اقتصاد خرد (1) کارشناسی اقتصاد نام درس: سطح و رشته : تعداد واحد درسي: 4
تحليل اقتصادي موريس وفيليپس دکتر اکبر کميجاني نام منبع: نظريه و کاربرد (اقتصاد خرد) جلد اول نويسندگان: موريس وفيليپس ترجمه: دکتر اکبر کميجاني
جبرانی(کارشناسی ارشد اقتصاد) جايگاه درس: اصلي (کارشناسي اقتصاد) جبرانی(کارشناسی ارشد اقتصاد) تعداد جلسات رفع اشکال: 12
هدف کلي درس: آشنايي با اساس بازار بررسی رفتار مصرف کننده و تولیدکننده
طرح درس بخش Ι: علم اقتصاد بخش II : اساس بازار فصل1. قلمرو علم اقتصاد (جلسه 1) بخش II : اساس بازار فصل2. تقاضا و عرضه (جلسه 1و2) فصل 3. تحليل عرضه و تقاضا (جلسه 3) فصل 4. نظريه رفتار بهينه سازي: تحليل ايستا و پويا (جلسه 4)
طرح درس بخش :III رفتار مصرف کننده فصل 5. نظريه رفتار مصرف کننده:ترجيحات و محدوديت ها (جلسه 5 و 6 ) فصل 6. نظريه رفتار مصرف کننده:تغييرات در درآمد و قيمت ها (جلسه 7 ) فصل 7.کاربرد نظريه رفتار مصرف کننده (جلسه 8 )
طرح درس توليد و هزينه :IV بخش فصل 8. نظريه توليد (جلسه 9 و 10 ) فصل 8. نظريه توليد (جلسه 9 و 10 ) فصل9. نظريه هزينه (جلسه 10 و 11 ) فصل 10. تغييرات قيمت عامل توليد و تغيير تکنولوژي (جلسه 12)
فصل 1 قلمرو علم اقتصاد
هدف کلی: آشنایی مقدماتي با علم اقتصاد ف 1
هدفهای رفتاری: تعریف علم اقتصاد ذکر موارد استفاده علم اقتصاد ذکر موارد استفاده علم اقتصاد تعریف نظريه ف 1
1-1- مقدمه 2-1- علم اقتصاد 3-1- مورد استفاده اقتصاد 4-1- هدف نظريه
1-1- مقد مه هدف از مطالعه: تشريح برخي از نظريه هاي اقتصاد خرد آموختن برخي از نظريه هاي اقتصاد خرد آشنايي با نحوه استفاده از نظريه هاي مذكور در تحليل مسايل واقعي اقتصاد ف 1
2-1- تعريف علم اقتصاد اقتصاد: عبارت از مطالعه روش تخصيص منابع فيزيکي و انساني کمياب به خواستهاي نامحدود يا مقاصد رقيب است . کميابي منابع: بدين معني است که جامعه با محدوديت منابع روبروست و لذا نمي تواند تمام کالاها و خدماتي را که مردم مي خواهند توليد نمايد. چون خواستهاي جامعه نامحدود است،بنابراين بدليل کميابي، تمام خواستها نمي توانند ارضا شوند از اینرو باید از بین آنها انتخاب شود علم انتخاب براي ارضاء برخي از خواستهاي مطلوب، بايد از بعضي خواستهای دیگر چشم پوشي کرد. ف 1
3-1- موارد استفاده اقتصاد نظريههاي اقتصاد كاربردي هستند و در امر تصميمگيري نقش مهمي ايفا مينمايند. به كمك آنها ميتوان اثر برخي تغييرات را پيشبيني كرد. ف 1
4-1- اهداف نظريه هدف نظريهآن است كه با ساده سازي درك مسايل درون دنياي واقعي پيچيده را ممكن سازد. نظريه به كاربرد در مسايل دنياي واقعي طراحي ميشود. ساختارهاي نظري بر روي نقش چند متغير مهم و ارتباط آنها متمركز ميشوند و نقش متغيرهاي غير مهم ناديده گرفته ميشود. ف1
فصل 2 تقاضا و عرضه
هدف کلی: آشنایی با اساس بازار ف 2
هدفهای رفتاری: تعریف تقاضا و عرضه هدفهای رفتاری: تعریف تقاضا و عرضه ذکر عوامل موثر بر تقاضا وعرضه و رسم منحنی های آنها محاسبه (نموداری وجبری )کشش تقاضا و عرضه تعيين قيمت و مقدار تعادلی در بازار بررسی تغییرات تعادل در بازار ف 2
1-2- مقدمه 2-2- جداول(منحني هاي)تقاضاي فردي و بازار 3-2- کشش تقاضا 4-2- جداول(منحني هاي)عرضه 5-2- کشش عرضه 6-2- تعيين بازاري قيمت و مقدار 7-2- خلاصه
1-2- مقدمه در اين قسمت تاثير عواملي که قيمتها و مقادير کالاهاي فروخته شده را تعيين مي کنند، تحليل خواهد شد. عوامل تعيين کننده قيمت و مقدار به دو طبقه تقسيم مي شوند: عواملي که بر تقاضاي يک کالا اثر مي گذارند . عواملي که بر عرضه کالا اثر مي گذارند . عرضه و تقاضا نيروهايي هستند،که موجب کارکرد اقتصادهاي مبتني بر بازار مي شوند. ف 2
رابطه معکوس بين قيمت و مقدار تقاضا قانون تقاضا بيان مي کند که با فرض ثابت بودن ساير شرايط با افزايش قيمت يک کالا،مقدار تقاضا شده براي آن کالا کاهش مي يابد. رابطه معکوس بين قيمت و مقدار تقاضا ف 2
ف 2 جدول 1-2-جدول تقاضاي بازار مقدار تقاضا قيمت هر واحد ($ ) قيمت هر واحد ($ ) 6...............................................................................1 5.............................................................................1.5 4............................................................................2.5 3...........................................................................4.5 2..............................................................................7 1...............................................................................9 ف 2
اقتصاد دانان معمولاً براي تحليل اثر يک متغير نقش ساير عوامل اثر گذار را ثابت نگه مي دارند . براي مثال براي تحليل اثر قيمت ، اثر ساير متغيرها را ثابت نگه داشته و توجه خود را به رابطه ميان مقدار تقاضاو قيمت معطوف مي دارند .اين رابطه را با جدول تقاضا نشان مي دهند . در حالت کلي تقاضا براي يک کالا فقط تابعي از قيمت نيست بلکه به عوامل ديگري غير از قيمت نیزبستگي دارد: ف 2
عوامل تعيين کننده تقاضا: قيمت کالا PX)) درآمد مصرف کنندگان(M) قيمت کالاهاي مرتبط(ساير کالاها)(PO) سليقه افراد(T) انتظارات(V) تعداد مصرف کنندگان ف 2
تابع تقاضا براي يک کالا را مي توان به صورت رياضي به شکل زير نوشت: Xd=f( PX,M,PO, T, V) در هنگام ترسيم نمودار نقش ساير عوامل غير از قيمت را ثابت در نظر مي گيريم و تنها به قيمت اجازه تغييرداده مي شود. ف 2
شکل 1-2- منحني تقاضا ي بازار 6 5 4 3 2 1 D D' 9 7 5/4 5/2 5/1 1 ف 2
تغييرات در تقاضا هرگاه با فرض ثابت بودن ساير عوامل با تغيير قيمت يک کالاّ مقدار آن تغييرکند ، اصطلا حا” گفته مي شود مقدار تقاضا تغيير کرده است . تغيير در مقدار تقاضا که از تغيير در قيمت آن کالا ناشي مي شود روي منحني تقاضا اتفاق ميافتد ←جابجايي روي منحني تقاضا تغيير در تقاضا براي يک کالا با فرض ثابت بودن قيمت آن کالا با انتقال منحني تقاضا در همان قيمت همراه خواهد بود. هر گاه عواملي غير از قيمت که بر تقاضا اثر گذارهستند تغيير کنند ( افزايش يا کاهش يابند) ← تقاضا تغيير مي کند ← منحني تقاضا انتقال مييابد ف 2
↑ عوامل غير قيمتي ف 2 شکل 2-2-انتقالات در تقاضا D3 D1 D2 12 8 D'3 D'2 1.000 2.100 2.500 3.500 ف 2
تغييرات در تقاضا به طور کلي: افزايش (کاهش) در تقاضا اشاره بر اين داردکه مصرف کنندگان مايل و قادر به خريد مقدار بيشتري (کمتري) از کالا در هر قيمت از روي جدول ( منحني ) مي باشند. ف 2
3-2- کشش تقاضا کشش تقاضا به ما کمک مي کند تا تقاضا را با دقت بيشتري تحليل کنيم. کشش قيمتي تقاضا معياري است که از طريق آن ميتوان تغيير در مقدار تقاضا شده را در نتيجه تغيير در قيمت اندازه گرفت. کشش تقاضا عکس العمل مصرف کنندگان را نسبت به تغييرات قيمت اندازه گيري مي کند. ف 2
بطور فني، کشش قيمتي تقاضا عبارت است از درصد تغيير در مقدار تقاضا به در صد تغيير در قيمت کالا ف 2
انواع منحني هاي تقاضا بر اساس کشش قيمتي آنها تقاضاي با کشش اگر E > 1 باشد← منحني تقاضا با کشش است.در چنين شرايطي درصد تغيير در مقدار تقاضا بزرکتر از در صد تغيير در قيمت مي باشد.← هرگونه افزايش(کاهش) درقيمت کالا موجب کاهش (افزايش) درآمدکل فروشنده(مخارج کل مصرف کننده)مي شود. منحني تقاضا داراي شيب کمتري است(مسطح تر است). ف 2
تقاضاي بي کشش اگر E<1 باشد← منحني تقاضا بي کشش است.در چنين شرايطي درصد تغيير در مقدار تقاضا کوچکتراز در صد تغيير در قيمت مي باشد.← هرگونه افزايش(کاهش)در قيمت کالا موجب افزايش (کاهش) درآمدکل فروشنده(مخارج کل مصرف کننده)مي شود. منحني تقاضا داراي شيب تندتري است. ف 2
تقاضاي کاملاٌ باکشش اگر کشش منحني تقاضا بي نهايت باشد،کوچکترين تغيير در قيمت، مقدارتقاضا را بينهايت افزايش مي دهد← هرگونه افزايش(کاهش)در قيمت کالا موجب کاهش(افزايش)بسيار زياد در درآمدکل فروشنده(مخارج کل مصرف کننده)مي شود. منحني تقاضا افقي است. ف 2
تقاضاي کاملاٌ بي کشش اگرE=0 باشد ← منحني تقاضا کاملا بي کشش است.در چنين شرايطي درصد تغيير در مقدار تقاضا نسبت به در صد تغيير در قيمت صفر ميباشد ← هرگونه افزايش (کاهش) در قيمت کالا درآمد فروشنده (مخارج کل مصرف کننده) را افزايش (کاهش ) ميدهد. منحني تقاضا عمودي است. ف 2
تقاضاي با کشش واحد اگر E=1 باشد ← درصد تغيير در مقدار تقاضا با درصد تغيير درتغيير در قيمت برابر خواهد بود. ← هرگونه افزايش (کاهش) در قيمت کالا اثري بر درآمد کل فروشنده (مخارج کل مصرف کننده) نميگذارد. منحني تقاضا به شکل هذلولي است. ف 2
اگر A > B باشد تقاضا بي کشش است. شکل3-2.تغيير در درآمد در اثر افزايش قيمت کل درآمد اوليه = B+C درآمد پس از∆ = A+C TR =A - B∆ اگر A > B باشد تقاضا بي کشش است. اگر A < B باشد تقاضا با کشش است. اگر A = B باشد تقاضا کشش واحد دارد. a ΔP A b P C B D X ΔX ف 2
جدول2-2. روابط ميان کشش تقاضا و مخارج کل(TE) تقاضا بی کشش تقاضا با کشش واحد تقاضا با کشش TE بالا مي رود TE تغيير نميکند TE پائين مي رود قيمت بالامي رود TEتغيير نمي کند TE بالا مي رود قيمت پائين مي رود ف 2
محاسبه جبري کشش ضريب کشش قيمتي تقاضا به صورت زير بيان مي شود: بر اساس فرمول فوق: اگر Eکوچکتراز يک باشد،تقاضا بي کشش است، اگر Eبزرگتر از يک باشد،تقاضا باکشش است، اگر Eبرابر با يک باشد،تقاضا باکشش است، ف 2
مثال:کشش نقطه اي جدول3-2.تقاضا و کشش قيمت به دلار مقدار تقاضا هزينه کل 1$ 5/0 25/0 10/0 000/100 000/300 000/600 000/150 با کشش کشش واحد بي کشش کشش قيمتي ناشي ازکاهش قيمت از 1دلار به 50سنت،طبق جدول بصورت زير محاسبه مي شود: ف 2
محاسبه کشش کماني کشش قيمتي ناشي از کاهش(افزايش)قيمت از P0 به P1 به صورت زير محاسبه مي شود: مثال:کشش کماني کاهش قيمت از1 دلاربه 50 سنت در جدول3-2 بصورت زير محاسبه مي شود: ف 2
محاسبه نموداري کشش شکل4-2-برآورد کشش نقطه اي A B P C X ف 2
شکل5-2-دامنه کشش تقاضا براي منحني تقاضاي خطي کشش در نقطه :X D E>1 کشش در نقطه1 :X P1 E=1 P E<1 کشش در نقطه2 :X P2 D' X1 X X2 ف 2
رابطه 1- تقاضا در قيمتهاي بالا با کشش است. 2- در نقطه وسط کشش واحد دارد. 3- در قيمتهاي پائين کم کشش مي باشد. بنا براين، در مورد تقاضاي خطي مقدار کشش با حرکت به سمت پائين بر روي منحني تقاضا کاهش مي يابد . ف 2
6-2.محاسبه کشش نقطه اي براي منحني تقاضاي غير خطي D کشش در نقطهR : A R P D' X B ف 2
شکل 7-2.کششهاي نسبي دو منحني تقاضاي متقاطع كششدرنقطه تقاطع: D1 D2 يا f P0 D′1 D′2 X0 ف 2
→ شکل 8-2.کششهاي نسبي دو منحني تقاضاي غيرمتقاطع دو منحني نه همديگر را قطع کرده ونه با هم موازي هستند، اما منحني که داراي شيب کمتري است ، کشش بيشتري دارد: D2 → E1>E2 D1 P0 D‘2 D‘1 X0 ف 2
اصل شيب همان کشش نيست، در هر قيمتي، منحني هاي تقاضا با شيبها ي متفاوت ممکن است کشش يکساني داشته باشند، در حالي که منحني هاي باشيب يکسان امکان دارد کشش هاي متفاوتي را داشته باشند. ف 2
