرحله قبلی کمتر است. در این مرحله نسبت قیمت و ثبات تولید در مقایسه با مرحله قبل افزایش می یابد. رقابت کاهش می یابد تعدادی از شرکتهای بزرگ بازار را تحت تاثیر قرار می دهند. در این مرحله  افراد ریسک گریز ( محافظه کار ) سرمایه گذاری می کنند. 65

66 مرحله رکود: در قسمت اعظمی از چرخه رشد یک صنعت نرخ رشد کاهش می یابد.
برای بعضی از صنایع، در این مرحله هیچ رشدی را نمی توان متصور شد و سود آوری این صنایع کاهش می یابد در این مرحله ، صنعت به آسانی قدرت توسعه خود را از دست می دهد. زمانی که اقتصاد رو به رشد است رشد منفی یک صنعت که در مرحله رکود قرار دارد ادامه پیدا می کند و نرخ نزول آن بیشتر از نرخ رشد اقتصاد می شود. انتقال از مرحله توسعه به مرحله رکود آرام آرام صورت می پذیرد و تشخیص این مرحله به سرمایه گذاران کمک می کند تا از این صنعت خارج شوند . 66

67 انتخاب چند شرکت در یک صنعت
متخصصان بازار سرمایه می‌گویند تشکیل یک پرتفوی با 5 تا 10 سهم مختلف مناسب است بنابراین اگر شما از بین کل صنایع دو صنعت را انتخاب می‌کنید 5 تا 10 گونه از بهترین سهام‌ها را در صنایع مورد نظر برای پرتفوی خود انتخاب کنید. یادتان باشد پرتفویی را که امروز با اعمال همه دقت‌ها انتخاب می‌کنید، ممکن است با تغییر عوامل مؤثر (که در هنگام ارزیابی شما چندان قابل پیش بینی نبودند) خیلی زود ناکارا شود پس بررسی مداوم ( Monitoring )و بهینه سازی پرتفوی، یک وظیفه کاری غیرقابل اجتناب است. 67

68 تجزیه و تحلیل شرکت : بعد از بررسی شرایط كلی اقتصاد و صنعت، تحلیلگر، بنگاه اقتصادی مورد نظر را بررسی می‌كند محیط اقتصادی مناسب و یا شرایط ویژه بازار ممکن است افزایش عملکرد مناسب شرکت را برای یک دوره زمانی به دنبال داشته باشد اما در نهایت توانایی ها و ویژگی های شرکت می باشد که عملکرد آن را در بلند مدت جهت می دهد. موارد زیر ارکان و عناصر تجزیه و تحلیل یک شرکت را نشان می دهد: 1 - خط مشی ها و استراتژی های بازاریابی 2 - روشهای حسابداری 3 - سود آوری 4 - سیاست تقسیم سود 5 - تجزیه و تحلیل مالی 6- بررسیهای گذشته( درجه نقد شوندگی و بازدهی) 7- نسبت سهامداران 8- اطلاعیه های عمومی 9- بررسی اطلاعات و شایعات 10- مدیریت 68

69 خط مشی ها و استراتژی های بازاریابی :
بازاریابی مهم ترین شاخص در میان موارد فوق است چرا که بازاریابی و روشهای بکار گرفته شده بر کیفیت و کمیت درآمدهای آینده شرکت مؤثر می باشد. سهم شرکت از بازار موجود صنعت نیز از عوامل تعیین کننده عواید آتی یک شرکت است. رشد توانایی فروش شرکت موقعیت رقابتی آن را در جهت بدست آوردن درآمد بیشتر تقویت خواهد کرد. یک شرکت با فعالیتهای متنوع و متفاوت باید توانایی رقابت در همه زمینه های متفاوت را در درون خود به وجود آورد . این امر از طریق ارتقاء فروش، افزایش کیفیت و ثبات قیمت میسر خواهد شد. فروش شرکت نیز تحت تاثیر شدید استراتژیهای بازاریابی قرار می گیرد. 69

70 الف) قیمت گذاری موجودی ها ب ) روشهای محاسبه استهلاک
2- روشهای حسابداری : ریسک اشتباه در تفسیر درآمدهای شرکت و در نتیجه قضاوت غلط در مورد خرید ، انبارداری و فروش همیشه وجود دارد و تغییرات و دستکاری های حسابداری در گزارش بهای تمام شده ، هزینه ها و موارد خاص دیگر می تواند درآمد را تا اندازه زیادی بالاتر نشان دهد. روشهای متفاوت حسابداری و دستکاری حساب ها می تواند موارد زیر را تحت تاثیر قرار دهد : الف) قیمت گذاری موجودی ها ب )  روشهای محاسبه استهلاک ج ) درآمد غیر عملیاتی د ) مالیات 70

71 روشهای محاسبه موجودی مواد بر سودآوری و بهای تمام شده کالا تاثیر می گذارد
نرخ استهلاک محاسبه شده برای ماشین آلات و دیگر داراییها ، کاهش ارزش داراییها را به دنبال خواهد داشت . در هنگام تجزیه و تحلیل سودآوری یک شرکت درآمد غیر عملیاتی نیز می بایستی مورد توجه قرارگیرد. ما نمی‌گوییم که درآمدهای غیرعملیاتی (یا برعکس هزینه‌های غیرعملیاتی) نباید اثری در قیمت سهم داشته باشند بلکه می‌گوییم اگر درآمد اعلام شدهء قبلی برای هر سهم 500 ریال بوده و اواسط سال با حصول درآمد اضافی غیرعملیاتی درآمد تعدیل شده برای هر سهم از 500 ریال به 650 ریال افزایش یافته، نباید 30 درصد به قیمت سهم افزوده شود، بلکه. همین قاعده برای هزینه‌های غیررشد قیمت باید درصد معقولی باشد که هر سرمایه‌گذار خودش برای این درآمد یکباره غیرمستمر قیمتی تعیین می‌کندعملیاتی صادق است که در یک سال درآمد هر سهم را به مقدار زیاد کاهش می‌دهد و دلیلی ندارد که قیمت سهم دقیقاً معادل کاهش درآمد آن سال کاهش یابد. 71

72  3- سودآوری : سود آوری معمولا به وضعیت فروش و تولید شرکت وابسته است. شرکتی که از لحاظ فروش محصولات خود عملکرد مطلوبی نداشته است در خصوص سودآوری نیز نمی تواند موفق باشد. در حقیقت فروش عامل بسیار مهمی برای رشد و ترقی شرکت محسوب می شود و روند فروش هر شرکتی نشانگر کارایی و توانایی مدیریت آن شرکت (به ویژه واحد فروش) می باشد. برای انتحاب شرکت باید توجه داشته باشیم که شرکتی که سود آور است اگر چه قیمت سهام آن ممکن است پایین برود یا در زمانی پایین باشد ولی همیشه یک مینیممی را حفظ خواهد کرد. و از آن پایین تر نمی‏رود. از طرف دیگر شرکتی که زیان ده می‏باشد اگر قیمت آن به هر دلیلی بالا هم برود ارزشی نداشته و ورشکست خواهد شد. 72

73 4- خط مشی تقسیم سود : مطالعات نشان می دهند که مدیران شرکتها سعی دارند تا از یک استراتژی تقسیم سود مشخص پیروی کنند ، به این ترتیب که هر ساله درصد معینی بر میزان سود تقسیمی شرکت بیفزایند . این استراتژی تنها از سوی شرکتهایی قابل اجرا می باشد که انتظار افزایش درآمدهای آتی با نرخ رشد ثابت را دارند . درست است که سود یا درآمد هر سهم حرف اول را می‌زند اما توجه به درصد تقسیم سود برای مخصوصاً عده‌ای از خریداران سهم مهم است چون این دسته از سرمایه‌گذاران همانند سود سپردهء بانکی دوست دارند هر ساله (و حتی در مقاطعی کوتاه‌تر) سودی را به صورت نقدی دریافت کنند. شرکت‌های با مدیریت مستحکم معمولاً از یک سیاست معین و مشخص در تقسیم سود تبعیت می‌کنند و شرکت‌هایی که در طول مثلاً پنج سال گذشته روال نامشخص و به هم ریخته‌ای در تقسیم سود داشته‌اند از این دیدگاه دارای یک نقطه‌ضعف هستند. 73