عوامل موثر در کشش تقاضا تعداد جانشينهاي يک کالا تعداد جانشينهاي يک کالا هر قد ر تعداد جانشينهاي يک کالا زياد باشد، کشش قيمتي آن کالا بيشتر است . دوره زماني تعديل اگر دوره زماني تعديل، طولاني تر باشد، کشش قيمتي افزايش مي يابد . ف 2
4-2- جداول (منحني هاي ) عرضه 4-2- جداول (منحني هاي ) عرضه عرضه عبارت از ليستي از قيمت ها و مقادير است که يک عرضه کننده يا گروهي از عرضه کنندکان( بنگاهها) مايل و قادر به عرضه براي فروش در هر قيمتي در ليست ودر هر دوره زماني مي باشند . جدول عرضه ، حداقل قيمتهایي را نشان مي دهد که عرضه کنندگان در هر واحد زمان حاضرند توليدات خود را عرضه نمايند. ف 2
مثال: براي درک بهتر عرضه،تصور کنيد کعه تعدادي زيادي از کشاورزان مبادرت به فروش کلم در بازار يکساني مي نمايند.همانگونه که در جدول نشان داده شده ،مقدار عرضه و قيمت در يک جهت تغيير مي کنند. جدول عرضه کلم قيمت بر حسب دلار مقدار عرضه 25/0 35/0 50/0 75/0 25/1 000/1 000/2 000/3 000/4 000/5 ف 2
جدول 4-2.جدول(منحني)عرضه بازار قيمت(دلار) مقدارعرضه(تعداد) 6 .......................................................................... 000/7 5 .......................................................................... 500/6 4 ......................................................................... 000/6 3 ......................................................................... . 500/4 2 ........................................................................... 000/3 1............................................................................ 000/1 ف 2
شکل 9-2- منحني عرضه بازار 6 5 4 3 2 1 7 6 5 4 3 2 1 ف 2
نكته مهم: هر گاه عواملي غير از قيمت که در هنگام ترسيم منحني عرضه ثابت نگه داشته مي شوند ، تغيير يابند، منجر به تغيير در عرضه مي شوند ( انتقال منحي عرضه ). ف 2
عوامل موءثر در عرضه تکنولوژي قيمت عوامل توليد قيمت کالاهايي مرتبط عوامل موءثر در عرضه تکنولوژي قيمت عوامل توليد قيمت کالاهايي مرتبط انتظارات توليد کنندگان ف 2
تغييرات در عرضه هنگامي که قيمت بالا ( پايين ) مي رود و ساير عوامل مؤثر بر عرضه ثابت مي مانند مقدار عرضه بالا ( پائين ) مي رود ← جابجايي روي منحني عرضه ف 2
تغييرات در عرضه هنگامي که قيمت ثابت است و ساير عوامل موثر بر عرضه تغيير ميكند عرضه تغيير ميكند ← جابجايي منحني عرضه ف 2
شکل10-2.منحني عرضه وانتقالات آن S‘1 S‘0 S‘2 P P' S1 S0 S2 X1 X'0 X0 X2 ف 2
جدول 5-2.عرضه و کشش مثال: مقدار عرضه قيمت به دلار کشش 000/7 500/6 000/6 500/4 000/3 000/1 6 5 4 3 2 1 41/0 36/0 5/1 ف 2
5-2- کشش عرضه ΔX = تغييردر مقدار عرضه، ΔP = تغيير در قيمت 5-2- کشش عرضه کشش عرضه،واکنش يا عکس العمل نسبي مقدار عرضه را به تغييرات در قيمت در طول يک منحني عرضه نشان مي دهد : ΔX = تغييردر مقدار عرضه، ΔP = تغيير در قيمت از آنجائيکه بر روي منحني عرضه، تغييرات قيمت و مقدار عرضه هم جهت هستند ، لذا ESهميشه مثبت است. ف 2
نكات مربوط به كشش عرضه: اگر درصد تغيير در مقدار عرضه،بيشترازدرصد تغيير در قيمت باشد (%ΔX>%ΔP)منحني عرضه با کشش بوده و ES>1مي باشد.در اين حالت منحني افقي تر است. اگر درصد تغيير در مقدار عرضه کمتراز درصد تغيير در قيمت باشد (%ΔX<%ΔP)منحني عرضه بي(کم)کشش بوده و ES<1مي باشد.در اين حالت منحني عرضه شيب تندي دارد. اگر درصد تغييرات قيمت و مقدار عرضه برابر باشند ، منحني عرضه کشش واحد دارد و ES = 1 مي باشد. ف 2
هر قدر کشش منحني عرضه بيشتر باشد ، منحني عرضه نسبتاً افقي خواهد بود . وقتي منحني عرضه کاملاً افقي باشد ، کشش آن بينهايت مي شود. اگر منحني عرضه عمودي باشد ، کشش آن صفر است. ف 2
از لحاظ هندسي،منحني عرضه در نقطه معيني با کشش، کم کشش ، يا داراي کشش واحد است ( نمودار 11-2 ). اگر در هر نقطه روي منحني عرضه ، خط مماس بر منحني محور عمودي را قطع کند معرف آن است که منحني عرضه در آن نقطه باکشش است. اگر خط مماس بر منحني عرضه از مرکز مختصات بگذرد ، منحني عرضه داراي کشش واحد مي باشد . اگر خط مماس بر منحني عرضه محور افقي را قطع کند منحني عرضه کم کشش است. ف 2
شکل 11-2-محاسبه کشش عرضه S' ES=1 g <ES<10 f e S ES>1 ف 2
عوامل تعيين کننده کشش عرضه عوامل تعيين کننده کشش عرضه سهولت دسترسي به منابع توليدي(توانايي توليد کنندگان در تغيير مقدار توليد) طول دوره تعديل (در بلندمدت عرضه با کشش تر است) ف 2
شکل12-2-اثر زمان تعديل در کشش عرضه L'M S‘SR S‘LR P1 P0 SLR درآمد متوسط SSR LM LSR LLR ف 2
6-2- تعيين بازاري قيمت و مقدار تعادل در بازار ، از تقاطع منحني هاي عرضه و تقاضا بدست مي آيد . ف 2
→ p↓ →بازار با مازاد عرضه مواجه است S > D → P >Pe→ تا دوباره تعادل در بازار بوجود بيايد. → p↑ →بازار با مازاد تقاضا مواجه استِP<Pe→ D > S→ تا دوباره تعادل در بازار بوجود بيايد. ف 2
عرضه مازاد(+) يا تقاضاي مازاد(-) جدول 6-2-تقاضا وعرضه بازار قيمت به دلار مقدار عرضه مقدار تقاضا عرضه مازاد(+) يا تقاضاي مازاد(-) 6 5 4 3 2 1 000/7 500/6 000/6 500/4 000/3 000/1 500/1 500/2 000/9 000/6+ 000/5+ 500/3+ 000/4- 000/8- ف 2
شکل 13-2-تعادل بازار D S' مازاد عرضه E نقطه تعادل Pe مازاد تقاضا D' S Xe ف 2
انتقالات در منحني هاي تقاضا و عرضه هرگاه يک يا چند عاملي که در هنگام ترسيم منحني هاي عرضه و تقاضا ثابت نگه داشته شده بودند تغيير کنند، منحني هاي عرضه و تقاضا انتقال يافته و موجب تغيير نقطه تعادلي مي شوند. ف 2
انتقالات در منحني هاي تقاضا و عرضه انتقالات در منحني هاي تقاضا و عرضه هنگام افزايش عرضه و تقاضا ، مقدار هميشه افزايش مي يابد.، امکان دارد قيمت افزايش يا کاهش يافته و يا حتي ثابت بماند. ( نمودار 14-2 و15-2) ف 2
شکل 14-2-تغييرات در قيمت تعادلي D2 S' S‘1 S'0 D D0 P1 S‘2 P2 F D1 A B C P0 P0 D‘2 S1 P2 P1 S2 D'0 D' D‘1 S0 S X1 X0 X2 X1 X0 X2 مقدار در هر واحد زمان-بخش A مقدار در هر واحد زمان-بخش B ف 2
شکل 15-2-تغييرات در قيمت تعادلي S'0 S'0 S‘1 D1 D0 S D0 D S S‘1 D1 P1 D P0 P0 A P2 D‘1 B P1 D'0 S0 S0 D'0 S1 D‘1 X0 X1 X2 X0 X1 مقدار در هر واحد زمان-بخش A مقدار در هر واحد زمان-بخش B ف 2
انتقالات در منحني هاي تقاضا و عرضه انتقالات در منحني هاي تقاضا و عرضه اصل وقتي که تقاضا افزايش (کاهش ) مي يابد، و عرضه ثابت مي ماند . قيمت و مقدار افزايش (کاهش ) مي يابد. وقتي که عرضه افزايش (کاهش) مي يابد، و تقاضا ثابت مي ماند، قيمت کاهش (افزايش) و مقدار افزايش (کاهش) مي يابد . ف 2
وقتي که تقاضا و عرضه هر دو افزايش (کاهش ) مي يابند، مقدار افزايش (کاهش ) مي يابد، اما قيمت مي تواند افزايش و یا کاهش يابد ، جهت تغيير در قيمت به ميزان انتقالات در منحني ها بستگي دارد. وقتي که عرضه و تقاضا در جهات مختلفي انتقال مي يابد، تغيير در مقدارنا معين است، اما قيمت هميشه در همان جهتي تغيير مي کند که منحني تقاضا انتقال مي يابد ف 2
مثال کاربردي: شکل 16-2-بهبود در بازار مسکن D3 S‘0 D2 D1 S‘1 D0 S‘2 S0 D‘3 S1 D‘2 S2 D‘1 D'0 ف 2
7-2- خلاصه تقاضا ليستي از قيمتها و مقادير مربوطه مي باشد که مصرف کنندگان مايل و قادر بخريد در آن قيمتها هستند. مقدار تقاضا به طور معکوس با قيمت تغيير مي کند. وقتي برخي از عواملي که هنگام ترسيم منحني تقاضا ثابت نگه داشته مي شوند ، تغيير نمايند ، منحني تقاضا جابجا می شود. درآمد، سليقه ها، قيمت ساير کالاها ، و انتظارت از جمله اين عوامل هستند. کشش تقاضا واکنش مقدار تقاضا به تغييرات قيمت را اندازه گيري مي کند .هر قدر واکنش مقدار تقاضا نسبت به قيمت بيشتر ( کمتر ) باشد، تقاضا با کشش تر ( کم کشش تر ) مي باشد. ف 2
7-2- خلاصه اگر تقاضا کم کشش باشد، افزايش در قيمت موجب مي گردد درآمد کل افزايش يابد و در صورتي که تقاضا با کشش باشد درآمد کل کاهش مي يابد. اثرات فوق براي حالت کاهش قيمت عکس حالت افزايش قيمت است. در حالت با کشش واحد هنگام تغيير قيمت، تغييري در درآمد کل رخ نمي دهد. ميزان کشش متاثر از ميزان دسترسي به جانشين ها و زمان تعديل است . ف 2
7-2- خلاصه عرضه ليستي از قيمتها و مقدار کالا و خدمات مربوطه است که در آن قیمتها عرضه مي شود. تغييرات در تکنولوژي، قيمت کالاهاي مرتبط (در توليد ) منحني عرضه را انتقال مي دهد. کشش عرضه ميزان واکنش مقدار عرضه را نسبت به تغييرات قيمت اندازه گيري مي کند . دورۀ زمان تعديل يکي از عوامل تعيين کننده اصلي کشش مي باشد. ف 2
7-2-خلاصه وقتي که قيمت در بازار به صورتي است که مقدار تقاضا برابر با مقدار عرضه مي باشد، بازار در وضعيت تعادل است . قيمت پائين تر از تعادل موجب تقاضاي مازاد (يا کمبود عرضه ) مي شود . اگر قيمت به طور مصنوعي تثبيت نشده باشد ، افزایش خواهد يافت . قيمت بالاتر از تعادل موجب عرضه مازاد (يا کمبود تقاضا) مي شود. اگر قيمت تثبيت نشده باشد، کاهش خواهد يافت . باتغییرعرضه و تقاضا ،قيمت و مقدار تعادلی نيز تغيير می کند. ف 2
فصل 3 تحليل عرضه و تقاضا
هدف کلی: بررسی کاربردی عرضه و تقاضا ف 3
هدفهای رفتاری: تحلیل عرضه و تقاضا در بازارهاي واقعي بررسی اثر تعیین قيمتهاي کف وسقف بررسی اثر وضع ماليات بر فروش تحليل هزينه و فايده ف 3
1-3- مقدمه 2-3-عرضه و تقاضا در بازارهاي واقعي 3-3- قيمتهاي کف وسقف 4-3- ماليات بر فروش 5-3- تحليل هزينه و فايده 6-3- برآورد جدول تقاضا 7-3- خلاصه
1-3 - مقدمه در اين فصل ، عملکرد بازارها در برخورد با مسائل اقتصادي و عواملي که باعث مي شوند تا بازارها از تعادل خارج شوند ، بررسي خواهد شد. ف 3
به طور کلي هنگامي که قيمت ها در سطحي بالاتر يا پائين تر از قيمت تعادلي تثبيت مي شوند بازارها از حصول تعادل طبيعي خويش باز مي مانند . عواملي نظير: تثبيت قيمت به منظور انتقال در آمد وحمايتهاي قيمتي ، دخالت دولت در بازارها ، انحصار ، بازارها را از تعادل خارج مي کنند. ف 3
2-3-عرضه و تقاضا در بازارهاي واقعي قيمت ها داراي دو وظيفه اجتماعي هستند: وسيله اي براي جيره بندي توليد در ميان مصرف کنندگان انگيزه ای براي توليد کنندگان جهت توليد مقدار بيشترو يا کمتري از يک محصول ف 3
بخشA LRS A بخشC بخشB ف 3 بازار خرده فروشي شکل1-3-تحليل عرضه و تقاضا در بازارهاي واقعي LRS A بازار کشاورزي بخشC بازار عمده فروشي بخشB ف 3
3-3- قيمت هاي کف و سقف اضافه تقاضا يا اضافه عرضه مي تواند پس ازآنکه منحني تقاضا يا منحني عرضه انتقال مي يابند، رخ دهد.اما نيروهاي بازار با گذشت زمان موجب مي گردند کمبودها و مازاد ها حذف گردد. در واقع ، وجود اين اضافه تقاضا ها و اضافه عرضه هاست که تغييرات درشرايط بازار را منعکس مي کند و اجازه کار به بازار مي دهند. برخي کمبودها ( اضافه تقاضا ها ) و مازادهايي ( اضافه عرضه ها) وجود دارند که نيروهاي بازار آنها را حذف نمي کنند . اين نوع کمبودها و مازادها داراي طبيعت دائمي تري هستند و از مداخله در مکانيزم بازار ناشي مي شوند. ف 3
در مواردي که قيمت کالاي خاصي « خيلي بالا» يا« خيلي پائين» است دولتها با مداخله خود قیمتی (حداقل و حداکثر) را تعیین می کنند . با استفاده از منحني هاي عرضه و تقاضا می توان اثرات اقتصادي اين نوع مداخله را بررسی کرد. ف 3
سقف قيمت اگر دولت يک قيمت حداکثر ، يا سقفي ، را براي کالايي وضع کند ← کمبودي را در آن محصول سبب مي گردد ← غالباً بازار سياهي را بوجود مي آورد که مقدار موجود از آن کالا را توزيع مي نمايند (شکل 3-2 ). ف 3
شکل 2-3-اثر قيمت سقف S' D a Pe A Pc b قيمت سقف مازاد تقاضا S D' XS Xe نقطه تعادل قبل از تعيين سقف S' D درآمد توليدکنندگان قبل از سقف قيمت OPeaXe a Pe A Pc b قيمت سقف مازاد تقاضا S D' XS Xe Xd درآمد توليدکنندگان بعد از سقف قيمت ف 3
کف قيمت بر خلاف سقفهاي قيمت ، دولت ممکن است احساس کند که عرضه کنندگان کالا به اندازه اي که مستحق مي باشند درآمد کسب نمي کنند از اینرو ، يک حداقل (قيمت ) و يا قيمت کف را برقرار مي کند ( شکل 3-3). ف 3
شکل 3-3-اثر قيمت کف S' D قيمت کف مازاد عرضه Pf Pe S D' Xd Xe XS ف 3 ↑درآمدفروشندگان بعدازتعيين کف قيمت Pe نقطه تعادل قبل از تعيين سقف ↓درآمدفروشندگان بعد از کف قيمت S D' Xd Xe XS بعداز تعيين کف ف 3
شکل 4-3-قيمت کف براي بادام زميني مثال کاربردي: D S' مازاد عرضه 455$ F نقطه تعادل قبل از حمايت قيمت هر تن($) D' E S X0 X2 X1 بادام زميني(تن) ف 3
4-3- ماليات بر فروش ماليات بر فروش يک نوع مالياتي است که مستقيما” بر اساس تعداد واحدهاي فروش رفته و يا بر اساس قيمت ها ي هر واحد از کالا وضع مي شود . ماليات بر فروش هميشه از فروشنده اخذ مي گردد . اگر ماليات براساس تعداد واحدهاي به فروش رفته باشد، آن نوع ماليات به «ماليات بر واحد» مشهور است . ف 3
اثر ماليات بر واحد هر قدر منحني تقاضا بي کشش باشد بار مالياتي مصرف کنندگان بيشتر بوده و تغيير در مقدار فروش کمتر مي باشد . هر قدر منحني تقاضا باکشش باشد، بار مالياتي خريداران کوچکتر بوده و تغيير در مقدار فروش بیشترخواهد بود. ف 3
شکل 5-3-اثرقيمتي ماليات بر واحد S1' D نقطه تعادل بعد از وضع ماليات S' P0 a t P1 درآمد دولت نقطه تعادل قبل از وضع ماليات P0 P2 b قيمت هر گالن($) D' S1 = بارماليات E S X1 X0 مقدار(گالن)در واحد زمان ف 3
شکل6-3-اثر قيمتي ماليات بر فروش ( منحني تقاضا کاملاٌ بي کشش ) D S'1 قيمت هر گالن($) S' P1 r درآمد دولت P0 S1 S D' مقدار(گالن)در واحد زمان ف 3
شکل7-3-اثر قيمت ماليات بر واحد ( منحني عرضه نسبتاٌ بي کشش ) S‘2 درآمد دولت S'1 D P0+t قيمت هر گالن($) P1 P0 تعادل قبل از وضع ماليات S2 D' S1 X1 X0 مقدار(گالن)در واحد زمان ف 3
مقايسه شکل و نتيجه گيري: هر قدر كشش منحني عرضه بيشتر باشد ميزان انتقال به سمت چپ بيشتر است . هنگامي که منحني عرضه با کشش تر مي باشد، فروشندگان بيشتر علاقمند به تعديل مقدار عرضه هستند تا خودشان ماليات کمتري بپردازند . هنگامي که منحني عرضه بي کشش است، مقدار فروخته شده خيلي کم تعديل مي يابد← فروشندگان گرايش به قبول بار مالياتي بيشتري دارند. ف 3
ماليات بر ارزش نحوه تحليل اثرات ماليات بر ارزش از لحاظ مفهومي همانند تحليل قبلي است . وضع ماليات بر ارزش، منحني عرضه را به سمت بالا انتقال مي دهد، و بار مالياتي به کشش هاي تقاضا و عرضه بستگي دارد. در حالت وضع ماليات در صدي (ماليات بر ارزش ) ، مقدار ماليات به قيمت کالا بستگي دارد. ف 3
شکل 8-3- اثر بازاري ماليات بر ارزش نقطه تعادل بعداز وضع ماليات S'1 D درآمد دولت S' P1 P0 نقطه تعادل قبل از وضع ماليات t S1 S D' X1 X0 ف 3
مقدار درآمد مالياتي (T) = نرخ ماليات( t) در تعداد واحدهاي فروش رفته (X). ف 3
مقامات مالياتي برقراري ماليات بر کالاهايي را ترجيح مي دهند که نسبت به نرخهاي مالياتي خيلي حساس نيستند . به طور مثال گازوئيل، سيگار، ونوشيدني ها از اين قبيل هستند اين کالاها منابع درآمد مطمئني براي دولت مي باشند ، زيرا معمولاً منحني هاي تقاضاي بازاري اين کالا ها نسبتا” بي کشش مي باشد. ف 3
شکل 9-3- درآمد ماليات به کشش تقاضا بستگی دارد D1 S'1 S' D0 r P S1 S D' D‘1 X1 X0 ف 3
5-3- تحليل هزينه – فايده در مطالعات کاربردي ، منحني هاي عرضه و تقاضا مي توانند به عنوان ابزارهايي براي برآورد هزينه ها و منافع ناشي از فعاليت بازار استفاده شوند. مساحت يک منحني تقاضا ← بر آوردي از ارزش کالا را براي مصرف کنندگان بدست مي دهد. منحني عرضه ← برآوردي از هزينه منابع توليد يک محصول مي باشد. منحني هاي عرضه و تقاضا ←اندازه گيري اثر دور شدن از تعادل بازار ف 3
اضافه کل و مطالعات هزينه – فايده مطالعات هزينه – فايده به تغيير در اضافه مصرف کننده و توليد کننده از نقطه نظر سياست بخش عمومي توجه دارد. حداکثر اضافه رفاه کل(اضافه رفاه مصرف کننده + توليد کننده )، بازار در وضعيتي کارا قرار دارد. اغلب سياستهاي دولت – مانند ،مالياتها و حمايتهاي قيمتي – سبب کاهش در اضافه رفاه کل مي شوند. هنگامي که توزيع مجدد درآمد مطلوب است، در بسياري از موارد هدف به حداقل رساندن ميزان عدم کارآيي است که به شکل اضافه رفاه از دست رفته توليد مي شود. ف 3
اضافه رفاه مصرف کننده اقتصاد داناني که در مورد مسائل مربوط به سياستهاي (بخش ) عمومي کار مي کنند غالبا” از ابزاري به نام اضافه رفاه مصرف کننده استفاده مي کنند، که از اختلاف ميان حداکثر مقداري که مصرف کننده مايل است بپردازد و قيمتي که عملا” براي کالايي پرداخت مي شود ، اندازه گيري مي گردد. ف 3
اضافه رفاه مصرف کننده و سطح زير منحني تقاضا اضافه رفاه مصرف کننده عبارت از اختلاف ميان تمايل به پرداخت يک خريدار و قيمت بازار است که در قالب نموداري سطح زير منحني تقاضا بالاي خط قيمت مي باشد. ف 3
اضافه رفاه توليد کننده مفهوم ديگري که مرتبط با اضافه رفاه مصرف کننده است ، و در ارتباط با سنجش استفاده مي شود، مفهوم اضافه رفاه توليد کننده مي باشد . ف 3
تعريف اضافه رفاه توليد کننده عبارت از اختلاف ميان درآمد کل و ارزش محصول براي يک توليد کننده است که در قالب نموداري سطح بين خط قيمت و منحني عرضه مي باشد. ارزش محصول = سطح زير منحني عرضه ف 3
شکل10-3-ارزش يک کالا D PS Pc b S' P1 c P D' S Xc X1 X ف 3
تمايل بپرداخت براي آخرين واحد سيب جدول1-3-تمايل به پرداخت مصرف کننده براي سيب سيب تمايل بپرداخت براي آخرين واحد سيب قيمت فروشنده اضافه رفاه مصرف کننده 1 2 3 4 5 1دلار 80/0دلار 60/0دلار 40/0دلار 20/0دلار 6/0دلار 0دلار 20/1دلار ف 3
شکل 11-3-تمايل به پرداخت و اضافه رفاه مصرف کننده D 1.00 .80 .60 P=.40 S .20 D' 1 2 3 4 5 ف 3
مثال هاي کاربردي ف 3
شکل 12-3-تمايل به پرداخت آدمز براي کارتهاي جيره بندي D 1.75 1.50 B 1.25 A 1.00 D' قيمت کارتهاي جيره بندي .75 .50 6 7 8 9 10 11 12 13 14 تعداد کارتهاي جيره بندي ف 3
شکل 13-3-تمايل به پرداخت جونز براي کارتهاي جيره بندي D 3.00 2.25 J 1.50 قيمت کارتهاي جيره بندي D' 1.00 .50 6 7 8 9 10 11 12 13 14 تعداد کارتهاي جيره بندي ف 3
شکل14-3-اضافه رفاه توليد کننده D S' P مازاد توليد کننده D' S X ف 3
اضافه کل و مطالعات هزينه-فايده شکل15-3-خسارت ناشي از وضع ماليات بر اضافه رفاه کل D D S‘ S'0 E E' S'0 P P G F t t H D' P0 S F' D' S0 S0 X0 X X0 بخش A بخش B ف 3
شکل16-3-خسارت در اضافه رفاه هنگامي که قيمت از تعادل بازار دور مي شود D S‘ Pa A P0 B Pb D' S X' X0 ف 3
شکل17-3-سقف قيمت براي گاز طبيعي مقررات دولت فدرال براي گاز طبيعي E S B A C Pe قيمت گاز طبيعي Pc مازاد تقاضا F تقاضا Xc Xe Xd مقدار گاز طبيعي ف 3
6-3- برآورد جدول تقاضا با آنکه حصول تئوريکي يا نموداري تقاضاي مصرف کننده آسان است، برآورد آماري از منحني هاي تقاضاي واقعي کاملا” مشکل است. ف 3
شکل 18-3-مشاهدات قيمت-مقدار از يک سري زماني (برآورد) ف 3
X=bo+b1PX+b2W+b3P0 روشهاي بر آورد: تکنيکي که به طور وسيع در برآورد تقاضا از آمار قيمت – مقدار استفاده شده رگرسيون چند متغير ناميده مي شود . X=bo+b1PX+b2W+b3P0 مقدار کل فروش نرخ دستمزد متوسط شاخصي از قيمت هاي مرتبط قيمت هر واحد از کالا bها پارامترهايي هستند که از طريق تکنيک رگرسيون چند متغيره برآورد مي گردند. ف 3
روش جالب ديگري که برآورد کردن تقاضا وکشش آن علي رغم گران ومشکل بودنش،مطرح مي باشد ، تکنيک آزمايش بازاري کنترل شده است . آزمايش کننده تلاش مي کند هر چيزديگري را در خلال آزمايش به جز قيمت کالا ثابت نگه دارد. روش پرسشنامه اي ، روش کم هزينه اي مي باشد. اما نتايج آن کمتر قابل اعتماد است. ف 3
روش آزمون آزمايشگاهي، تلاش ميکند ويژگيهاي اساسي بازار در دست مطالعه را بوجود آورد . پرداختهايي به افرادي که داوطلب هستند صورت مي گيرد تا در نقش خريداران و فروشندگان رفتار کنند، و بدين ترتيب بازار آزمايشگاهي بوجود مي آيد . آزمايش کننده مي تواند با تغيير قيمتهاي نسبي و شرايط اساسي بازار در خلال دورهء بررسي رفتار شرکت کنندگان را مورد مطالعه قرار دهد. مطالعات انجام شده نشان ميدهد که اين يک تمرين ساده براي بررسي شيب نزولي تقاضا ميباشد. ف 3
شکل 19-3-تغيير وضعيت تعادلي در طول زمان S5 S3 E C S2 D5 S4 S1 B D3 D A D2 D4 D1 ف 3
7-3- خلاصه دخالتهاي دولت موجب بروز اختلالهايي در نتايج بازار می شود و در نتيجه سبب کاهش اضافه رفاه کل در بازار مي گردد. زيانهاي بوجود آمده در اضافه رفاه کل به منزله بخشي از هزينه اجراي چنين سياستهايي محسوب مي گردد. با فرض اينکه آن سياست مطلوب تلقي شود، حداقل نمودن اين هزينه نيز بايد به عنوان يک هدف باشد. ف 3
7-3- خلاصه حداقل کردن هزينه هاي اجراي سيا ستهاي حمايتي مستلزم برآورد دقيق جداول (منحنيهاي) عرضه و تقاضا مي باشد. که البته مسا له دشواري است . در شرایط بازار آزاد، اگر بازار از حالت تعادل خارج شود شرکت کنندگان در آن (حتی نا آگاهانه )به گونه ا ی عمل ميکنند که قيمت و مقدار تعادلی برقرار می شود. ف 3
7-3- خلاصه با آگاهي از وجود موانع ممکن است بازارها به سوي تعادل حرکت کنند و در قيمتها و مقادير نزديک به تقاطع عرضه و تقاضا عمل نمايند. تقاضا و عرضه غالباً توسط عوامل برون زايي تحت تاثير قرار مي گيرند که اين عوامل موجب تعريف و تعيين مجدد تعادل مي شود. به محض اينکه تقاضا و يا عرضه تغيير کند ، فرايند تعديل از نو آغاز مي گردد. ف 3
7-3- خلاصه دانستن کشش عرضه وتقاضا در تعادل – يا قيمتهاومقادير نزديک تعادل – اهميت دارد. دخالت دولت در بازارهاي نسبتا” بي کشش در مقايسه با بازارهاي با کشش موجب اختلالها و خسارت کمتري در اضافه رفاه خواهد شد. ف 3
نظريه رفتار بهينه سازي:تحليل ايستا و پويا فصل 4 نظريه رفتار بهينه سازي:تحليل ايستا و پويا