74 برخي از سهامداران عدم پرداخت سود سهمي را به مشكلات مالي شركت تعميم مي دهند. همين ادراك آنها ممكن است موجب شود تا شركت مذكور سهامداران خود را در كوتاه مدت از دست بدهد. به طور كلي براي شركتي كه توان سود آوري بالا و رشد اقتصادي قابل توجهي داشته باشد بعيد به نظر مي رسد از پرداخت سود سهمي خودداري كرده يا آن را در حد بسيار نامعقولي براي سهامدارانش توزيع نمايد. زيرا براي اين قبيل شركتها جلب رضايت مشتري بايد سرلوحه اهداف و فعاليتهايشان باشد تا بتوانند گام هاي بلندي در بازار سرمايه بردارند. 74

75 3-سياست هاي مديريتي شركت 4- شرايط حاكم در بازار
عوامل مختلفي مي توانند در سياست پرداخت سود سهام شركتها تاثيرگذار باشند. 1- وضعيت مالي شركت 2- وضعيت سود آوري شركت 3-سياست هاي مديريتي شركت 4- شرايط حاكم در بازار 5- مسائل قانوني و حقوقي در كشور 6- اندازه شركت 7-تاريخچه فعاليتها و پيشرفتهاي شركت و عوامل ديگر كه همگي مي توانند موثر باشند براي شركتهاي بزرگي كه توان مالي بالايي دارند معمولا سياست پرداخت سود منظم و باثبات بهتر از پرداخت سود به صورت نامنظم است. زيرا تحمل نارضايتي سهامداران به خاطر عدم پرداخت سود سهمي كار بسيار دشواري است. معمولاً در بورس هاي بزرگ دنيا، يكي از شرايط ورود به بازار بورس براي شركتها پرداخت منظم سود سهام می باشد. گفتني است در قوانين تجارتي كشور ما شركتها بايستي در صورت وجود سود، 10 درصد آن را بين سهامداران توزيع نمايند 75

76 1- تجزیه و تحلیل شرکت به طور کلی ( حسابرسی )
5 تجزیه و تحلیل مالی: این روش یکی از فرآیندهای تحلیل نقاط قوت و ضعف یک شرکت می باشد . تجزیه و تحلیل مالی شرکتها با توجه به استفاده کنندگان از نتایج و روش تحلیل مورد استفاده به دو دسته تقسیم می شوند : 1- تجزیه و تحلیل شرکت به طور کلی ( حسابرسی ) 2- تجزیه و تحلیل  شرکت بر اساس صورتهای مالی *تجزیه و تحلیل شرکت شرکت به طور کلی ( حسابرسی ) به دو شکل صورت میگیرد:  الف ) تجزیه و تحلیل خارجی : این تحلیل توسط افرادی که در خارج سازمان هستند صورت می گیرد. واژه افراد خارج از سازمان در برگیرنده سرمایه گذاران، آژانسهای رتبه بندی شرکتها، سازمانهای دولتی، کارگزاران و ... می شود. این نوع تجزیه و تحلیل در سالهای اخیر موقعیت و جایگاه قانونی خاصی یافته است. تحلیلگران خارج سازمان به اطلاعات و اسناد درونی سازمان و شرکت دسترسی ندارند. ب ) تجزیه و تحلیل داخلی : این تحلیل توسط افرادی صورت می گیرد که به اسناد و اطلاعات شرکت دسترسی کامل دارند . این نوع تجزیه و تحلیل توسط افرادی صورت می گیرد که از جانب سازمانهای خاص برای این منظور استخدام شده اند. معمولا ادارات دولتی و سازمانهای حسابرسی افرادی برای این نوع رسیدگی ها استخدام می کنند. تجزیه و تحلیل داخلی شرکت با توجه به اهدافی که از قبل تعیین شده است انجام می شود. 76

77 تجزیه و تحلیل شرکت بر اساس صورتهای مالی به دو روش انجام می گیرد :
تجزیه و تحلیل  شرکت بر اساس صورتهای مالی به دو روش انجام می گیرد : الف) تجزیه و تحلیل افقی ب( تجزیه و تحلیل عمودی الف ) تجزیه و تحلیل افقی: صورتهای مالی چند سال گذشته شرکت ( معمولا 5 ساله ) مورد بازنگری و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. صورتهای تهیه شده بر اساس این روش در برگیرنده داده های مربوط به شرکت در دو سال گذشته و یا بیشتر می شود. پس از تهیه داده ها، اعداد و ارقام مربوط به صورتهای مالی شرکت در سال جاری با داده های مربوط به سال پایه مقایسه می شوند و انحراف هر کدام از اقلام در سال جاری نسبت به سال پایه به صورت درصد نشان داده می شود. این روش تصویر کاملی از نقاط قوت و ضعف شرکت را بیان می کند. این روش تحلیل، " تجزیه و تحلیل پویا " نیز خوانده می شود.  77

78 برخی از این روشها و ابزارها عبارتند از: تجزیه و تحلیل مقایسه ای
ب ) تجزیه و تحلیل عمودی: چگونگی ارتباط میان عناصر مختلف صورتهای مالی بر اساس یک تاریخ مشخص بررسی می شود. به عنوان مثال نسبت مربوط به بهای تمام شده و میزان فروش برای یک دوره زمانی مشخص محاسبه می شود. کاربرد اصلی این روش :مقایسه عملکرد شرکتهای متفاوت فعال در یک صنعت و یا بخشهای متفاوت یک سازمان می باشد. از آنجائیکه این روش بر اساس داده های مربوط به یک دوره زمانی خاص انجام می شود، تصویری که از شرکت و موقعیت مالی آن بدست می آید کامل و روشن نمی باشد. این روش تجزیه و تحلیل، " تجزیه و تحلیل ایستا " نیز خوانده می شود. این روش معمولاً برای بررسی نسبت های محاسبه شده در یک دوره زمانی خاص یا یک دوره حسابداری مشخص استفاده می شود. برخی از این روشها و ابزارها عبارتند از: تجزیه و تحلیل مقایسه ای تجزیه و تحلیل مقیاس مشترک تجزیه و تحلیل مقیاسها 78

79 تجزیه و تحلیل مقایسه ای:
صورتهای مالی چند دوره پیاپی(متوالی) از طریق مقایسه نسبتهای ترازنامه ای و سود وزیانی که به طریق تجزیه و تحلیل درونی محاسبه شده اند، به تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و روند فعالیت و سوددهی موسسه در گذشته و روند آن در آینده می پردازد با استفاده از این نوع تحلیل می توان مقایسه معناداری را انجام داد. در این روش، صورت سود و زیان و ترازنامه شرکت، هر دو مورد توجه قرار می گیرند. در این مقایسه بایستی : اولاً دوره های مالی مورد مقایسه متوالی( پیاپی) باشند ثانیاً اندازه دوره های متوالی همگن ازنظر زمانی نیز یکسان باشند تا در مقایسه روندها عوامل نامساوی باعث تغییر در روند نشود. مثلاً بررسی روند مانده وجوه نقد در چند ترازنامه متوالی کاهش یا افزایش وجه نقد به طور عمده را در چند دوره متوالی آشکار می سازد. 79

80 تجزیه و تحلیل مقیاس مشترک :
در این روش تمامی اعداد و ارقام موجود در صورتهای مالی به صورت درصد بیان می شوند. در تجزیه و تحلیل مقیاس مشترک معمولا دارایی ها یا فروش شرکت 100 در نظرگرفته شده و تغییر سایر اقلام بصورت درصدی از مبنای در نظر گرفته شده محاسبه می شوند. تجزیه و تحلیل نسبتها: از مهمترین ابزار و عوامل تجزیه و تحلیل کارشناسان مالی می باشد. یک نسبت حسابداری، ارتباطی ریاضی بین دو عنصر ازعناصر مختلف موجود در صورتهای مالی برقرار می کند. نسبت‌های مالی به شش دسته اصلی تقسیم می‌شوند: 1- نسبت‌های نقدینگی 2- نسبت‌های کارایی ۳ - نسبت‌های سودآوری 4 - نسبت‌های سرمایه گذاری 5 -نسبت‌های اهرمی 6-نسبت های قیمتی هنگام تحلیل نسبت‌های مالی شرکت، نتایج حاصل ازاین تحلیل باید با نتایج سایرشرکت‌های موجود درآن صنعت مقایسه‌ شود تا عملکرد شرکت، شفاف‌ترو روشن‌تر گردد 80