هدف کلی: آشنایی با نظريه بهينه سازي (مقید و غیر مقید) ف 4
هدفهای رفتاری: تشریح بهينه سازي ( مقيد و غیر مقید) بیان مفهوم ارزش حال وآینده تحليل تصمیم گیری در مورد مصرف، پس انداز وسرمایه گذاری در طی زمان ف 4
1-4- مقدمه 2-4- بهينه سازي غيرمقيد 3-4- بهينه سازي مقيد 4-4- تحليل چند دوره اي(پويا) 5-4- خلاصه
1-4- مقدمه تلاش افراد و بنگاهها براي استفاده بهتر از آنچه که در اختيار دارند،رفتار بهينه سازي ناميده مي شود. تمام رفتارهاي بهينه سازي در دو طبقه قرار دارند: بهينه سازي مقيد بهينه سازي نامقيد در هر دوي اين رفتارها،حداکثر کردن يا حداقل کردن هدفي مورد نياز است. ف 4
2-4- بهينه سازي غيرمقيد مفهوم اصلي در تئوري بهينه سازي غيرمقيد ، برابر کردن هزينه ها و فايده هاست. براساس اصل حداکثر بازدهي خالص هر فعاليت،تصميم گيرنده آن سطحي از فعاليت را بايد انتخاب نمايد که درآن فايده نهائي آخرين واحد انتخاب شده با هزينه نهائي آن واحد برابر است. ف 4
2-4-بهينه سازي غيرمقيد هزينه نهائي D2 D1 فايده نهائي A' ف 4
3-4- بهينه سازي مقيد در بهينه سازي مقيدبنگاه حداکثر کننده سود يا حداقل کننده هزينه،با يکسري محدوديت مواجه است.اين محدوديتها شامل: قيمتها بودجه ف 4
حداکثر کردن مقيد هدف: حداکثر کردن فايده کل قيد: بودجه فايده نهائيي هر دلار صرف شده بر آخرين واحد از هر فعاليت بکار گرفته شده مي بايد،در ميان همه فعاليت ها برابر باشد. ف 4
قاعده حداقل کردن هزينه همانند قاعده حداکثر کردن مي باشد. حداقل کردن مقيد قاعده حداقل کردن هزينه همانند قاعده حداکثر کردن مي باشد. در اين حالتت بنگاه تصميم گيرنده مي خواهد يک فعاليت مشخص را با حداقل هزينه ممکن انجام دهد. ف 4
حداقل کردن مقيد هدف: حداقل کردن تابع هزينه کل قيد: سطح معيني از توليد نسبت فايده نهائي ناشي از آخرين واحد هر فعاليت به هزينه نهائي آن واحد فعاليت بايد برابراين نسبت براي تمام فعاليت ها باشد. ف 4
4-4- تحليل چند دوره اي (پويا) در بهينه سازي پويا برخلاف بهينه سازي ايستا که محدود به يک دوره زماني معين است، جرياني از منافع و يا هزينه در طي چندین دوره زماني و با وارد کردن نرخ بهره در فرايند تصميم گيري تحليل مي شود. ف 4
ارزش آينده به منظور معرفي نقش نرخ بهره در تصميم گيرهاي چند دوره اي ،ارزش آينده جرياني از درآمدها و يا هزينه ها ي که يک بنگاه در يک دوره زماني چندين ساله بدست مي آورد بصورت زير محاسبه مي شود: نرخ بهره ارزش آينده ارزش سرمايه گذاري اوليه n، تعداد سالهاي فعاليت. ف 4
ارزش آينده 100دلار در انتهاي دوره جدول 1-4-ارزشهاي آينده در نرخ بهره متفاوت ارزش آينده 100دلار در انتهاي دوره نرخ بهره% 5ساله 10ساله 15ساله 20ساله 25ساله 3 8 12 20 116دلار 147 176 249 134دلار 216 311 619 156دلار 317 547 1541 180دلار 466 965 3834 209دلار 685 1700 9540 ف 4
ارزش حال ارزش حال(PV)ميزان بازدهي(R) در nسال با نرخ بهره rدرصد بصورت زير محاسبه مي شود: به طور کلي با قرار دادن Rt براي درآمد در t امين سال و r براي نرخ بهره،ارزش حال جريان درآمدي بشرح ذيل خواهد بود: ف 4
ارزش حال 100دلار در انتهاي دوره جدول 2-4-ارزشهاي حال در نرخ بهره متفاوت ارزش حال 100دلار در انتهاي دوره نرخ بهره% 5ساله 10ساله 15ساله 20ساله 25ساله 3 8 12 20 86دلار 68 57 40 75دلار 46 32 16 64دلار 18 6 55دلار 21 10 48دلار 15 1 ف 4
5-4- خلاصه در اين فصل دو قاعده اساسي براي حداکثر و حداقل کردن را بررسي کرديم: اگر تصميم گيرنده اي مايل به حداکثر و يا حداقل کردن چيزي است که به سطحي از يک يا چند فعاليت بستگي دارد،و اگر اين هزينه فعاليتها برابرباشد،هر کدام از فعاليتها تا آن سطحي بايد بکار گرفته شوند که فايده نهائي فعاليت با هزينه نهائي آن برابر باشد.اين فرايند بهينه سازي غير مقيد ناميده مي شود. بهينه سازي مقيد ← حداکثر کردن فايده و يا حداقل کردن هزينه اي با توجه به قيدي مشخص در اين فرايند فعاليتها بايد به صورتي تخصيص داده شوند تا آنکه قيد مورد نظر تامين گردد و براي تمام فعاليتهاي بکار گرفته شده رابطه زير برقرار باشد: صفحه بعدي ف 4
5-4- خلاصه در اين فرايند فعاليتها بايد به صورتي تخصيص داده شوند تا آنکه قيد مورد نظر تامين گردد و براي تمام فعاليتهاي بکار گرفته شده رابطه زير برقرار باشد: -سالn ف 4
5-4- خلاصه هنگامي که نحوه تصميم گيري در طول زمان مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد،نرخ بهره متغير اساسي است. نرخ بهره ارزش دارايي -سالn ف 4
5-4- خلاصه ارزش حال يک بازدهي Rt،قابل پرداخت در n دوره با نرخ بهرهr برابر است با: ارزش حال يک جريان بازدهي در طول nسال برابر است با: ف 4
نظريه رفتار مصرف کننده : رجحانها و محدوديتها فصل 5 نظريه رفتار مصرف کننده : رجحانها و محدوديتها
هدف کلی: بررسی و درک رفتار مصرف کننده ف 5
هدفهای رفتاری: بیان فروض اساسي حاکم بر رفتار مصرف کننده تعریف منحني هاي بي تفاوتي و ویژگی های آن ها توضیح مفهوم شیب منحني بي تفاوتي بیان رابطه نرخ نهايي جانشيني و مطلوبیت نهائی توصیف محدودیت درآمدی: خط بودجه، رسم، شیب و انتقال آن تشریح حداکثر نمودن مطلوبيت (با وجود نقشه رجحان های معمولی وغیر معمولی) ف 5
1-5- مقدمه 2-5- فروض اساسي 3-5- منحني هاي بي تفاوتي 4-5- ويژگيهاي منحني بي تفاوتي 5-5- نرخ نهايي جانشيني 6-5 - خطوط بودجه 7-5- حداکثر نمودن مطلوبيت 8-5 - خلاصه
1-5- مقدمه سليقه وترجيحات درآمد محدود تابع مطلوبيت خط بودجه عوامل تعيين کننده انتخاب مصرفكننده سليقه وترجيحات درآمد محدود تابع مطلوبيت (مفهوم مطلوبيت نهايي/منحنيهاي بيتفاوتي) خط بودجه (درآمد محدود و قيمت كالا) هدف:حداكثر مطلوبيت قيد تقاضا ف 5
2-5- فروض اساسي نظريه رفتار مصرف کننده هرمصرف کننده اطلاعات کاملي نسبت به تمام موضوعات مربوط به تصميمات مصرفي دارد. هر مصرف کننده ميتواند،تمام ترکيبات از کالاهايي را که براي خود متصور است،رتبه بندي کند(هر مصرف کننده داراي تابع رجحاني است). ف 5
ويژگيهاي الگوي رجحان مصرف کننده ٌبين تمامي مجموعه ها يک ترتيب رتبه اي وجود دارد. مقايسه بين هر دو مجموعه Aو B: Aبر Bترجيح دارد،و يا بالعکس B بر A ارجح است.همچنين امكان دارد بين آن دو بيتفاوت باشد. مقايسه بين هر سه مجموعه AوBو Cيا چندين مجموعه: اگر AبرB ترجيح داشته و يا نسبت به آن بي تفاوت باشد و B بر Cترجيح داشته و يا نسبت به آن بي تفاوت باشد،آنگاه Aنيز بر C ترجيح داشته و يا نسبت به آن بي تفاوت است. همواره مجموعه بزرگتر بر مجموعه کوچکتر ارجحيت دارد. ف 5
تعريف مطلوبيت کيفيتي است که کالايي را براي افراد خواستني مي کند. مفهوم مطلوبيت درک ذهني مصرف کننده از خوشحالي يا رضايتي است که از مصرف يک کالا بدست مي آورد. مطلوبيت عددي بر اساس اين فرض،مطلوبيت افراد تجمعي و مستقل از نرخ مصرف هر کالاي ديگر است.در اين نگرش مطلوبيت افراد قابل اندازه گيري است. ف 5
مطلوبيت ترتيبي فرض ترتيبي بودن مطلوبيت بيانگر اين است که مطلوبيت داراي ترتيب رتبه اي است.و عدد نشان دهنده اين است که يک کالاي نسبت به کالاي ديگر ارجحيت بيشتري دارد. مطلوبيت نهائي عبارت از افزايش (کاهش)در مطلوبيت کل در نتيجه يک واحد مصرف بيشتر يک کالاست. مطلوبيت نهائي يک کالا به نرخ مصرف آن کالا و همچنين به نرخ مصرف ساير کالاها بستگي دارد. ف 5
3-5- منحني هاي بي تفاوتي منحني بي تفاوتي مکان هندسي ترکيبات مشخصي از کالاهاست که تمامي آنهاسطح مطلوبيت يکساني به مصرف کننده مي دهند(مصرف کننده نسبت به آنها بي تفاوت است) صفحه بعدي ف 5
شکل 1-5-منحني هاي بي تفاوتي تمام نقاط واقع روي يک منحني بي تفاوتي داراي مطلوبيت يکساني هستند 80 100 20 40 60 IV III II I 40 20 60 100 80 ف 5
4-5- ويژگيهاي منحني بي تفاوتي 1. هر نقطه در فضاي دو کالا تنها بر روي يک منحني بي تفاوتي قرار دارد. 2. منحني هاي بي تفاوتي داراي شيب منفي هستند. 3. منحني هاي بي تفاوتي همديگر را قطع نمي کنند. 4. منحني هاي بي تفاوتي نسبت به مبداء مختصات محدب هستند. 5. منحني هاي بي تفاوتي بالاتر بر منحني هاي پائين تر ارجحيت دارند. ف 5
شکل 2-5-منحني هاي بي تفاوتي همديگر را قطع نمي کنند. I II P مقدار Yدر هر واحد زمان II I مقدار Xدر هر واحد زمان ف 5
شکل 3-5-منحني هاي بي تفاوتي محدب هستند I مقدار Yدر هر واحد زمان I مقدار Xدر هر واحد زمان ف 5
5-5- نرخ نهائي جانشيني نرخ نهائي جانشيني X براي Y، تعداد واحدهايي از Yرا که براي بدست آوردن واحدي از Xبايد از دست داده شود تا سطح ثابتي از رضايت مندي يا مطلوبيت حفظ گردد، اندازهگيري ميکند. نرخ نهائي جانشيني از طريق شيب منفي منحني بي تفاوتي نشان داده مي شود. نرخ نهائي جانشيني فقط براي حرکت در طول منحني بي تفاوتي تعريف مي شود و براي حرکت در ميان منحني ها تعريف نمي شود. ف 5
شکل4-5-نرخ نهائي جانشيني R 18 N T P 8 I T' 4 11 ف 5
شکل 5-5-نزولي بودن نرخ نهائي جانشيني R 9 8 N 7 T 6 5 4 O 3 P 2 S I 1 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 ف 5
شکل 6-5-نزولي بودن MRS P Y1 Q Y2 R Y3 چون X1X2=X2X3 I و Y1Y2>Y2Y3 X1 X2 X3 MRSR<MRSQ ف 5
روش مطلوبيت نهائي در روشهاي اوليه نظريه رفتار مصرف کننده،مطلوبيت قابل اندازه گيري بودو فرض بر اين بود که مصرف کننده مي تواند ارزش مطلوبيت را با عدد مشخص نمايد. بر اين اساس مطلوبيت کل همراه با مصرف بيشتر افزايش مي يافت. هر واحد اضافي از کالاي مصرف شده در هر واحد زمان مقداري به مطلوبيت کل اضافه مي کند،اما اين افزايش در مقايسه با واحد قبلي کمتر است. ف 5
روش مطلوبيت نهائي، مفهوم مطلوبيت نهايي را به نرخ نهايي جانشيني در طول يک منحني بي تفاوتي ربط مي دهد: ف 5
6-5- خطوط بودجه خط بودجه مکان هندسي ترکيبات متفاوت کالاهايي است که در صورت هزينه شدن تمام درآمد پولي(هرکدام از آنها)مي توانند خريداري شوند. < 0 = شيب خط بودجه ف 5
شکل7-5-خط بودجه A B ف 5
انتقال خط بودجه افزايش در درآمد پولي با فرض ثابت ماندن قيمتها منجر به انتقال خط بودجه به صورت موازي به سمت راست مي شود. ف 5
شکل 8-5-تغيير درآمد پولي A' A B B' ف 5
انتقال خط بودجه با فرض ثابت بودن درآمد پولي و قيمت Y،تغيير در قيمت X،را مي توان به صورت چرخش در خط بودجه در حول نقطه تقاطع خط بودجه با محور عمودي نشان داد(چرخش به سمت چپ در هنگام افزايش قيمت و به راست در هنگام کاهش قيمت). ف 5
شکل 9-5-تغيير در قيمت X A B B' ف 5
7-5- حداکثر نمودن مطلوبيت نقطه تعادل يعني نقطه حداکثر رضايتمندي مصرف کننده با توجه به محدودیت درآمد پولي وی، براساس شرط زیر تعريف مي شود: ف 5
شکل 10-5-بهينه يابي مصرف کننده Q تعادل P IV III R II I S ف 5
اصل براي حصول حداکثر رضايتمندي،مصرف کننده بايد درآمد پولي خود را چنان تخصيص دهد که مطلوبيت نهائي ناشي از آخرين واحد پولي خرج شده بر روي هر کالايي، براي تمامي کالاهاي خريداري شده يکسان باشد. ف 5