81 8- اطلاعیه های عمومی 7- نسبت سهامداران
در شرکتهای سهامی هر سهم می تواند دارای یک حق رأی باشد و این حق رأی زمانی اهمیت خود را نشان خواهد داد که تصمیماتی اساسی و بنیادی در پیش باشد، همانند تعیین هیات مدیره، مدیر عامل، تغییر اساسنامه، افزایش سرمایه، تقسیم سود و ... که این موارد می تواند اهمیت فوق العاده ای برای سهامداران جزء داشته باشد. طبعاٌ حضور یک تیم قوی سهامداران می تواند آینده یک شرکت را تضمین نماید. 8- اطلاعیه های عمومی عموماً شرکتهای پذیرفته شده در بازار بورس و اوراق بهادار مکلفند تا اطلاعیه هایی به شرح زیر در خصوص دورنمای عملکرد آتی شرکت و مقایسه عملکرد واقعی را با پیش بینی های اولیه به بازار ارائه نمایند . 1 - پیش بینی بودجه سالانه : این گزارش در حقیقت دورنمای آتی شرکت را در سال مالی آتی به ترسیم می کشد که مقایسه آن با عملکرد واقعی سال قبل روند حرکتی خود را به نمایش خواهد گذاشت . 2 - گزارش عملکرد میان دوره ای : شرکتهای تولیدی مکلف هستند تا گزارشاتی با حداکثر فاصله های زمانی سه ماهه ، در جهت شفاف سازی عملکرد و تعیین میزان پوشش بودجه اولیه و شرکتهای سرمایه گذاری همه ماهه ، حداقل مکلف به ارائه وضعیت پرتفوی سرمایه گذاری خویش به بازار می باشند . 81

82 3 - گزارش 12 ماهه حسابرسی نشده:
با توجه به اینکه شرکت ها جهت ارائه اظهارنامه مالیاتی خود تا 4 ماه پس از پایان سال مالی فرصت دارند، لذا سازمان بورس در جهت اینکه این فرجه زمانی موجب تضییع حقوق صاحبان سهام شرکتها را فرهم نسازد، شرکت ها را ملزم نموده اند تا حداکثر یک ماه پس از پایان سال مالی خود نسبت به ارائه صورت های مالی یک ساله و مقایسه ماقبل نهایی با بودجه سال گذشته خود ، در قالب صورتهای مالی حسابرسی نشده به سازمان بورس اعلام نمایند. 4 - گزارش 12 ماهه حسابرسی شده: با ارائه آخرین گزارش می توان عملیات مالی شرکت را پایان یافته تلقی نمود و این گزارش، که دربرگیرنده نظر کارشناسی حسابرس معتمد نیز می باشد، برای سهامداران و فعالان بازار قابلیت اتکاء لازم را دارا خواهد بود . 5 - سایر گزارشات تکمیلی : شرکت ها مکلف می باشند در جهت شفاف سازی عملکرد خود به طور مستمر هرگونه اطلاعات با اهمیتی چون تغییر در ترکیب هیات مدیره، تصمیمات بااهمیت توسط شرکت، هرگونه عوامل مؤثر برسود، حوادث غیرمترقبه و در مجموع کلیه مسائل بااهمیتی که بتواند بر انتخاب سهامداران تاثیر بگذارد را در اسرع وقت به سازمان بورس اعلام نمایند . 82

83 9- بررسی اطلاعات وشایعات:
همیشه در حواشی شرکت ها شایعات وجود دارد و شرکت بدون حاشیه را کمتر می توانیم پیدا کنیم. در خصوص شایعات موردی که دارای اهمیت است، اینکه برخی از این گونه اخبار ریشه در اطلاعات داخلی دارد و این موضوع موجب می گردد که بازار به سادگی نتواند از کنار این گونه اطلاعات بی تفاوت بگذرد که این امر موجب می گردد تا شایعات به اهرمی خطرناک در بازار سرمایه مبدل گردد. از جمله بارزترین تاثیر شایعات، می توان به تغییر سطح ریسک شرکت اشاره نمود که شاید خطرناک ترین بازخورد آن باشد .  10- مدیریت: امروزه در مسائل مالی باب جدیدی به نام حسابداری منابع انسانی گشوده شده است که بر اساس آن توانمندیهای مدیریتی و پرسنلی شرکت مورد ارزیابی قرار می گیرد چرا که شکی نیست که مدیریت و ترکیب پرسنلی کارا توان تحت الشعاع قرار دادن بسیاری از نسبتهای و تئوری های اقتصادی و مالی را دارا می باشند اما مانع اصلی اینست که ملاک استانداردی در این مورد وجود ندارد. شرکت‌های سودآور، پیشرو، خوشنام و ارزش آفرین همیشه پرونده‌های روشنی دارند. 83

84 شایستگی ها و تواناییهای یک شرکت ارتباط مستقیمی با مدیریت آن دارد.
اگر مشاهده شد سرمایه‌گذاران خوشنامی ‌‌سال‌ها سهامدار عمدهء شرکت خاصی بوده‌اند، خود دلیلی بر مناسب بودن شرکت و مطلوبیت سهم آن از دید مدیریتی است. شایستگی ها و تواناییهای یک شرکت ارتباط مستقیمی با مدیریت آن دارد. وظایف عمده مدیران عبارتند از: برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل و هماهنگی. این وظایف درجهت دستیابی به اهداف تعیین شده از طریق بکارگیری نیروی انسانی می باشد. مدیریت موفق معمولا ویژگیهایی را دارا می باشد ذکاوت و هوشمندی، انرژی مثبت، بلوغ احساسات، تاثیر گذاری، مهارتهای ارتباطی، اعتماد به نفس، ادراک، آفرینندگی و خلاقیت، مشارکت اجتماعی. معمولا مدیران و تواناییهای مدیریت بر اساس عملکرد تاریخی سنجیده می شوند و مورد قضاوت قرارمی گیرند 84

85 توانایی در حفظ موقعیت رقابتی شرکت توانایی توسعه شرکت
مهمترین عواملی که می توان برای قضاوت در مورد یک مدیر به آنها استناد کرد عبارتند از : توانایی در حفظ موقعیت رقابتی شرکت توانایی توسعه شرکت توانایی حفظ حاشیه سود شرکت از طریق کنترل هزینه ها توانایی حفظ تولید مؤثر از طریق استفاده مناسب از ماشین آلات و تجهیزات توانایی تامین مالی شرکت جهت انجام طرحهای توسعه توانایی برقراری ارتباط مناسب با اتحادیه های کارگری 85

86  ارزشیابی قیمت سهام ارزشیابی به عنوان گام نهایی فرایند تحلیل بنیادی از طریق ترکیب تمام داده های یک شرکت و تحلیل آنها به منظور ارزش ذاتی سهام انجام می شود. یعنی تحلیل گر بنیادی پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصاد ملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت به بررسی این موضوع می پردازد که آیا قیمت سهام به درستی تعیین شده است یا نه؟ هدف از تجزیه و تحلیل اوراق بهادار یافتن ارزش ذاتی آنها می باشد . ارزش ذاتی: ارزش واقعی یک برگ بهادار یا یک دارایی مالی است که نشان می دهد قیمتهای بازار بالاتر یا پائین تر از ارزش واقعی قرارگرفته اند و می تواند باعث تقویت قدرت تصمیم گیری افراد شوند. تجزیه و تحلیل اوراق بهادار از دیدگاه ریسک و بازده اوراق بهادار انجام می گیرد. این تجزیه و تحلیل به درک چگونگی رفتار قیمت در بازار و به تبع آن افزایش قدرت تصمیم گیری افراد کمک می کند.  برای یافتن ارزش ذاتی یک برگ سهم : قیمت بالقوه سهم و عواید آتی آن پیش بینی می گردد و سپس به ارزش فعلی تنزیل می شود. ارزش ذاتی یک سهم با ارزش بازار آن مقایسه می شود و پس از آن تصمیم گیری در مورد خرید یا فروش یک سهم به عمل می آید . اگر ارزش ذاتی بالاتر از قیمت  بازار باشد  سهم در وضعیت خریداری قرارگرفته است و در غیر این صورت سهم در حالت فروش قرار دارد. 86

87 مدلهای مبتنی بر دارایی که بر ارزش دارایی های شرکت تمرکز دارند.
برای تعیین ارزش یک سهم مدل های ارزشیابی متفاوتی تدوین شده است . عمده ترین این الگوها عبارتند از:  الف) الگوهای سود سهام: مدلهای مبتنی بر سود سهام که بر ارزش فعلی سود آتی(مورد انتظار) سهام تمرکز دارند. ب)الگوهای دارایی ها: مدلهای مبتنی بر دارایی که بر ارزش دارایی های شرکت تمرکز دارند. (سهام ممتاز + مجموع بدهیها) – ارزش روز داراییها = ارزش سهامبرمبنای خالص ارزش داراییها(NAV)                 تعداد سهام عادی (Net Asset Value) ج)الگوهای عواید: مدلهای مبتنی بر عواید که بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند، مدلهایی همچون P/E  متوسط P/Eصنعت * EPS = ارزش هر سهم 87