حداکثر نمودن مطلوبيت: عدم مصرف از کالائي هر گاه مصرف کنندگان تصميم بگيرند تمام بودجه يا درآمد پولي خود را صرف خريد از يک کالا کنند، راه حل گوشه اي بوجود مي آيد. شرط تعادلي در حالت راه حل گوشه اي: ف 5
شکل 11-5-را ه حل گوشه اي L IV R III II I M ف 5
نقشه هاي رجحان غيرعادي شکل 12-5-نقشه هاي بي تفاوتي که محدب نيستند. G L F L E II III I III I II L' L' بخشA بخشB ف 5
منافع(تسهيلات)جنبي و ماليات مثال کاربردي: شکل 13-5-اثرات منافع جنبي بر حداکثر کردن مطلوبيت منافع(تسهيلات)جنبي و ماليات مثال کاربردي: X Z X' III V T Y II I حقوق ماهانه U W' W ارزش منافع جنبي ف 5
8-5- خلاصه در اين فصل ، ابزارهاي اساسي لازم در تحليل نظريه تقاضاي مصرف کننده شرح و گسترش داده شد . از ميان اين ابزارها ، مقدم بر همه مفاهيم منحني هاي بي تفاوتي و خطوط بودجه هستند. يک منحني بي تفاوتي ترکيباتي از کالا ها را نشان مي دهد که مصرف کننده در ميان آنها تفاوتي قائل نمي شود . چندين منحني بي تفاوتي يک نقشه بي تفاوتي را تشکيل مي دهند. ف 5
8-5- خلاصه شيب منحني بي تفاوتي نرخي را بيان مي نمايد که در آن مصرف کننده به منظور اينکه در يک سطح ثابتي از مطلوبيت باقي بماند، مايل است کالايي را با کالاي ديگر جانشين کند . شيب منحني بي تفاوتي نرخ نهائي جانشيني ناميده مي شود. / Py MRS = MUx/MUy = Px ف 5
8-5- خلاصه خط بودجه ترکيباتي از کالاها را مشخص مي کند که مصرف کننده با در آمد پولي معيني قادر به خريد هر کدام از آنها مي باشد. نسبت قيمتهاي داده شده در بازار شيب خط بودجه است . تغيير در درآمد پولي ←حركت موازي خط بودجه (به سمت راست يا چپ) تغيير قيمت کالاها ←چرخش خط بودجه بر حول محوري ف 5
8-5- خلاصه نقطه بهينه مصرف کننده ، يا حداکثر رضايتمندي مشروط به درآمد پولي محدود ، بر اساس شرط برابري MRS (نرخ نهايي جانشيني ) X برايY با نسبت قيمت کالاي X به قیمت کالاي Y تعريف مي شود. به منظور حصول حداکثر رضايتمندي ، مصرف کننده درآمد پولي را بايد چنان تخصيص دهد که مطلوبيت نهايي ناشي از هر دلار هزينه شده بر روي هر کالايي برابر با تمامي کالاهاي خريداري شده گردد. ف 5
8-5- خلاصه يک مصرف کننده براي تمام کالاهاي X وy با قرارگرفتن در نقطه اي از نقشه بي تفاوتي خويش مطلوبيت را حداکثر مي کند که در آن نقطه تساوي ذيل حاصل مي گردد: ف 5
نظريه رفتار مصرف کننده: تغييرات درآمد و قيمت فصل 6 نظريه رفتار مصرف کننده: تغييرات درآمد و قيمت
بررسی اثر تغيير درآمد و قيمت بر رفتار مصرف کننده هدف کلی: بررسی اثر تغيير درآمد و قيمت بر رفتار مصرف کننده ف 6
هدفهای رفتاری: توضیح اثرتغيير در درآمد پولي رسم منحنی انگل تعریف و محاسبه کشش درآمدی کالاهای عادی ونرمال تعریف و رسم منحنی قیمت - مصرف استخراج منحني تقاضا تفکیک دو اثر درآمدي وجانشينی ناشی ازتغییر قیمت کالا توجیه شیب نزولی منحني تقاضا ف 6
1-6- مقدمه 2-6- تغييرات در درآمد پولي 3-6- منحني هاي تقاضا 4-6- اثرات درآمدي وجانشيني 5-6- چرا منحني تقاضا داراي شيب نزولي (منفي) است؟ 6-6- خلاصه
1-6- مقدمه بررسي اثرات تغيير درآمد وتغيير قيمت كالا بر تقاضا مد نظر است. به شرط ثابت بودن ديگري چرخش خط بودجه انتقال موازي خط بودجه نقطه تعادل جديد ف 6
2-6- تغييرات درآمد پولي تغييرات در درآمد پولي ← نقاط تعادلي جديد ← وصل نقاط منحني درآمد –مصرف مکان هندسي نقاط تعادل مصرف کننده در سطوح متفاوتي از درآمد پولي با فرض ثابت بودن قيمت ها است. ف 6
نمودار1-6-منحني درآمد -مصرف L"' 1400 1200 L" 1000 B S منحني درآمد مصرف L' 800 R IV 600 Q III L هزينه مصرفي ساير کالاها 400 II P 200 I Z"' Z" A Z Z' 20 30 40 50 70 100 140 ف 6
منحني انگل و کشش درآمدي منحني انگل مکان هندسي نقاطي است که مقادير تعادلي از کالائي را به سطح متفاوتي از درآمد پولي ارتباط مي دهد. منحني انگل از روي منحني درآمد –مصرف قابل رسم است. کشش درآمدي عبارت از حساسيت مقدار تقاضا به تغييرات در درآمد: ف 6
نمودار2-6-منحني انگل 1400 S' 1200 1000 R' 800 Q' 600 400 P' 200 10 20 درآمد 600 400 P' 200 10 20 30 40 50 60 70 ف 6
کالاهاي عادي و پست کالايي که ضريب کشش درآمدي (E m ) آن مثبت باشد،کالا عادي است. شيب منحني انگل براي کالاي عادي مثبت است. اگر (Em>1) ←کالا لوکس است. اگر (Em<1>0← (کالا ضروري است. اگر (Em<0) ←کالا پست است. کالايي که ضريب کشش درآمدي(Em)آن منفي باشد،کالاي پست است. ف 6
3-6-تشريح نموداري از کالاي پست منحني درآمد-مصرف-کالاي پست L' B Q L II P A I X2 X1 Z Z' ف 6
3-6- منحني هاي تقاضا منحني هاي قيمت - مصرف منحني قيمت - مصرف مکان هندسي نقاط تعادلي است که با ثبات درآمد پولي و قيمت ساير کالاها، مقادير خريداري شده از يک کالا رابه قيمت آن ارتباط مي دهد. منحني قيمت - مصرف بيان مي دارد که چگونه با تغيير در قيمت، هزينه صرف شده بر روي ساير کالاها تغيير مي کند. ف 6
نمودار4-6-منحني درآمد -مصرف L 1000 منحني قيمت مصرف 800 600 هزينه مصرفي ساير کالاها R S P Q 400 IV III 200 II I Z"' Z Z" Z' 20 40 70 87.5 100 110 125 200 ف 6
ترسيم منحني هاي تقاضا از طريق منحني هاي قيمت-مصرف منحني تقاضاي يک فرد براي کالاي مشخص،مقادير تعادلي خريداري شده را به شرط ثابت بودن ساير عوامل (قيمت اسمي ساير کالاها و درآمد پولي) به قيمت بازار ربط مي دهد. از اتصال نقاط تعادلي واقع بر منحني قيمت مصرف که هر کدام متناظر با يک قيمت مي باشد،منحني تقاضا بدست مي آيد. ف 6
قانون تقاضا بيان مي کند که مقدار تقاضا با قيمت رابطه معکوس دارد. نمودار5-6-منحني تقاضا P' 25 قانون تقاضا بيان مي کند که مقدار تقاضا با قيمت رابطه معکوس دارد. 20 منحني تقاضا 15 Q' R' 10 S' هزينه مصرفي ساير کالاها 5 24 70 87.5 110 مقدار X ف 6
کشش تقاضا و منحني قيمت-مصرف رابطه بين تغييرات قيمت و مقدار تقاضا(کشش)را مي توان از روي شکل منحني قيمت مصرف توضيح داد: اگر منحني قيمت-مصرف افقي باشد،تقاضا داراي کشش قيمتي واحد است. اگر منحني قيمت- مصرف داراي شيب منفي باشد، تقاضا با کشش است. اگر منحني قيمت –مصرف داراي شيب مثبت باشد،تقاضا بي کشش است. ف 6
4-6- اثرات جانشيني و درآمدي تغيير قيمت داراي دو اثر مي باشد: اثر جانشيني اثر جانشيني حاصل از تغيير قيمت عبارت از تغيير در مصرف يک کالا در نتيجه تغيير قيمت آن کالاست.( اين مسئله با فرض ثابت بودن درآمد پولي و قيمت ساير کالاها با چرخش خط بودجه به سمت راست(در حالت کاهش قيمت)يا چرخش به چپ(درحالت افزايش قيمت)و حرکت در طول منحني بي تفاوتي اوليه نشان داده مي شود. ادامه در صفحه بعدي ف 6
اثر درآمدي اثر درآمدي ناشي از تغير قيمت عبارت از تغيير در مصرف يک کالا که منحصراٌ منتج از تغيير در قدرت خريد است، به عبارت ديگر،تغيير در درآمد واقعي ناشي از تغيير قيمت،موجب تغيير در مصرف مي شود. اين مسئله با انتقال خط بودجه و شکل گيري نقطه تعادل جديد روي يک منحني بي تفاوتي جديد است. ف 6
نمودار 6-6-اثرات جانشيني Px↓با فرض ثابت بودن درآمد پولي و قيمت ساير کالاها L نقطه تعادل اوليه R نقطه تعادل جديد A B اثر جانشيني S I Z' S x1 x2 Z بخش A ف 6
نمودار 6-6-اثرات جانشيني Px↑با فرض ثابت بودن درآمد پولي و قيمت ساير کالاها نقطه تعادل جديد نقطه تعادل اوليه C L اثر جانشيني A I S x3 x1 D Z Bبخش ف 6
اثر جانشيني به لحاظ نموداری با حرکت بر روی همان منحني بي تفاوتي اولیه نمایش داده می شود . ف 6
نکات مهم: اثر جانشيني به لحاظ نموداری با حرکت بر روی همان منحني بي تفاوتي اولیه نمایش داده می شود . با ملاحظه فقط اثر جانشني،مقدار مصرف از کالا بايد به طور معکوس با قيمت آن تغيير يابد علامت اثر جانشيني همواره منفي است. براي ملاحظه اثر جانشيني بايد مطلوبيت مصرف کننده ثابت نگه داشته شود. ف 6
اثر جانشيني=اثرکل+ اثردرآمدي نمودار7-6-اثرات جانشيني و درآمدي ناشي از کاهش قيمت X اثر جانشيني=اثرکل+ اثردرآمدي L X1X3=X1X2+X2X3 A P R Q II T I S M Z' Z B x1 x3 x2 ف 6
نمودار8-6-اثرات جانشيني و درآمدي براي کالاي پست کاهش قيمت کالا اثر جانشيني=اثرکل+ اثردرآمدي L X1X3=X1X2+X2X3 A R P Q T II I S M Z' Z B x1 x3 x2 ف 6
نمودار9-6-اثرات جانشيني و درآمدي کالاي عادي کاهش قيمت کالا براي يک کالاي عادي اثرات جانشيني و درآمدي در يک جهت هستند. L Q اثر جانشيني=اثرکل+ اثردرآمدي R P I X1X3=X1X2+X2X3 T II S M C' Z Z' x1 x3 x2 ف 6
نمودار 10-6- اثرات جانشيني و درآمدي کالاي پست افزايش قيمت کالا C Q L نقطه تعادل جديد نقطه تعادل اوليه P R II I M T C' Z S X2 X1 X2 Z' ف 6
اصل براي کالاي عادي اثر درآمدي بدليل اينکه وضعيت مصرف کننده تاحدي در اثر تغيير قيمت بهتر يا بدتر مي شود،موجب تشديد اثر جانشيني مي شود. اثر درآمدي در مورد کالاي پست تا حدي اثر جانشيني را خنثي مي کند. علامت مثبت علامت منفي ف 6
5-6- چرا منحنی تقاضا نزولی است؟ شيب منحني تقاضا بيان كننده رابطه بين مقدار تقاضا وقيمت كالا، به شرط ثابت بودن ساير عوامل است. خريد كالاي ارزانتر بجاي گرانتر اثر جانشيني تغييرقيمت كالا تغيير درآمد واقعي اثر درآمدي ف 6
منفي كالا شيب تقاضا مثبيت اثر جانشيني اثر درآمدي اثر كل عادي پست گيفن حالت فوق العاده غير محتمل ف 6
6-6- خلاصه اصول اساسي رفتار مصرف کننده و تقاضا شرح و گسترش يافته اند . نکته اصلي ←اگر مصرف کنندگان رضايتمندي خود از در آمد پولي محدود را به حداکثر مي رسانند، آنگاه مقدار تقاضا ( به جز يک استثناء نسبتا” غير مهم ) به طور معکوس با قيمت تغيير خواهد کرد. ف 6
6-6- خلاصه منحني انگل مکان هندسي نقاطي است که مقدار تعادلي کالا را به سطوحي از درآمد پولي در يک مجموعه مشخصي از قيمت هاي نسبي مرتبط مي کند. در فاصله درآمدي که کالا عادي است منحني انگل داراي شيب صعودي مي باشد. اگر چنانکه کالا پست باشد ، شيب منحني انگل نزولي است . مفهوم کشش در آمدي روش ديگري از تشخيص عادي و يا پست بودن کالا مي باشد. علامت جبري شيب منحني انگل و علامت جبري ضريب کشش درآمدي ،EM ، هميشه يکسان هستند . ف 6
6-6- خلاصه کالا عادي > 0 → Em کالا پست < 0 → ضريب کشش درآمدي ف 6
اثر کل ناشي از تغيير قيمت اثر درآمدي اثرجانشيني کالاي عادي کالاي پست هميشه منفي منفي مثبت تشديد شيب تقاضا تا حدي اثر خنثي شيب تقاضا ف 6
کاربرد تئوري رفتار مصرف کننده فصل 7 کاربرد تئوري رفتار مصرف کننده
هدف کلی: آشنایی با کاربردهای نظریه رفتار مصرف کننده ف 7
هدفهای رفتاری: تعریف شاخص قیمت مصرف کننده اثر واقعي تورم تحلیل اثر تورم بر رفتار مصرف کننده به کمک شاخص قیمت مصرف کننده توضیح چگونگی انتخاب کار-فراغت بررسی اثر مالیات بر انتخاب کار-فراغت بررسی اثر تبلیغات بر رفتار مصرف کننده بیان نحوه تخصیص درآمد در طول زمان ف 7
1-7- مقدمه 2-7- اثر واقعي تورم 3-7- انتخاب کار-فراغت 4-7- تبليغ و منحني هاي بي تفاوتي 5-7- مصرف در طول زمان 6-7- خلاصه
1-7- مقدمه در اين فصل با بکارگيري مفهوم منحني هاي بي تفاوتي و استفاده از شاخصهاي قيمتي تصميمات مربوط به مصرف و کار-فراغت کارگران بررسي خواهد شد. همچنين آثار تبليغات بر تقاضا و عوامل اثر گذار بر تصميمات فرد براي قرض گرفتن يا قرض دادن در طول زمان بررسي مي شود. ف 7
2-7- اثر واقعي تورم شاخص قيمتي مصرف کننده CPIيا شاخص قيمت مصرف کننده عبارت از نسبت هزينه خريد ترکيب مشخصي از کالاها به هزينه خريدهمان ترکيب در خلال سال مشخصي است.اين شاخص با استفاده ازروش لاسپيرز محاسبه مي شود. شاخص لاسپيرز ف 7
شاخص لاسپيرز چنانچه در محاسبه شاخص لاسپيرز،چنانچه بيش از دو کالا در تنظيم آن مورد نظر باشد،آن را مي توان به صورت زير نوشت: ف 7
شکل 1-7-تورم و شاخص قيمتي مصرف کننده L" نقطه تعادل جديد L افزايش PXاز PYبيشتر است. L' C وضعيت تعادل اوليه A III B II I Z' Z" Z ف 7
شکل 2-7-اثر تنزل قيمت اگر تمام قيمت ها به طور متناسب کاهش نيابند،کاهش در CPIاثر کاهش قيمت را کمتر از اندازه برآورد مي کند. تعادل اوليه L' تعادل جديد L" B C A III I Z Z" Z' ف 7
3-7- انتخاب کار- فراغت ترجيحات بين درآمد (کار) و فراغت عرضه کار ف 7
شکل 3-7-تحليل عرضه کار از طريق منحني هاي بي تفاوتي Y4 Y3 III Y2 C درآمد در هر دوره D IV B Y1 II A I C' B' D' A' Lm بخش A ميزان فراغت ف 7
شکل 3-7-تحليل عرضه کار از طريق منحني هاي بي تفاوتي نرخ دستمزد بخش B مقدار عرضه کار ف 7
مثال كاربردي ف 7
ماليات پرداختي توسط فرد شکل 4-7-درآمد پس از کسر ماليات تحت شرايط نرخهاي تصاعدي ماليات پرداختي توسط فرد A Ym حداقل درآمد L Lm ف 7
Ym> درآمد ← مشمول مالیات نمی شود. توضیح شکل 4-7: Y¯Lmخط بودجه قبل ازوضع ماليات و شيب آن برابر با نرخ دستمزد است. Y'ALmخط بودجه پس از کسر ماليات Ym> درآمد ← مشمول مالیات نمی شود. ف 7
شکل 5-7-اثر نرخ ماليات تصاعدي در انگيزه کار کردن ماليات پرداختي توسط فرد IIa I IIb A Ym L Lm ف 7
نرخ مالیات↑ توضیح شکل 5-7: ساعت کار فرد↑ ساعت کار فرد ثابت می ماند. ساعت کار فرد↓ نرخ مالیات↑ ف 7
شکل 6-7-اثر نسبي نرخهاي ثابت و تصاعدي ماليات در انتخاب کار-فراغت Y Ŷ II B C Y' I A Lc L Lm ف 7
وضعیت مؤدی مالیاتی متوسط توضیح شکل 6-7: وضعیت مؤدی مالیاتی متوسط حالت خط بودجه نقطه تعادل درآمد ساعت کار قبل از مالیات yLm B BL LLm پس از مالیات تصاعدی y¯Lm A AL پس از مالیات ثابت ỲLm C CLc LcLm نتیجه: وضعیت مؤدی مالیاتی متوسط هنگام وضع مالیات با نرخ مالیات ثابت بهتر از وضعیت وی در شرایط وجود مالیات تصاعدی است. ف 7
Ŷ شکل 7-7-اثر نسبي ماليات ثابت براي يک مودي مالياتي کمتر از متوسط yd D II yr A I R درآمد در هر دوره Lr Lm Ld L ميزان فراغت ف 7
وضعیت مؤدی پایین تر از متوسط توضیح شکل 7-7: وضعیت مؤدی پایین تر از متوسط حالت خط بودجه نقطه تعادل درآمد ساعت کار مالیات با شرح ثابت Ŷ LM D yd LmLd مالیات تصاعدی y¯Lr R yr LmLr نکته شکل:احتمالاٍ″نرخ مالیات تصاعدی برای فرد کمی پایین تر از نرخ مالیات ثابت است. ف 7
4-7- تبلیغات و منحنی های بی تفاوتی تصوری اطلاعاتی روشن تر شدن خط بودجه یا نقشه منحنی های بی تفاوتی اثر روی الگوی رجحان های مصرف کننده (منحنی های بی تفاوتی) اثرنهایی روي تقاضا ف 7
تميز ميان دو نوع تبليغات اطلاعاتي و تصوري بعضي مواقع مشكل است. نكته: تميز ميان دو نوع تبليغات اطلاعاتي و تصوري بعضي مواقع مشكل است. ف 7
شکل 8-7-خط بودجه و منحني هاي بي تفاوتي بدون اطلاعات کامل L شکل 8-7-خط بودجه و منحني هاي بي تفاوتي بدون اطلاعات کامل Z A IB I IA xA x xB ف 7
شکل 9-7-اثر تبليغات بر MRS ) همزمان با↑ قيمت) ) همزمان با↑ قيمت) M' M B مقدار Yدر هر واحد از زمان C L E قبلوپساز تبليغ I' پساز تبليغ I a2 a3 a1 N N' Z مقدار Aدر هر واحد از زمان ف 7
اثر جانشيني در شرايط نبود تبليغ تصوري: توضیح شکل9-7: اثر جانشيني در شرايط نبود تبليغ تصوري: E→ B→a1a2 E→ C→a1a3 a1a3 < a1a2 ↓مصرف در شرايط وجود تبليغ ↓مصرف در شرايط نبود تبليغ < نتيجه: تبليغ تصوري موفق |∆y/∆x| = MRS↑← ف 7
اثر جانشيني در شرايط نبود تبليغ تصوري: تقاضا را كم كشش ميكند. تقاضا براي محصول را افزايش ميدهد. ف 7
شکل 10-7-تبليغ افزايشي تقاضا L مقدار Yدر هر واحد از زمان E Y1 F B II پساز تبليغ I V' V a1 a2 Z مقدار Aدر هر واحد از زمان ف 7
توضیح شکل10-7: اثر كلي تبليغ تصوري: MRSF > MRSE پر شيبتر شدن تقاضا يا كم كشش شدن آن MRSF > MRSE نقشه منحنيهاي بي تفاوتي به پايين منتقل ميشود. تقاضا براي كالاي تبليغ شده( A) ↑ ف 7
5-7- مصرف در طول زمان در مباحث قبلي رفتار مصرف کننده، به صورت ايستا بررسي شد. فرض بر اين بود که مصرف کنندگان تصميم خريد ومصرف را در طول يک دوره زماني واحد مي گيرند. تمام درآمد در يک دوره کسب و در همان دوره مصرف مي گردد و هيچکدام از اقلام خريداري شده خدماتي را در طول چند دوره زماني عايد نمي کنند. ف 7
مصرف در طول زمان در اين قسمت با فرض اينکه مصرف کنندگان تصميمات بين دوره براي مصرف اتخاذ مي کند: درآمد و هزينه هاي خود را ميان دوره هاي مختلف از طريق پس انداز بخشي از درآمد جاري و صرف آن در آينده انتقال مي دهند . و يا از طريق قرض گرفتن مصرف زمان حال را افزايش و با تقليل مصرف آينده وام را بازپرداخت مي کنند. ف 7
تخصيص درآمد در طول زمان مصرف کننده اي را در نظر بگيريد که در دوره اول 10000دلار و در دوره دوم 12000دلار درآمد دارد.او مي تواند ميان دو دوره با نرخ بهره 10درصد مبادرت به قرض گرفتن يا قرض کردن بکند. اگر مصرف کننده تمام درآمد دوره اول خود را پس انداز نمايد،حداکثر مصرف وي در دوره دوم برابر است با: 23000=1000(10/0+1)+12000 20909=(10/0+1)/12000+10000 ارزش مصرف در دوره اول برابر است با: ف 7
شکل 11-7-تخصيص مصرف در طول زمان 24 23 نقطه تعادل مصرف بين دوره اي 20 مصرف در دوره دوم بر حسب هزار دلار 16 F 12 G 8 III II 4 I H 4 8 12 16 20 24 20.9 مصرف در دوره اول بر حسب هزار دلار ف 7
شکل 12-7-تخصيص مصرف در طول زمان حداکثر مصرف در دوره دوم A I حداکثر مصرف در دوره اول مصرف در دوره دوم مصرف در دوره اول ف 7
اصل يک مصرف کننده درآمد ميان دو دوره را با نرخ (1+r) که در آن r نرخ بهره است، مي تواند مبادله کند. حداکثر مطلوبيت جايي است که شيب منحني بي تفاوتي ميان مصرف دو دوره(نرخ نهائي جانشيني)برابر با (1+r)باشد. ف 7
6-7- خلاصه در اين فصل چند موضوع اقتصادي با استفاده از نظريه رفتار مصرف کننده که در فصول 5و6 شرح داده شد تجزيه و تحليل گردید. ابتدا ملاحظه شد که شاخصهاي قيمتي که غالبا” مورد استفاده قرار مي گيرند، مانند شاخص قيمت مصرف کننده ،اثر واقعي تورم بر مصرف کنندگان را بيش از حد برآورد مي کند ، مگر اينکه تمام قيمت ها به يک نسبت تغيير يابند، اگر چه چنين موردي نادرست است. به هنگام تغيير شاخص قيمتي، قيمت هاي نسبي نيز تغييرمي يابند . مصرف کنندگان از مصرف کالاهاي نسبتا” گران تر دور مي شوند و به جانشينی کالاهاي نسبتا” ارزان تر مبادرت مي ورزند. توانايي مصرف کنندگان در جانشين نمودن کالاها بخشي از اثر تورم را خنثي مي کند. ف 7
6-7- خلاصه مورد ديگري که بررسي شد تحليل چگونگي تصميم گيري کارگران در تخصيص زمان خويش ميان کارو فراغت بود: با استفاده مستقيم از تحليل منحني بي تفاوتي ،ملاحظه مي گرددکه اين تخصيص در نقطه اي خواهد بود که در آن، نرخ نهايي جانشيني بين درآمد و فراغت برابر با قيمت فراغت یا همان نرخ دستمزد است . ف 7
6-7- خلاصه اثر تبليغات و چگونگي نفوذ آن برتقاضا تبليغات تبليغ اطلاعاتي اثر تبليغات و چگونگي نفوذ آن برتقاضا تبليغات اگر چه در بعضي مواقع تميز قائل شدن ميان آنها مشکل است اما تبليغ اطلاعاتي جهت روشن تر نمودن خط بودجه يا نقشه بي تفاوتي در ذهن مصرف کننده طراحي مي شود. تبليغ اطلاعاتي تبليغ تصوري ف 7
6-7- خلاصه تبليغات تصوري دو وظيفه متقابل دارند: افزايش نرخ نهايي جانشيني ميان کالاي تبليغ شده و ساير کالاها کمتر قابل جانشين باشند. بدين ترتيب کشش تقاضا براي کالاي تبليغ شده را کاهش مي دهند. نقشه بي تفاوتي را به سمت پائين انتقال داده و بدين ترتيب موجب افزايش تقاضا براي کالا مي گردد . ف 7
6-7- خلاصه اثر زمان بر تصميم گیری مصرف و پس انداز ملاحظه گرديد که مصرف کنندگان درآمد ميان دو دوره را چنان تخصيص مي دهند که نرخ نهايي جانشيني ميان اين دوره برابر با (1+r) باشد. ف 7
فصل 8 نظريه توليد
هدف کلی: آشنائی با نظریه توليد ف 8
هدفهای رفتاری: تعریف دوره کوتاه و بلند مدت و بیان تفاوت آن ها تعریف مرز امکانات توليد و رسم منحنی آن تعریف توليدکل، متوسط و نهائی و رسم منحنی های مربوط بیان رابطه میان توليدکل، متوسط و نهائی توضیح مفهوم قانون بازده نزولی تعریف منحنی هم مقداری توليد و رسم آن توضیح ارتباط شیب منحنی هم مقداری توليد و تولید نهائی تعیین ترکيب بهينه منابع توليد تعریف و استخراج مسیر توسعه تعریف بازدهی های به مقیاس ف 8
1-8- مقدمه 2-8- توابع توليد 3-8- توليد با يک عامل متغير 4-8- تابع توليد با دو عامل متغير و يا بيشتر 5-8- ترکيب بهينه منابع توليد 6-8- خلاصه
1-8- مقدمه پايه اساسي نظريه عرضه ،نظريه توليد است .به طور کلي توليد به ايجاد هر کالا يا خدمتي که مردم خواهند خريد ،مربوط مي شود. نظريه توليد، در توليد کالاها و خدماتي که از سوي بنگاههاي دولتي ويا موءسسات غير انتفاعي، مانند بيمارستانها و دانشگاهها ، ايجاد مي شوند کاربردي يکسان دارد. در اين فصل ،عمدتا” به توليد بنگاههاي تجاري خواهيم پرداخت . ف 8
منبع هزينه براي اينکه جامعه اي بتواند مقدار اضافي از يک نوع کالا يا خدمتي را به دست آورد، بايد مقداري از ساير کالاها و خدمات را از دست بدهد. کالاها و خدمات از دست رفته معادل هزينه اي است که در اثر بدست آوردن مقدار بيشتري از يک کالا يا خدمتي متوجه جامعه مي شود. کميابي به عنوان دليلي براي چنين تبادلي از واقعيتي منتج مي گردد، که کالاها و خدمات به وسيله عوامل توليدي چون کار،سرمايه ، توليد مي شوند. در هر زماني و در هر جامعه اي ، محدود هستند . ف 8
مرز( منحني) امکانات توليد مرز (منحني) امکانات توليد ابزاری است که به وسیله آن مسئله هزینه تشريح مي شود. این مرز نرخ تبدیل کالاها وخدمات مختلف (عمومی و خصوصی ) را برای یک جامعه و یا یک بنگاه نشان می دهد . ف 8
ويژگي منحني امکانات توليد شکل منحني ،فروض معيني راجع به اينکه چگونه برخي از کالاها مي توانند جايگزين ساير کالاها شوند را منعکس مي کند. منحني امکانات توليد داراي شيب نزولي مي باشد. شيب منفي منحني منعکس کننده اين حقيقت است که جامعه ، به منظور داشتن مقداربيشتري از يک کالا ، بايد بخشي از ساير کالاها را از دست بدهد. همچنين بايد توجه داشت که شیب منحني با نرخ افزايشي کاهش مي يابد. ف 8
مرز(منحني) امکانات توليد (FRMS): مکان هندسي ترکيباتي از دو کالا را با توجه به مقدار منابع توليد و تکنولوژي موجود جامعه نشان مي دهد. ف 8