88 معایب تحلیل بنیادی 1- برخی از متغیرهای بنیادی، تغییرات بسیار کندی دارند و زمان گزارشدهی، طولانی است. متغیرهایی مانند GDP ، نرخ تورم، نرخ ارز، نرخ بهره ویا سود بانکی، ساخت و ساز، شاخص تولیدات صنعتی به همراه متغیرهای درون شرکتی استفاده 2- اطلاعات بنیادی قدیمی بدلیل اینکه در قیمت ها لحاظ شده اند فاقد ارزش هستند. 3- خطای اندازه گیری در متغیرهای بنیادی بیشتر است ( به عنوان مثال خطای اندازه گیری GDP بیشتر از خود قیمت سهام است). به بیان دیگر شفافیت در متغیرهای مورد استفاده تحلیل تکنیکی (قیمت و حجم) بیشتر از متغیرهای بنیادی است. 4- تحلیل تکنیکی منعکس کننده حرکت های زود گذر بازار، شایعات و عوامل روانی بازار است در حالی که تحلیل بنیادی این عوامل را مورد بررسی قرار نمی دهد. 5- تحلیلگران تکنیکی روندهای جدید را می بینند و آنها را انتخاب می کنند، اما تحلیلگران بنیادی در بیشتر موارد در مورد یک گروه خاص تخصص دارند، آنها این انعطاف را ندارند که از گروهی به گروه دیگر روند. 88

89 مقایسه رویکرد بنیادی و رویکرد تکنیکی
در روش بنیادگرا با استفاده از کليه اطلاعات موجود اعم از مالی، سیاسی، اقتصادی حتّی فرهنگی سعی دارد تا قبل از حرکت جمعی بازار به درك آن برسد. به عبارت دیگر اینها اعتقاد دارند كه قیمت روز يك سهم نمی تواند بیانگر کليه عوامل تأثیرگذار باشد و باید با درك کليه شرایط مؤثر ارزش واقعی آن را تشخیص داد كه این نظریه در واقع نقطه مقابل تئوری های چارتی قرار دارد كه معتقدند در قیمت روز يك سهم کليه عوامل تأثیرگذار گذشته و آینده تاثیر خود را قبلاً گذاشته اند. اقتصاددانان معمولا از مکتب بنیادی جانبداری می­کنند، در صورتی که مهندسان، ریاضیدانان و دیگر گروههای متمایل به امور محاسباتی، طرفدارمکتب تکنیکی هستند فلسفه اصلی اختلاف بین این دو مکتب فکری، به چگونگی تحلیل قیمت بر می­گردد. در حقیقت، تحلیل بنیادی در جستجوی انگیزه­ها و دلایل حرکت قیمت است، اما تحلیل تکنیکی با بهره­جستن از فنون خاص به نتیجه و برآیند حرکت قیمت می­اندیشد. 89

90 در واقع تحليل تكنيكي دوره كوتاه مدت را مورد توجه قرار مي دهد
در واقع تحليل تكنيكي دوره كوتاه مدت را مورد توجه قرار مي دهد. در حالي كه در تحليل بنيادي دوره بلند مدت مورد بررسي است در تحليل تكنيكي با استفاده از نماگرهاي مختلف تحليل تكنيكي اقدام به خريد يا فروش سهم مي شود و چه بسا بتوان روند قيمتي سهم مورد نظر را در روزهاي آتي پيش بيني نمود ولي در اين نوع تحليل نمي توان ارزش ذاتي سهم را محاسبه نمود. اين نوع تحليل نمي تواند آينده سهم را مجسم كند و به طور كلي اين نوع تحليل قادر نيست تا سهم مورد نظررا در صنعت به طور كامل مورد مقايسه قرار دهد. تحليل بنيادي از اين نظر كه قادر است چشم اندازي جامع و كلي از يك شركت را ارائه دهد داراي اهميت فراواني در بازار سرمايه است و بهترين دوره خريد و فروش سهم را پيش بيني مي نمايد. در تحليل بنيادي هدف ارائه چشم اندازي از شركت و فعاليتهاي آن به صورت يك نگاه كلي و همه جانبه و با توجه به وضعيت اقتصادي و سياسي جامعه مي باشد. برخی از معامله­گران از دیدگاه بنیادی – تکنیکی جانبداری می­کنند. آنها بر این باور هستند که تلفیق تفسیر بنیادهای اقتصادی با تحلیل نمودارها می­تواند معاملات مطلوبتری را شکل دهد 90

91 5-1 تحلیل ترکیبی برخي تكنسين‌هاي متعصب برخلاف تحليلگران بنيادي‌، مطالعه اطلاعات و صورت‌هاي مالي شركت‌ها و درآمد آنها و عوامل عرضه و تقاضا را بيهوده مي‌دانند. آنها معتقدند كه تمام اين اطلاعات متفرقه در يك‌جا به ظهور مي‌رسد كه همان «‌قيمت روز سهم» است. در واقع تركيب اين دو روش (يعني روش تكنيكي و بنيادي) نتيجه‌اي عالي در بر خواهد داشت. يعني با استفاده از تحليل بنيادي و مطالعه عوامل عرضه و تقاضا مي‌توان روند كلي بازار و برتري گروها (گروه‌هاي خاص) را تعيين كرد و سپس با استفاده از تحليل تكنيكي بهترين سهم‌ها را از ميان آنها انتخاب كرد. تحلیل ترکیبی (CANSLIM) تلفیقی از دو روش بنیادی و تکنیکی تحلیل سهام است که در سال های اخیر در بازارهای جهانی مورد توجه قرار گرفته است. 91

92 ولیام اونیل مبدع این روش، با بررسی حدود 600 سهام طی سال های 1953 تا 2001 میلادی در بازار سرمایه آمریکا دریافت سهامی که توانسته اند سود خوبی ایجاد کنند، دارای 7 ویژگی مشترک بوده اند که حروف کلمه CANSLIM حرف اول این 7 ویژگی است این اصول عبارتند از: 1- EPS فصل جاری : تا حدود دهه 80 حتی 90 میلادی عامل P/E عاملی بسیار مهم در تحلیل سهام بشمار می رفت. به این ترتیب هرچه P/E سهام کمتر بود انتظار میرفت افزایش قیمت بیشتری داشته باشد. ویلیام اونیل اولین کسی بود که درستی این نظریه را مورد سوال قرار داد و به این نتیجه رسید که عامل P/E در تحلیل سهام نقش بسیار کوچکی ایفا می کند و بجای آن عامل EPS نقشی بسیار مهم در پیش بینی روند حرکت سهم دارد. زیرا شرکتی که دائم در حال رشد باشد، حتی با P/E بالا، اگر بتواند رشد EPS خود را همچنان ثابت نگه دارد (یا افزایش دهد) شرکتی است که به نفع سهامداران خود عمل کرده و دارای افزایش قیمت خواهد بود. اونیل در روش خود در دو مرحله EPS سهم را مورد توجه قرار داد. مرحله اول توجه به رشد EPS فصل جاری سهم نسبت به فصل مشابه سال قبل بود. مرحله دوم توجه به EPS سالانه سهم بود که منجر به عامل دوم در CANSLIM شد. 92

93 3- مدیریت جدید، قراردادهای جدید، قیمت های بالای جدید و محصولات جدید:
2- EPS سالانه: ویلیام اونیل برای محاسبه رشد سالانه EPS سهام، رشد متوسط EPS شرکت های مختلف را در 5 تا 10 سال گذشته بررسی کرده و به این نتیجه رسید سهام هایی که HI Flyer بوده اند همگی دارای متوسط رشد سالانه EPS بالای 25 درصد بوده اند. 3- مدیریت جدید، قراردادهای جدید، قیمت های بالای جدید و محصولات جدید: به نظر اونیل هر کدام از موارد می توانند باعث صعود یک سهم باشند در واقع سهام های HI Flyer قبل از صعود هر کدام لااقل یکی از عوامل فوق را تجربه می کنند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که در عنوان سوم CANSLIM ما برای اولین بار به یک مفهوم تکنیکی به نام New High بر خورد می کنیم. New High، قیمت بالای جدیدی است که سهم در طول یک دوره تجربه می کند. اگر قیمت بالای سهم در یک دوره زمانی خاص یک قیمت جدید را تجربه کند اصطلاحا گوییم New High ایجاد شده است. 4- سهام شناور: سهام شناور تعداد سهامی از شرکت بوده که در دست مردم است. اونیل در بررسی خود روی سهام موفق بازار به این نتیجه رسید که اکثر سهام موفق دارای سهام شناور کمتر از 25 درصد بوده اند زیرا سهمی که در دست مردم زیاد باشد، تغییرات اندکی می کند. 93

94 5- صنایع پیش رو : پیش رو بودن صنعتی که سهم جز آن است و توجه به گروه صنعتی سهم بسیار مهم است. بهترین سهم در بدترین گروه صنعتی بدتر از بدترین سهم در بهترین گروه صنعتی است. گروه صنعتی پیش رو را معمولا بر اساس مفهومی به نام قدرت نسبی معین میکنیم. در این روش قدرت شاخص صنعتی را نسبت به یک شاخص مرجع می سنجیم چنانچه قدرت نسبی شاخص نسبت به شاخص مرجع بالاتر باشد گروه صنعتی یک گروه پیش رو است و اگر قدرت نسبی شاخص نسبت به شاخص مرجع پایین تر باشد گروه صنعتی یک گروه پس رو است. 6- مالکیت موسسه ای (مالکیت سرمایه گذاران نهادی): شرکت های بزرگ سرمایه گذاری برای انتخاب و وارد کردن یک سهم پرتفوی خود از گروه های تحقیقاتی بسیار قوی سود می برند. اونیل به این نتیجه رسید که وقتی سهمی به تازگی وارد پرتفوی یک یا چند شرکت سرمایه گذاری شده باشد، سهمی است که پتانسیل رشد خوبی دارد. 7- جهت بازار: عامل جهت بازار مهمترین عامل در تصمیم گیری و تحلیل بشمار می رود. در بازار نزولی، حتی بهترین سهام نیز قدرت چندانی برای صعود ندارند. حال آنکه در بازار صعودی برخی سهام بد نیز رشد خوبی را تجربه می کنند. جهت بازار را با استفاده از تجزیه و تحلیل شاخص بازار که اصطلاحا نماگرهای پهنای بازار نامیده می شود، بدست می آوریم. نماگرهای پهنای بازار درجه مشارکت اکثر اوراق بهادار را در یک حرکت بازار اندازه می گیرند. 94

95 رویکرد مبتنی بر نظریه های مدرن مالی
پس از جنگ جهانی دوم این دیدگاه شکل گرفت. دیدگاه های ارائه شده در این مطالعات، با بررسی های گذشته، تفاوت اساسی داشت و در آن زمان، مورد استفاده وسیع دست اندرکاران بازار های سرمایه قرار گرفت. عمر نظریه های مالی در حدود نیم قرن است ظرف این مدت این نظریه ها مبنای محاسبه ارزش دارایی های مالی و پیش بینی قیمت اوراق بهادار بوده و کوشیده اند وضعیت بازار سرمایه را تو ضیح دهند. برای اولین بار برنستین در کتاب انگاره های سرمایه پیچیده تر شدن فناوری و عدم امکان رسم نمودار و درک پیام نوسانات بازار را مطرح کرد و اظهار داشت که دیگر نمی توان مانند کولی ها از روی برگ چای، آینده قیمت ها را پیش گویی کرد. این دیدگاه و نتایج حاصل از برخی مطالعات موجب شد تا نظریه پردازان، به بررسی فرضیه هایی روی آورند که در آن قیمت سهام به طریق تصادفی حرکت می کرد. این مفهوم علمی، گشت تصادفی نامیده شد. سه حوزه به هم پیوسته فرضیه بازار کارا، نظریه پرتفوی و مدل قیمت­گذاری دارایی­های سرمایه­ای (CAPM) که از حوزه­های این رویکرد است، مورد تایید محافل دانشگاهی قرار گرفته است. 95

96 1-2 نظریه بازار کارا ناتوانی در جهت پیش بینی قیمت سهام به دلیل عوامل متعدد تاثیر گذار بر آن باعث ارائه فرضیه کارایی بازار شد. فرضیه بازار کارا، تعیین قیمت اوراق بهادار را ناشی از واکنش خریداران و فروشندگان به جدیدترین اطلاعات و آینده شرکت می داند. فاما یکی از نظریه پردازان در کارایی بازار، بازار کارا را این گونه توصیف می کند:"بازار کارا بازار اوراق بهاداری است که در آن تعداد زیادی خریدار و فروشنده نسبت به اطلاعات موجود و دیدگاهی که نسبت به آینده شرکت هایی که اوراق بهادار آنها در بازار معامله می شود عکس العمل نشان می دهند و بدین ترتیب باعث تعیین قیمت اوراق در بازار می شوند" 96

97 2-2 روش مدرن پرتفوی MPT توسط مارکویتز بیان شد. مفروضات این روش:
بازار کارا است شفافیت اطلاعاتی وجود دارد مبنای این روش بر پایه این استدلال استوار است که احتمال خطر از دست دادن سرمایه یا سود یک نوع سهام در بازار بسیار بیشتر از مجموعه یا ترکیب سهام است. لذا قاعدتاً سرمایه گذار حرفه ای نباید تمامی سرمایه خود را دریک قلم دارایی سرمایه گذاری کند. بلکه بایستی آن را در مجموعه ای از سهام یا دارائیها سرمایه گذاری کند که این مجموعه به پرتفوی معروف است . پرتفوی یا سبد سهام متشکل از سهام متعدد شرکتهایی است که در شرایط عادی احتمال کاهش بازده همه دارائیها تا حدودی به صفر نزدیک است. و تلاشها بر این است که ریسک غیر سیستماتیک یا تنوع پذیر به حداقل ممکن تقلیل یابد.. 97

98 ترکیب پرتفوی بهتر است به گونه ای باشد
که نوسانات مشابهی نداشته باشند یعنی زمانیکه بازده یکی کاهش پیدا می کند بازده دیگری افزایش یابد در این راستا مراحل زیر توسط سرمایه گذار و یا معاملگر در بازار رعایت می گردد. 1- تعیین بازده مورد انتظار سبد سهام و تک تک سهام 2- ارزیابی وضعیت سهام مختلف و انتخاب آنها 3- بهینه نمودن ترکیب سهام ( پرتفوی ) 4- ارزیابی پرتفوی و بازنگری در مجموعه سهام 98

99 در روش پرتفوی مدرن مجموعه تلاشها وقف این است که بازده پرتفوی فرد سرمایه گذار به بازده بازار نزدیک گردد و در وضعیت مطلوب ، بازدهی بیشتر از آن بدست آورد. در این حالت پرتفوی کل بازار یک شاخص ارزیابی است که ریسک آن نیز با شاخص بتا محاسبه می شود ماركويتز معتقد است بازده سبد سهام برابر بازده وزنی تك تك سهام می باشد اما ريسك سبد الزاماً برابر ريسك وزنی سهام داخل سبد نبوده و این موضوع ارتباط کامل با همبستگی يا عدم همبستگی بازده سهام تك تك شرکتهای درون سبد با يكديگر دارد و اگر بتوانیم سبد سهامی تشكيل دهیم كه بین تك تك سهم های موجود در سبد کمترین ضریب همبستگی حاکم باشد در آن صورت می توانیم مطمئن باشیم كه ريسك سبد به طور یقین کمتر از وزن ريسك تك تك سهام آن خواهد گردید. 99

100 در نظریه مدرن پرتفوی ریسک : کل تغییر پذیری بازده ای حول میانگین می باشد. با واریانس و انحراف معیار اندازه گیری می شود در این نظریه نوسانات بالای میانگین و همچنین نوسانات پایین میانگین هم ارزش می باشند. به عبارت دیکر واریانس شاخص ریسک متقارن است که در دنیای واقعی سرمایه گذاران مصداق ندارد. کاربرد این روش منوط به وجود اطلاعات تاریخی گسترده است تا جايی كه هر چه اطلاعات تاریخی يك سهم بیشتر باشد می توان به نتیجه حاصله اعتماد بیشتری نمود و این در حالی است كه اعظم سهام در ایران دارای عمق تاریخی بسیار كمی می باشد. 100