1-8-منحني امکانات توليد غذا F R F2 A M F1 S2 S1 S پناهگاه ف 8
2- 8- توابع توليد يک تابع توليد ليستي (يا جدولي ،يا معادله رياضي ) است که حداکثر مقدار محصولي که مي تواند از هر مجموعه مشخصي از عوامل حاصل شود را در سطح تکنولوژي موجود نشان مي دهد. تابع توليد مجموعه اي از امکانات محصول مي باشد . که درآنLi،Ki،Mi انواع متنوعي از کار سرمايه و مواد اوليه را نشان مي دهند. ف 8
مثال جدول زير يک تابع توليد ساده اي از امتياز آزمون دانشجويي در مقابل زمان مطالعه را نشان مي دهد. درصد انتظاري امتياز حداقل زمان مطالعه (ساعات) 90 80 70 60 50 16 9 4 1 ف 8
کوتاه و بلند مدت کوتاه مدت مربوط به آن دوره زماني است که درآن مقدار يک يا چند عامل توليد ثابت است . بنا براين ، تغييرات در مقدار محصول منحصرا” از طريق تغيير در استفاده از عوامل متغيير است که تحقق مي يابد . ف 8
اگر توليد کنندگان مايل باشند سطح محصول را در کوتاه مدت گسترش دهند، بايد اين کار را با بکارگيري ساعات بيشتري از خدمات نيروي کار و يا کارخانه و تجهيزات موجود انجام دهند. اگر آنها مايل به کاهش محصول در کوتاه مدت باشند، بايد برخي از انواع کارگران را خارج نمايند. اما آنها نمي توانند سريعا” يک ساختمان يا يک لو کو موتيو ديزل را از فرايند توليد «خارج» کنند،حتي اگر استفاده اي از آنها صورت نگيرد. ف 8
بلند مدت دوره زماني (يا افق برنامه ريزي ) که درآن تمام عوامل توليد متغير هستند . به عبارت ديگر ،بلند مدت مربوط به آن دوره اي از آينده است که تغيرات محصول مي تواند در جهتي که منجر به بيشترين مزيت براي توليد کننده شود، تحقق يابد. ف 8
در کوتاه مدت ممکن است يک توليد کننده قادر باشد تنها از طريق افزايش ساعات کار روزانه در کارخانه موجود محصول را گسترش دهد. در بلند مدت ممکن است نصب تسهيلات توليدي اضافي اقتصادي تر از افزايش ساعات کار روزانه باشد. ف 8
نسبتهاي ثابت ومتغيير اگر بتوان حداقل برخي از عوامل را با عامل ديگري براي حصول به سطح معيني از محصول جايگزين نمود، مي گوئيم که عوامل توليد ممکن است در نسبتهاي متغير استفاده شوند. دوروش متفاوت وجوددارد که اصل نسبتهاي متغيير را بيان مي کند. ادامه در صفحه بعدي ف 8
دو روش بیان نسبتهاي متغيير اول، تابع توليد با نسبتهاي متغير دلالت بر اين دارد که در کوتاه مدت ، مقدار محصول مي تواند از طريق تغير در کل عوامل متغير بکار گرفته شده در کنار عوامل ثابت ، تغيير نمايد. طبيعتا” هنگامي که مقدار يک عامل تغيير مي کند در حالي که بقيه عوامل ثابت مانده يا به اندازه عامل اول تغيير نمي کند ، نسبت عوامل تغيير خواهدکرد. ادامه در صفحه بعدي ف 8
دوم، هنگامي که تابع توليد از نسبتهاي متغيير متابعت مي کند، محصول يکساني مي تواند با ترکيبهاي متنوع از عوامل، توليد شود. يا به عبارت ديگر ، يک مقدار معيني از محصول مي تواند با نسبتهاي متفاوتي از عوامل ، توليد گردد. اين قاعده مي تواند در تحليل بلند مدت و همچنين کوتاه مدت کاربرد داشته باشد. ف 8
تابع توليد با« نسبتهاي ثابت» بدان معني است که تنها يک و فقط يک نسبت از ترکيبي از عوامل وجود دارد که مي تواند براي توليد کالايي استفاده شود .اگر قرار است محصول افزايش يا کاهش يابد ، تمام عوامل بايد در نرخ يکساني افزايش يا کاهش يابند تا نرخ ثابت عامل حفظ شود. ف 8
3-8- توليد با يک عامل متغير توليد کل،متوسط و نهايي: روش جبري اطلاعات مربوط به بنگاهي با يک کارخانه ثابت که با بکارگيري تعداد متفاوتي از کارگران محصولي را بر اساس ستونهاي (1)و(2)توليد مي کند در جدول1-8-نشان داده شده است: ف 8
جدول 1-8-توليد کل،متوسط و نهايي کار (1) تعداد کارگران (2) کل محصول در هر واحد زمان (3) توليد متوسط (4) توليد نهائي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 25 45 60 70 78 84 88 90 5/12 15 14 13 12 11 8/8 20 2- ف 8
تابع توليد کوتاه مدت توصيف شده در جدول 1-8 چندين ويژگي عمومي توليد نهائي و متوسط در نظريه توليد را مشخص مي کند. توليدات نهائي و متوسط ابتدا افزايش و سپس کاهش مي يابد ،به طوري که توليد نهائي پس از نقطه اي منفي مي شود . قبل از آنکه بالاترين توليد متوسط حاصل شود توليد نهائي به حداکثر خود مي رسد در نقطه حداکثر توليدمتوسط ،توليد نهائي برابر با توليد متوسط مي شود . اين روابط معرف اين معني هستند که توليد کل ابتدا در يک نرخ افزايشي افزايش يافته و سپس در يک نرخ کاهشي افزايش نموده و در نهايت کاهش مي يابد . ف 8
توليد متوسط هر عامل عبارت است از محصول کل تقسيم بر مقدار استفاده از آن عامل ، توليد متوسط عبارت است از نسبت محصول- عامل براي هر سطحي از محصول و مقدار عامل مربوطه است . توليد نهائي هر عامل عبارت از محصول کل اضافي منتسب به افزايش مقدار کمي از عامل متغير در فرايند توليد است . معمولا”مقدار افزايش در عامل به اندازه يک واحد بوده و ساير عوامل ثابت باقي مي مانند. ف 8
تابع توليد کل هر نقطه روی تابع توليد کوتاه مدت نشان مي دهد که درآن نقطه حداکثر محصول با بکارگيري مقادير مختلفي از عامل متغير(نيروي کار)در هر واحد زمان قابل حصول است. ف 8
توليد کل،متوسط،ونهايي: روش نموداري شیب خطوط واصل به نقاط تابع تولید کل تولید متوسط شیب نقاط تابع تولید کل تولید نهائی ف 8
شکل 2-8-استخراج توليد متوسط از توليد کل L" L"' x2 x1 توليد کل مقدار محصول Xدر هر واحد زمان L' x0 L0 L1 L2 تعداد کارگران در هر واحد زمان ف 8
شکل 3-8-حصول توليد نهائي از توليد کل L" T" توليد کل M T' مقدار محصول Xدر هر واحد زمان T x1 x0 L0 L1 L2 تعداد کارگران در هر واحد زمان ف 8
نمودار4-8-منحني هاي توليد کل،متوسط،و نهائي 3 2 TP توليد کل،متوسط و نهائي 1 4 5 AP 6 MP تعداد عامل متغير ف 8
قانون نزولي بودن توليد نهايي شيب منحني توليد نهايي در شکل 4-8 معرف اصل مهمي تحت عنوان نزولي بودن توليد نهايي مي باشد : همچنان که تعداد واحدهاي عامل متغير افزايش مي يابد، با ثابت بودن ساير عوامل پس از نقطه اي توليد نهائي کاهش مي يابد . هنگامي که مقدار عامل متغير نسبت به عوامل ثابت کوچک است (عوامل ثابت نسبت به عوامل متغير فراوان هستند ) بهره برداري جدي تر از عوامل ثابت به کمک عوامل متغير ممکن است محصول نهايي عامل متغير را افزايش دهد. ف 8
اصل همچنا نکه مقدار عامل متغير افزايش مي يابد ، با فرض ثابت بودن مقدار ساير عوامل ، از نقطه اي به بعد توليد نهايي شروع به کاهش مي نمايد . به چنين کاهشي قانون نزولي بودن توليد نهايي گویند. ف 8
شکل 5-8-مراحل توليد مرحلهI مرحلهII مرحلهIII TP AP A B MP ف 8 محصول در هر واحد زمان AP A B MP تعداد عامل متغير در هر واحد زمان ف 8
سه مرحله توليد مرحله اول I، ↑ عامل متغيير↑← محصول كل محدوده توليد : از صفر تا حداكثرتوليد متوسط (A واحد ) توليد نهايي و توليد متوسط ،هر دو مثبت است. توليد نهايي ← ابتدا صعودي (شيب مثبت) سپس نزولي (شيب منفي) توليد متوسط ← صعودي (شيب مثبت) ←اين بخش از تابع توليد نمي تواند حداکثركننده سود باشد. توليد نهايي بزرگتر ازتوليد متوسط ف 8
↑ عامل متغيير↑←محصول كل مرحله اقتصادي توليد مرحله دوم II، ↑ عامل متغيير↑←محصول كل محدوده توليد : از حداكثرتوليد متوسط (A واحد ) تا حداكثر توليد كل (توليد نهايي = صفر، Bواحد) توليد نهايي و توليد متوسط ← هر دو مثبت و نزولي (شيب منفي) توليد نهايي كوچكتر ازتوليد متوسط ف 8
↑ عامل متغيير← محصول كل↓ مرحله سوم III ↑ عامل متغيير← محصول كل↓ محدوده توليد : ازحداكثر توليد كل (توليد نهايي = صفر، Bواحد) به بعد توليد متوسط ← مثبت ولي نزولي (شيب منفي) توليد نهايي ←منفي و نزولي (شيب منفي) ف 8
4-8- تابع توليد با دو عامل متغير ويا بيشتر هم مقداريهاي توليد هنگاميکه مقدار يک عامل متغيرتغيير مي کند ،منحني هاي توليدکل،متوسط، و نهايي عوامل متغير ديگر انتقال مي يابد . در مورد دو عامل متغير، با افزايش دريک عامل، مقدار اين عامل در ترکيب با عامل ديگر افزايش مي يابد . اين افزايش احتمالا موجب انتقالي در منحني هاي توليد نهايي و متوسط عامل متغير ديگر مي شود. ف 8
هم مقداريهاي توليد اگر هر دو عامل سرمايه ونيروي کار متغير باشند، به ازاي هر مقدار از عامل اول يک منحني براي عامل دوم وجود دارد و بالعکس .بنابراين، هنگامي که بيش از يک عامل متغير وجود دارد ابزار ديگري براي تحليل ضروري است. اين ابزار را «هم مقداري توليد»مي نامند. ف 8
تعريف هم مقداري يک منحني يا مکان هندسي نقاطي است که تمام ترکيبهاي ممکن از عوامل را نشان مي دهد که از لحاظ فيزيکي قادر به توليد سطح مشخصي از محصول مي باشند. يک منحني هم مقداري که بالاتر از ديگري قرار مي گيرد سطح بالاتري از محصول را مشخص می کند. ف 8
ویژگیهای منحنی های مقداري توليد : اول، منحني هم مقداري در طول محدود مناسبي از توليد داراي شيب نزولي است. شيب منفي ←اگر توليد کننده مقدار سرمايه استخدام شده را کاهش دهد. کار بيشتري بايد اضافه شود تا اينکه نرخ توليد ثابت بماند. دوم، هم مقداريها محدب هستند ←نرخ نهايي جانشيني فني نزولي است. سوم، منحني هاي هم مقداري نمي توانند يکديگر را قطع کنند .اگر همديگر را قطع کنند، آنگاه يک ترکيب ازK وL بايد دو سطح متفاوتي از محصول را ارائه دهد. به عبارت ديگر ، تکنولوژي توليد کننده ناسازگار است . ف 8
رابطه MRTSبا توليد نهايي: تغيير در Xمتاثر از دو عامل زير است: بر اساس اين رابطه دو نيرو در کاهش توليد نهايي نيروي کار موثرند: استفاده کمتر از عامل ديگر موجب انتقال منحني توليد نهايي به سمت پائين مي شود. استفاده از واحدهاي بيشتر نيروي کارموجب حرکت به سمت پائين در طول منحني توليد نهائي مي گردد. ف 8
6-8-توليدات کل،متوسط و نهايي براي دو مقدار متفاوت از عامل ثابت توليد کل بخش A توليد متوسط و نهائي بخش B TP1 T1 TP0 A1 T0 M1 A0 AP1 توليد کل،متوسط و نهائي توليد کل،در هر واحد زمان M0 AP0 MP1 MP0 L L تعداد کارگران در هر واحد زمان تعداد کارگران در هر واحد زمان ف 8
شکل 7-8-منحني هاي هم مقداري مرسوم 50 40 T P سرمايه در هر واحد زمان 20 II(200) 10 I(100) 15 20 40 75 کار در هر واحد زمان ف 8
شکل 8-8-نزولي بودن نرخ نهايي جانشيني فني K1 Q R K2 سرمايه در هر واحد زمان S K3 T K4 I 1 2 3 4 کار در هر واحد زمان ف 8
5-8- ترکيب بهينه منابع توليد قيمت عوامل و منحني هاي هزينه همسان عوامل توليد همانند محصول،داراي قيمتهاي بازاري هستند.چنانچه توليد کنندگان قصد داشته باشند،هزينه توليد مقدار مشخصي از محصول را حداقل نموده و يا با سطح مشخصي از هزينه ،محصول را حداکثر نمايد،بايد در تعيين ترکيب بهينه عوامل به قيمت هاي نسبي عوامل توجه کنند. ف 8
منحني هاي هزينه همسان و قيمت عوامل منحني هزينه همسان مکان هندسي ترکيبات مختلف عوامل توليد است که مي توان با هزينه ثابتي (C¯)آنها را با فرض ثابت بودن قيمت نهاده ها w ، r ، خريداري کرد: قدرمطلق شيب = نسبت قيمت عوامل ف 8