101 3-2 روش فرا مدرن پرتفوی P MPT
3-2 روش فرا مدرن پرتفوی P MPT  تئوری فرا مدرن پرتفوی بر اساس رابطه بازده ای و ریسک نامطلوب (کاهشی یا منفی) به تبیین رفتار سرمایه گذار و معیار انتخاب پرتفوبی بهینه می پردازد. مارکویتز معتقد است که سرمایه گذاران به دو علت به دنبال حداقل ساختن ریسک نامطلوب هستند، اول آنکه سرمایه گذاران ابتدا به امنیت اصل سرمایه می اندیشند و دوم اینکه اگر توزیع نرخ بازدهی از نوع نرمال نباشد، مدل ریسک نامطلوب مناسب خواهد بود. براین اساس هنگامی که توزیع نرخ بازدهی متقارن باشد، روش واریانس و ریسک نامطلوب هر دو جوابی صحیح به دست می دهند، در حالیکه اگر توزیع بازده ای دارایی از نوع نرمال نباشد استفاده از روش واریانس برای محاسبه ریسک روشی مناسب نیست . 101

102 چالش بین تئوری اقتصاد نئوکلاسیک ( تئوری مدرن پرتفوی و فرضیه بازار کارا) و مالی رفتاری
محققین مالی با کشف بیقاعده گی های بازار و وجود احساسات انسانی در فرآیند تصمیم گیری نشان دادند روانشناسی در تصمیم گیری مالی نقش مهمی ایفا می کند به گونه ای که در مبحث سرمایه گذاری ممکن است رفتار منطقی وجود نداشته باشد و بازارها نیز ناکارآمد باشند و سرمایه گذاران در برخی موارد مطلوبیت را نادیده بیگیرند. در حقیقت مالی رفتاری که از سال 1379 شروع شده ، دو فرض اساسی مالی استاندارد را به چالش کشید اول بحث انسان عاقل اقتصادی است و دوم بحث بازارهای عقلایی و بازارهای کارا. مالی رفتاری خرد چالش پیش روی فرض اول را بررسی می کند و مالی رفتاری کلان با چالش های پیش روی فرض دوم سروکار دارد. تئوری مالی رفتاری بیان می کند که خطا های ادراکی اثر بااهمیتی روی تصمیم کیری مالی دارد و تصمیمات سرمایه گذار و نهایتا نتایج بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال یکی از خطاهای ادارکی رفتار گله ای می باشد این رفتار حاکی از تمایل انسان به رفتار کردن شبیه دیگران است. 102

103 رویکرد بی نظمی و پویایی غیر خطی
از اواسط دهه 1970 و بویژه از سال 1990 کوشش های جدید و گسترده ای در زمینه پیش بینی قیمت سهام، با استفاده از روش های جدید ریاضی، سری های زمانی طولانی و ابزار پیشرفته آغاز گردید، که منجر به ظهور دیدگاه بی نظمی و پویایی های غیرخطی شد. مطالعات زیادی بر روی اطلاعات قیمت و شاخص سهام در کشور های دارای بازارهای مالی پیشرفته انجام شد تا وجود ساختاری معین در اطلاعات قیمت سهام نشان داده شود و از این راه فرضیه گشت تصادفی را نقض کند به همراه دو پدیده جهانی شدن بازارهای مالی و وجود قدرت های تکنولوژیکی در سطح جهان، نظریه های مدرن مالی کمرنگ شد. بنابراین، تناقض های آشکار میان نظریه های موجود و دنیای واقعی، موجب شده است تا دانشگاهیان و اهل نظر، نسبت به اعتبار نظریه های مدرن مالی موجود، تردید کنند و فرضیه بازار کارا و بویژه مدل یک متغیره شارپ را به دیده تردید بنگرند. گروهی از صاحب نظران و اندیشه مندان، قدم فراتر گذاشته و به پدیده آشفتگی توجه نمودند. آنها با استفاده از فنون جدید ریاضی، بازار را پیچیده و در حال تحول می­دانند و معتقدند، اگر زمینه و جوهره بازار به درستی درک شود، هر قفلی در آن گشودنی است. 103

104 طرفداران دیدگاه آشفتگی بیان میکنند به دلیل وجود روابط غیرخطی پیچیده با متغیرهای متعدد که بر روی قیمت سهام تاثیر میگزارند ، توانایی و قابلیت مدل های رگرسیون خطی به دلیل زمانبر بودن آنها در پردازش اطلاعات کاهش می یابد و لذا باید از یک سری روابط مبتنی بر شبکه های عصبی استفاده شود در تئوری آشوب و روشهای هوش مصنوعی شبیه سازی رفتار بازار با سرعت زیادتر و دقت بالاتری صورت گرفته و در نتیجه توانایی در تصمیم گیری را بهبود بخشیده است. در تصمیم گیری در بازارهای مالی، اوراق قرضه، سهام، ارز، کالاها، مستغلات و همچنین بودجه بندی سرمایه ای، مسائل و مشکلات مالی و نظایر اینها، یک وضعیت پیچیده ای را جهت پیش بینی و طبقه بندی بوجود می آورد که مستلزم داشتن تجربه و دانش بالاست. و استفاده از این سیستم می تواند راهگشا باشد. 104

105 تئوری آشوب کِیاس در لغت به معنی درهم ریختگی و آشوب است و معمولا در محاورات روزمره نشانه بی نظمی و سازمان نیافتگی است و جنبه منفی در بردارد. اما با پیدایش نگرش علمی امروزه دیگر بی نظمی و آشوب به مفهوم سازمان نیافتگی، ناکارائی و درهم ریختگی تلقی نمی شود، بلکه نوعی نظم در بی نظمی یا بی نظمی منظم در نظر گرفته میشود. انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب همین عبارت نظم در بی نظمیست. به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد. پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا قابل پیش بینی باشد. یکی از پیشگامان نظریه آشوب و نخستین کسی که در مورد تئوری آشوب مقاله نوشته است، هواشناس و ریاضیدان امریکایی و استاد دانشگاه MIT ادوارد لورنتز می باشد . 105

106 پس از مطالعات جدی تر و عمیق تر و شبیه سازی جو جهان مهم ترین شعار نظریه آشوب نام گرفت " پروانه ای در آفریقا بال می زند و گردبادی در آمریکای جنوبی شکل می گیرد” در سالهای اخیر با بسط این نظریه تئوری پیچیدگی یا ترکیب معرفی شد و موجب زایش چند ابزار کاربردی همچون مفهوم شبکه های عصبی و الگوریتم ژنتیک گردید. شاید بزرگترین کمک نظریه آشوب انگیزه بخشی برای پژوهش در رفتار پیچیده سیستمهای پویا باشد. اما رفتار آشوبناک چیست؟ سیستمهای آشوبناک توسط نقاط بحرانی نشانگر دامنه وسیعی از رفتار موسوم به "ترکیب نظم و بی نظمی " هستند. نقاط بحرانی نیز نشاندهنده مرحله گسست یا گذار سیستم از یک رفتار به رفتار دیگر می باشند. برای مثال در یک سیستم سیال حرارتی انتقال منظم گرما در مایع تا رسیدن به یک دمای معین وجود دارد و پس از جوشش مایع فرایند نامنظم آغاز می شود. مرحله گذار یا نقطه بحرانی همان نقطه جوش مایع است که بسیار ناگهانی رخ می دهد. اگر شما نمودار بازده بازار سهام را به صورت ساعتی ؛ روزانه ماهیانه یا سالیانه بدون هرگونه نشانی از زمان ترسیم کنید ؛ به احتمال زیاد قادر به تشخیص الگویی مبنی بر تمیز ادوار زمانی نخواهید بود. زیرا آنها به هم شبیه هستند . 106

107 برای نشان دادن رفتار آشوبناک قیمت در بازار سهام استفده می شود.
تلاش چالش برانگیز پژوهشگران سیستمی در این است که قواعدی را برای پیش بینی رفتار "سیستم های پیچیده به ظاهر غیر قابل پیش بینی " نامنظم کشف کنند . طبق نظریه آشوب اگر ما سیستمی را برای مدت کافی تحت نظر بگیریم، با بررسی حالات سیستم در لحظات گوناگون زمان متوجه می شویم که سیستم یاد شده همواره نظم ذاتی خودش را به نمایش می گذارد. حتی غیر قابل پیش بینی ترین ( آشفته ترین) سیستم ها نیز همواره در محدوده مرزهای معینی حرکت می کنند و هرگز از آن خارج نمی شوند. مدل دی و هانگ: برای نشان دادن رفتار آشوبناک قیمت در بازار سهام استفده می شود. دو گروه از سرمایه گذاران در این مدل دخیل هستند : گروه اول سرمایه گذاران مطلع یا گروه α هستند که منابعی از اطلاعات را برای تعیین ارزش ذاتی یک سهم در اختیار دارند گروه دوم سرمایه گذاران β هستند، گروه دوم بر خلاف گروه اول درگیر جمع آوری اطلاعات از شرکت ها نمی شوند این گروه بر اساس اطلاعات افشا شده از طریق گروه α و تخمینی که از اختلاف بین قیمت حال و ارزش ذاتی می زنند، قیمت آینده ورقه بهادار را برآورد می کنند. دی و هانگ با بررسی جز به جز رفتار دو گروه سرمایه گذار α وβ هیچ جز تصادفی را مشاهده نمی کنند و اثبات میکنند که تغییرات قیمت سهام کاملا تعیین شده است . 107

108 تکنیک های هوش مصنوعی شامل: شبکه های عصبی منطق فازی الگوریتم ژنتیک
2-3 هوش مصنوعی دانشمندان و محققان در دهه آخر قرن بیست عمدتا به این اصل معتقد شدند که فرض منطقی بودن سرمایه گذاری که اصل غیر قابل اغماض در سرمایه گذاری مدرن مالی و یکی از مفروضات اصلی در بازار کارا است، با توجه به عوامل پیچیده ای که در بازارهای سهام دخیل هستند، واقعی نیست. آنها به نتیجه رسیدند که بازار سرمایه دارای نظم مشخصی نیست و استفاده از ریاضیات پیچیده در سیستم های غیرخطی و پویا می تواند مدل هایی را ایجاد کند که نظریه های گذشته را باطل کند. تکنیک های هوش مصنوعی شامل: شبکه های عصبی منطق فازی الگوریتم ژنتیک 108

109 3) آکسون که وظیفه آن انتقال اطلاعات از سلول عصبی است.
1-2-3 فناوری شبکه عصبی شبکه های عصبی یک تکنیک پردازش اطلاعات مبتنی بر روش سیستم های عصبی بیولوژیکی مانند مغز و پردازش اطلاعات است. مفهوم بنیادی شبکه های عصبی ، ساختار سیستم پردازش اطلاعات است که از تعداد زیادی واحدهای پردازشی (نورون‌) مرتبط با شبکه ها تشکیل شده اند‌. سلول عصبی بیولوژیکی یا نورون، واحد سازنده سیستم عصبی در انسان است. یک نورون از بخشهای اصلی زیر تشکیل شده است: 1) بدنه سلولی که هسته در آن است و سایر قسمتهای سلولی از آن منشأ گرفته است. 2) هسته 3) آکسون که وظیفه آن انتقال اطلاعات از سلول عصبی است. 4) دندریت که وظیفه آن انتقال اطلاعات از سلول های دیگر به سلول عصبی است یک سیستم شبکه عصبی از تکنیک‌های مورد استفاده انسان در یادگیری از طریق استناد به مثالهایی از حل مسائل استفاده می‌کند. 109

110 مفاهیم شبکه ی عصبی مصنوعی اعصاب مصنوعی:
عصب مصنوعی مدلی است که اجزاء آن شباهت مستقیمی به اجزاء عصب واقعی دارد. شکل زیر نمایی از یک عصب مصنوعی است. علایم ورودی که با x0، xn, . .. ,x2 ,x1 ,مشخص شده اند، متغیرهای پیوسته هستند. هر یک از این مقادیر ورودی تحت تأثیر وزن خاصی قرار میگیرند .این عناصر پردازشگر )عصب( از دو قسمت تشکیل شده اند. قسمت اول ورودی های وز ن دار را با هم جمع میکند و کمیتی به نام Iرا به دست می آورد؛ قسمت دوم یک صافی غیر خطی است که معمولاً تابع فعال سازی نامیده میشود که از طریق آن خروجی مشخص میشود. 110

111 انواع توابع فعال سازی: 1- تابع آستانه ای: که فقط زمانی اطلاعات را عبور می دهد که خروجی I که مربوط به قسمت اول عصب مصنوعی است از مقدار آستانه ای T تجاوز کند. 2- تابع علامت: همچنین این تابع می تواند مانند یک تابع علامت باشد که وقتی خروجی کمتر از مقدار آستانه ی T باشد اطلاعات منفی بفرستد. وقتی خروجی بیش تراز مقدار آستانه ای T باشد اطلاعات مثبت بفرستد. در اغلب موارد، تابع فعال سازی یک تابع پیوسته است که تابع Sمانند یا تابع سیگموئید نام دارد. 3- تابع لجستیک: پراستفاده ترین تابع فعال سازی، تابع لجستیک است که یکی از انواع توابع فعال سازی S مانند است و بین دو مجانب افقی صفر و یک قرار دارد. αضریبی است که در تغییرات تابع بین دو مقدار مجانب، شیب تابع را مشخص می کند. 111

112 شبکه عصبی مصنوعی: سیستم پردازش داده هایی که از تعداد زیادی عناصر پردازشگر ساده و بسیار مرتبط باهم تشکیل شده است شبکه عصبی مصنوعی است. شبکه عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روش های هوش مصنوعی به دنبال تقلید از عملکرد مغز انسان است. یک شبکه عصبی مصنوعی مانند شکل زیر از تعداد زیادی گره و پاره خطهای جهتدار که گره ها را به هم ارتباط می دهد تشکیل شده است. گره ها که در لایه ی ورودی هستند گره های حسی و گره های لایه ی خروجی، گره های پاسخ دهنده نامیده میشوند. بین نرونهای ورودی و خروجی نیز نرونهای پنهان قرار دارند. لایه ورودی یک لایه عصبی محاسباتی نیست زیرا گره های آن نه وزن ورودی دارند و نه تابع فعال سازی. 112

113 یادگیری شبکه: یکی از مهمترین ویژگیهای شبکه عصبی مصنوعی که عملکرد آن را به انسان نزدیکتر میکند، قدرت یادگیری است. شبکه های عصبی برای یادگیری به جای دنبال کردن مجموعه ای از قواعد تعریف شده توسط انسان متخصص، از قواعد مبنایی(مانند روابط ورودی خروجی) استفاده می کنند . این، یکی از مهم ترین مزایای شبکه عصبی نسبت به سیستمهای خبره سنتی است. شبکه های عصبی مصنوعی در یادگیری، برخلاف روشهای آماری سنتی، پیش فرضی در مورد ویژگیهای توزیع داده و مستقل بودن متغیرهای ورودی در نظر نمی گیرند. 113

114 الگوریتم یادگیری پس انتشار:
روش پس انتشار را میتوان برای شبکه های عصبی با هر تعداد لایه میانی به کار برد. هدف یادگیری این است که وزن ها به گونه ای تعدیل شوند که با ارائه ی مجموع های از ورودیها، خروجیهای مطلوب به دست آیند. برای این کار معمولاً شبکه با تعداد زیادی از زوجهای ورودی خروجی که مثال نامیده می شوند، آموزش داده می شوند. روش آموزش به شرح زیر است: 1- انتخاب وزن ها به صورت اعداد تصادفی کوچک )هم منفی و هم مثبت ( . 2-یک زوج ورودی - خروجی آموزشی از مجموعه ی آموزشی انتخاب کنید، 3- بردار ورودی را وارد کنید و خروجی شبکه را محاسبه کنید. 4- میزان خطا )تفاوت خروجی شبکه و خروجی مطلوب( را محاسبه کنید، 5- وزن های شبکه را به گونه ای تعدیل کنید که خطا حداقل شود، 6- گام های 2 تا 5 را برای هر یک از زوج های آموزشی موجود در مجموعه ی آموزش تکرار کنید تا آن جا که خطا تا حد قابل قبولی کم شود. 114

115 شبكهء عصبي مصنوعي (Ann) يك روش يادگيري منعطف براي تخمين سري‌هاي زماني است. هرچند كه چندين درجه موفقيت در تعداد زيادي از مقاله ها تاكنون گزارش شده است، ولي Ann هنوز مي‌تواند اغفال ‌كننده و مانند يك جعبه سياه براي حرفه اي هاي اقتصاد باشد انگیزه های متعددی برای تلاش در زمینه پیش بینی قیمتهای بازار سهام وجود دارد که اصلی ترین آنها رسیدن به سود اقتصادی است انگيزه دومي نيز در تحقيقات و روابط اقتصادي مطرح مي‌شود. اين موضوع در فرضيهء بازار ( EMH ) مطرح شده است كه بازارها در فرصت‌هايي از نظر سوددهي كارآ هستند كه موقعيت‌هاي موجود به سرعت كشف شوند. EMH به صورت مؤثري بيان مي‌كند كه هيچ سيستمي به صورت پيوسته نمي‌تواند بازار را شكست دهد زيرا اگر اين سيستم عمومي شود، هر كسي آن را به كار خواهد برد. بنابراين پتانسيل سودآوري خود را انكار خواهد كرد. 115

116 2- دفازی )فرایند تولید کردن یک نتیجه قابل سنجش یا تعیین(
منطق فازی منطق فازی در مقابل منطق باینری یا ارسطویی که همه چیز را فقط به دو قسمت سیاه و سفید، بلی وخیر، صفر و یک می بیند، قرار دارد. و منطقی است که در بازه صفر و یک قرار داشته و از مطلق گویی )فقط صفر یا یک( دوری می گزیند و از مقدار تعلق یک عضو به مجموعه بحث می کند منطق فازی تکنولوژی جدیدی است که شیوه های مرسوم برای طراحی و مدل سازی یک سیستم را که نیازمند ریاضیات پیشرفته و نسبتاً پیچیده است با استفاده از مقادیر و شرایط زبانی و یا به عبارتی دانش فرد خبره، و با هدف ساده سازی و کارآمدتر شدن طراحی سیستم جایگزین و یا تا حدود زیادی تکمیل می کند. یکی از ویژگیهای منطق فازی این است که ورودی های ناقص و غیرمنطقی را با استفاده از قوانینی مثل )اگر... آن گاه.....) به پاسخ های قطعی می رساند. مراحلی که باید طی شود: 1- فازی سازی )فرایند تبدیل اعداد و داد ههای مسئله به فرمت اعداد یا عبارات کلامی در فازی( 2- دفازی )فرایند تولید کردن یک نتیجه قابل سنجش یا تعیین( 116

117 117

118 2-2-3 فناوری الگوریتم ژنتیک
شبکه عصبی فازی شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی قیمت سهام توانایی بالایی در توسعه ی یک مدل در زمانی منطقی را ندارد. از طرف دیگر منطق فازی نیز نیازمند رویکردی جهت یادگیری از تجربیات است. بنابراین ترکیب موفقیت آمیز این دو دیدگاه، موضوع مطالعات زیادی قرار گرفته است. 2-2-3 فناوری الگوریتم ژنتیک الگوریتم ژنتیک، الگوریتمی مبتنی بر تکرار است و اصول اولیه آن از علم ژنتیک اقتباس شده است. این الگوریتم درمسایل متنوعی نظیر بهینه سازی، شناسایی و کنترل سیستم، پردازش تصویر و مسایل ترکیبی، تعیین توپولوژی و آموزش شبکه های عصبی مصنوعی و سیستمهای مبتنی بر تصمیم و قاعده به کار می رود. انگیزه اصلی مطرح کردن الگوریتم ژنتیک می تواند این گونه عنوان شودکه «تکامل تدریجی» به شکل قابل ملاحظه ای در توسعه انواع وگونه های پیچیده از طریق مکانیزم های نسبتاً ساده تکمیلی نمود یافته است . 118

119 تشریح کلی الگوریتم ژنتیک
1)جمعیتی از رشته ها را به صورت تصادفی بسازید: تشکیل رشته (کروموزوم(به این صورت است که ابتدا تعداد بیتهای متناظر با تک تک متغیرهای مسأله را مشخص می کنیم و حاصل جمع این تعداد را به دست می آوریم. سپس رشته ای به طول این تعداد بیت تشکیل می دهیم. در رشته ی مورد نظر هر چند بیت مربوط به یک متغیر خاص است و در تمامی روند اجرای الگوریتم ژنی وضعیت هر متغیر در رشته ثابت و مشخص است. هر را ه حل بالقوه برای مشکل به وسیله یک رشته ارائه می شود. 2)هر رشته ی داخل جمعیت را ارزیابی کنید: واحد ارزیابی از طریق یک تابع ارزش به عنوان رابط بین الگوریتم ژنتیکی و مسئله ی بهینه سازی مورد نظر عمل می کند. تابع ارزش برای هر رشته مقداری را تخصیص می دهد که متناسب با توانایی جوابی است که توسط رشته بیان می شود. برای بسیاری از مسایل بخصوص مسایل بهینه سازی توابع، مقدار ارزش )برازندگی( به راحتی می تواند با مقدار تابع هدف سنجیده شود . این تابع برازندگی را استفاده کننده تعریف می کند، 3)انتخاب بهترین والدین: این فرایند اگرچه به طور تصادفی انجام می شود ولی شانس هر والدی که انتخاب می شود مستقیماً متناسب با برازندگی آن است. البته ممکن است بدترین عضو جمعیت بتواند به وسیله ی این الگوریتم انتخاب شود )زیرا به هر حال در روند این الگوریتم عنصر تصادف نیز وجود دارد. به هر حال با گذشت چند نسل، این اعضا از جمعیت دفع می شوند. 119

120 4)رشته های جدید را با استفاده از عملگرهای تبادل و جهش ایجاد کنید: چندین نوع عملگر تبادل وجود دارد ولی معروف ترین آ نها عملگر تبادل یک نقطه ای است. در این حالت، اگر آزمون احتمال اجازه ی تبادل را بدهد یک عدد تصادفی بین یک و طول رشته تولید می شود. همانطور که در نگاره ی 4 نشان داده شده است ، هر دو رشته از محلی که این عدد مشخص می کند شکسته میشوند و قسمتهای انتهایی آنها با یکدیگر معاوضه می شوند. بکارگیری عملگر جهش، قابلیت الگوریتم ژنتیک را برای یافتن حل های نزدیک بهینه افزایش می دهد. روش اعمال به این صورت است که برای تک تک عناصر یک رشته، آزمون احتمال جهش صورت می گیرد. در صورتی که این آزمون با موفقیت انجام شود مقدار آن وضعیت از یک به صفر یا از صفر به یک تغییر می کند. در این حالت مشخصه هایی که در جمعیت والدین وجود ندارند، ایجاد می شوند. احتمال جهش بر عکس احتمال تبادل پایین است . 120

121 5)اعضایی از جمعیت را برای ایجاد فضایی برای رشت ههای جدیدحذف کنید
6)رشته های جدید را ارزیابی کرده، آن ها را داخل جمعیت جدید قرار دهید 7)اگر زمان اجرا تمام شده توقف کرده بهترین رشته را بازگردانید درغیر این صورت به مرحله 3 باز گردید. محک اختتام الگوریتم: برای تشخیص زمان توقف از شیوه های مختلفی می توان استفاده کرد. به عنوان نمونه می توان همگراشدن کل جمعیت را در نظر گرفت )هر عضو جمعیت یا رشته، به تنهایی کل متغیرها را نشان میدهد. 121

122 باز گرداندن رشته ها به مجموعه متغیرها )رمزگشایی(: .
برای به دست آوردن مقدار تابع هدف ودر نتیجه ارزیابی آن رشته لازم است رشته ها به متغیرها تبدیل شوند. برای این منظور باید تعداد بیت مربوط به تک متغیرها، نوع متغیرها )پیوسته یا گسسته( و محل هر متغیر در رشته مشخص باشد مواردی از کاربرد هوش مصنوعی در حسابداری و مالی روش های هوش مصنوعی توانایی بالایی را درپیش بینی و ارائه عملکرد بهتر در مواجهه بامسائل غیرخطی و سایر مشکلات مدل سازی سری های زمانی نشان داده اند. رحمان و بهتنگار (1998 ) یک سیستم خبره را برای پیش بینی کوتاه مدت طراحی کردند‌، این درحالی است که چیو (1997) یک شبکه عصبی را در ترکیب با سیستم خبره قانونمند برای همین منظور در تایوان مورد استفاده قرار داد . همچنین تحقیقات کانلن و جیمز (1998) نشان داد که می توان بین خصیصه های داراییهای اقتصادی و ارزش داراییهای تجاری در یک بازار خاص پیوند برقرار کرد و به مدل ارزش گذاری ای رسید که به پیش بینی کوتاه مدت نوسانات ارزش گذاری در استفاده از شبکه‌های عصبی می‌پردازد‌. درنهایت بررسیهای انجام شده نشان می‌دهد که در این حوزه بیشتر بر کاربرد شبکه های عصبی کار شده است تا الگوریتم های ژنتیک.‌ 122

123 با تشکر از توجه شما 123


Κατέβασμα ppt "1."

Παρόμοιες παρουσιάσεις


Διαφημίσεις Google