شکل 9-8-منحني هاي هزينه همسان براي r=1000$وw=2500 20 18 16 14 12 10 8 سرمايه در هر واحد زمان 6 4 2 2 4 6 8 10 12 14 16 18 20 کار در هر واحد زمان ف 8
توليد مقدار معيني محصول در حداقل هزينه مثال: به منظور حداقل کردن هزينه،يک شرکت حمل ونقل چه ترکيبي از هواپيما و مکانيک را انتخاب نمايد؟ 1-اگرهزينه هواپيما250000دلار وهزينه مکانيک 6000دلار باشد. شماره ترکيب تعداد هواپيما تعداد مکانيك 1 2 3 4 5 6 7 60 61 62 63 64 65 66 1000 920 850 800 760 730 710 ف 8
شکل 10-8-تركيب بهينه عوامل جهت حداقل نمودن هزينه با توجه به سطح مشخصي از محصول K" A K' K E K0 سرمايه در هر واحد زمان B I L0 L L' L" کار در هر واحد زمان ف 8
اصل به منظور حداقل کردن هزينه با توجه به سطح مشخصي از محصول و قيمت مشخصي از عوامل، توليدکننده بايد مقاديري از عوامل را خريداري کند که نرخ نهايي جانشيني فني نيروي کار براي سرمايه با نسبت قيمت عوامل يکسان گردد(نسبت قيمت نيروي کار بر قيمت سرمايه ) : ف 8
توليد حداکثر محصول با سطح مشخصي از هزينه اصل به منظور حداکثر نمودن محصول با توجه به هزينه مشخصي يا براي حداقل نمودن هزينه باتوجه به سطح مشخصي از محصول، توليد کننده بايد عوامل را به آن مقداري استخدام کند که نرخ نهايي جانشيني فني عوامل برابر با نسبت قيمت آن ها گردد. ف 8
11-8-حداقل کردن محصول در سطح مشخصي از هزينه K A K0 IV سرمايه در هر واحد زمان III II I L0 L کار در هر واحد زمان ف 8
مسير توسعه مکان هندسی نقاط تعادلی است که در طول آن محصول گسترش مي يابد وقتي که قيمت عوامل ثابت مي مانند. مسير توسعه نشان مي دهد که چگونه نسبتهاي استفاده از عوامل تغيير مي کنند هنگامي که محصول يا هزينه تغيير مي نمايد ، به طوري که قيمت عوامل در تمام مراحل ثابت مي ماند. همچنين نرخ نهايي جانشيني فني ثابت مي ماند،چون نسبت قيمت عوامل ثابت است. ف 8
شکل 12-8-مسير توسعه K" مسير توسعه S K' K C B A III I II L L' L" ف 8 سرمايه در هر واحد زمان B A III I II L L' L" کار در هر واحد زمان ف 8
شکل 13-8-مسير توسعه:يک عامل توليد پست EP مسير توسعه II سرمايه در هر واحد زمان I L1 L0 کار در هر واحد زمان ف 8
شکل 14-8-تابع توليد با نسبتهاي ثابت مسير توسعه EP X3 X2 سرمايه در هر واحد زمان K0 X1 L0 کار در هر واحد زمان ف 8
بازدهي هاي نسبت به مقياس چنانچه عوامل توليد را با يک نسبت ثابتي افزايش دهيم،و تغيير متناسبي در توليد(z)مشاهده شود گوییم شرایط بازدهی به مقیاس وجود دارد: بازدهي به مقياس غالباً مرتبط با حالتي است که در آن توابع توليد با نسبتهاي متغير بررسي مي گردد. اگر تمام عوامل توليد با ضريب λ افزايش يابند و محصول با ضريب z بالا رود ، آنگاه در حالت عمومي توليد کننده حالات زير را تجربه مي کند: ادامه در صفحه بعدي ف 8
باز دهيهاي به مقياس 1-بازدهيها نسبت به مقياس افزايشي هستند اگر z>λ باشد. محصول به طور متناسب بيش از افزايش در استفاده عوامل افزايش مي يابد. 2-بازدهيها نسبت به مقياس کاهشي هستنداگر z<λ باشد. محصول به طور متناسب کمتر از افزايش در استفاده عوامل افزايش مي يابد. 3-بازدهيها نسبت به مقياس ثابت هستند اگرz=λ باشد . محصول با همان نسبتي افزايش مي يابد که استفاده از عوامل افزايش يافته است. ف 8
6-8- خلاصه اين فصل نظريه اساسي توليد و ترکيب بهينه عوامل تحت شرايط مجموعه اي از قيمت عوامل را بيان نموده است. تابع توليد از طريق بازدهيهاي به مقياس نیز توصيف می شود. توليد متوسط يک عامل عبارت است از محصول کل تقسيم بر مقدار عامل توليد. توليد متوسط عامل کار: ف 8
6-8- خلاصه توليد نهايي يک عامل عبارت است ازتغيير در محصول کل در اثر يک تغيير کوچک در عامل. توليد نهايي نيروي کار : ف 8
6-8- خلاصه هر دو توليد متوسط و نهايي ابتدا افزايش و سپس کاهش مي يابند. هنگامي که منحني توليد نهايي کاهش مي يابد ،گفته مي شود که توليد کننده باز دهيهاي نهايي نزولي را تجربه مي كند . در حالتی که تابع توليد با دو عامل متغير يا بيشتر مورد نظر باشد منحني هم مقداري توليد ومنحني هزينه هاي همسان ابزار تحلیلی خواهد بود. ف 8
6-8- خلاصه يک هم مقداري ، منحني يا مکان هندسي مجموعه نقاطي است که تمام ترکيبات ممکن از عوامل که از لحاظ فيزيکي قادر به توليد سطح معيني از محصول مي باشند را نشان مي دهد. منحني هزينه هاي همسان تابع خطي است که در تعريف زير توصيف مي شود: در قيمت ثابت عوامل w,r براي سرمايه ونيروي کار، هزينه ثابت c خريد هر ترکيبي از سرمايه و نيروي کار را چنان فراهم خواهد کرد که رابطه زير برقرار شود: ف 8
6-8- خلاصه بنگاهي که تحت شرايط مقيد هزينه يا محصول عمل مي کند، محصولي را که مي تواند در هر سطح مشخصي از هزينه توليد شود، حداکثر مي نمايد، يا هزينه را در سطح مشخصي از محصول حداقل مي نمايد و آن وقتي است که رابطه زير برقرار شود: مسير توسعه مکان هندسي مجموعه اي از تمام نقاطي است که در هر کدام از آن نقاط به هنگام تغيير هزينه برابري فوق حاصل مي شود. ف 8
فصل 9 نظريه هزينه
هدف کلی: آشنائی با نظریه هزینه ف 9
هدفهاي رفتاری: تعريف هزينه (هزينه فرصت و حسابداري) تشريح هزينههاي بلندمدت، رسم منحنيهاي مربوط وارتباط آنها بيان ارتباط هزينههاي بلندمدت و برنامهريزي تشريح هزينهها در کوتاهمدت، رسم منحنيهاي مربوط وارتباط آنها توضيح روابط ميان هزينهها در کوتاهمدت و بلندمدت ف 9
1-9- مقدمه 2-9- افق برنامه ريزي و هزينه هاي بلندمدت 3-9- نظريه هزينه در کوتاه مدت 4-9- روابط ميان هزينه هاي متوسط و نهايي در کوتاه مدت وبلندمدت 5-9- خلاصه
1-9- مقدمه عوامل تعيين کننده هزينه در نظريه توليد عبارتنداز: وضعيت تکنولوژي که به وسيله منحني هاي هم مقداري مشخص مي گردند. قيمت عوامل که بوسيله منحني هاي هزينه همسان توصيف مي شوند. اساس نظريه هزينه مفهوم «هزينه فرصت» است که بصورت زير تعريف مي شود. هزينه فرصت عبارت از ارزش بهترين شق(حالت)استفاده از منابعي است که مي بايد از دست داده شود تا کالايي يا خدمتي توليد گردد. ف 9
2-9- افق برنامه ريزي و هزينه هاي بلند مدت بلندمدت تمام عوامل توليد براي بنگاه متغير مي باشد. يکي از اولين اموري که مي بايد بنگاه در مورد آن تصميم بگيرد،عبارت از مقياس عمليات و يا اندازه بنگاه است. به منظور اتخاذ اين تصميم بنگاه بايد هزينه توليد را در هر سطحي بداند ف 9
جدول 1-9- جدول حصول هزينه بلندمدت (1) (3) (2) استفاده با کمترين هزينه (3) (2) استفاده با کمترين هزينه (4) هزينه کل بر حسب 5دلار بر هر واحد کار و 10 دلار براي هر واحد سرمايه (5) هزينه متوسط بلندمدت (6) هزينه نهايي بلندمت محصول کار ( واحد) سرمايه (واحد) دلار 100 200 300 400 500 600 700 10 12 20 30 40 52 60 7 8 15 22 42 120 140 420 560 720 2/1 70/0 67/0 75/0 84/0 93/0 03/1 20/1 20/0 60/0 1 40/1 60/1 ف 9
حصول هزينه بلندمدت از يک تابع توليد هزينه کل بلند مدت (LRTC) عبارت از کمترين هزينه اي است که در آن هر مقداري از محصول مي تواند به هنگامي که مقدار و يا نرخ استفاده هيچ کدام از منابع ثابت نيستند ، توليد شود. هزينه متوسط بلند مدت (LRAC) عبارت از حاصل تقسيم هزينه کل توليد مقدار مشخصي از محصول بر مقدار آن محصول است: ف 9
هزينه نهايي بلند مدت (LRMC) عبارت از اضافه اي بر هزينه کل بلند مدت است که به افزايش کوچکي (معمولا” يک واحد ) در محصول قابل انتساب بوده وآن هنگامي است که تمام عوامل به طور بهينه تعديل شده اند. ف 9
شکل 1-9-مسير توسعه و هزينه بلندمدت I6 I4 مسير توسعه S' I3 R' Q' I1 عامل سرمايه در هر واحد زمان x6 x4 p' K1 x3 x1 L1 r1 r3 r4 r6 عامل کار(L)در هر واحد زمان ف 9
شکل 2-9-منحني هزينه کل بلندمدت LRTC C6 S C5 C4 R C3 هزينه کل در هر دوره Q C2 C1 p x1 x2 x3 x4 x5 x6 محصول در هر دوره ف 9
ويژگي منحني هاي هزينه بلندمدت: ويژگي اول، رابطه بین هزينه ها و محصول مستقيم است. توليد بيشتر نياز به هزينه هاي بيشتري دارد که اين درست بيان ديگري ازاين موضوع است که منابع کمياب هستند. ويژگي دوم، هزينه ابتدا با نرخ نزولي و سپس با نرخ صعودی، افزايش مي يابد. ف 9
شیب منحني هزينه کل بلند مدت مثبت شیب منحني هزينه کل بلند مدت مثبت هزينه متوسط بلند مدت (LRAC) ابتدا ↓ به نقطه حداقل مي رسد(جايي که خط واصل از مرکز به منحني هزينه کل بلند مدت مماس است) ،پس ازآن ↑. ف 9
بخش A هزينه کل بلندمدت بخش B هزينه متوسط بلندمدت LRTC III S C3 شکل 3-9-استخراج منحني هزينه کل متوسط II C2 P I M C1 بخش A هزينه کل بلندمدت هزينه کل x1 x2 x3 LRAC c1/x1 P' S' c3/x3 c2/x2 M' بخش B هزينه متوسط بلندمدت هزينه متوسط x1 x2 x3 ف 9
شکل 4-9-استخراج منحني هزينه نهايي بلندمدت LRTC شکل 4-9-استخراج منحني هزينه نهايي بلندمدت N II T S هزينه کل M c" Q c' R p بخش A هزينه کل بلندمدت x' x" xm xm LRMC LRAC هزينه نهايي بخش B هزينه نهايي بلندمدت xm xm ف 9
هزينه کل،متوسط،ونهايي در بلند مدت : روش نموداري شیب خطوط واصل به نقاط تابع هزينه کل هزينه متوسط كل شیب نقاط تابع هزينه کل هزينه نهائی ف 9
رابطه ميان هزينه هاي نهايي و متوسط LRTC همواره افزايش مي يابد . ابتدا با يک نرخ کاهشي و سپس با يک نرخ افزايشي ، افزايش مي يابد . LRAC وLRMC ،هر دوابتدا کاهش مي يابند تا به نقطه حداقلي مي رسند و سپس افزايش مي يابند . وقتي که LRAC به نقطه حداقل خود مي رسد.LRMCبا LRAC برابراست. LRMCدر محدوده اي که LRAC کاهش مي يابد، پائين تر از LRAC قرار مي گيردوهنگامي که LRAC افزايش مي يابد، بر بالاي آن قرار مي گيرد. ف 9
صرفه ها وعدم صرفه ها به مقياس اگر با ↑در محصول ←هزينه متوسط بلند مدت ↓ صرفه ها به مقياس اگر با ↑در محصول ←هزينه متوسط بلند مدت↑ عدم صرفه ها به مقياس ف 9
شکل 5-9-وجود صرفه ها و عدم صرفه هاي حاصل از مقياس LRAC صرف هاي به مقياس هزينه در هر دوره عدم صرف هاي به مقياس x0 x1 محصول در هر دوره ف 9
شکل 6-9-اشکال متفاوتي از منحني LRAC هزينه برحسب دلار هزينه برحسب دلار هزينه برحسب دلار محصول محصول محصول بخش A بخش B بخش C صرفه هاي وسيع عدم صرفه هاي زودرس منحني LRACثابت وسيع ف 9
3-9- نظريه هزينه در کوتاه مدت به محض اينکه بنگاه مقياس عمليات يا اندازه کارخانه خود را مشخص کرد،بنگاه وارد مرحله کوتاه مدت شده است . هزينه هاي ثابت کل (TFC) هزينه هاي مربوط به عوامل ثابت است که بستگی به سطح محصول ندارد. هزينه هاي متغيرکل (TVC) هزينه هاي مربوط به عوامل متغیر است که بستگی به سطح محصول دارد. هزينه کل در کوتاه مدت (SRTC) عبارت از حاصل جمع هزينه هاي متغير و ثابت کل است . SRTC=TFC+TVC ف 9
شکل 7-9-مسير توسعه کوتاه و بلندمدت S N R k1 سرمايه در هر دوره P x2 Q x1 x0 L0 L1 L3 کار در هر واحد زمان ف 9
شکل 8-9-هزينه کل کوتاه مدت در مقايسه با هزينه کل بلندمدت SRTC LRTC P' S' R' C1 هزينه در هر دوره N' V CF TFC=pk.K1 x0 x1 x3 محصول هر دوره ف 9
هزينه هاي متوسط هزينه ثابت متوسط عبارت است از حاصل تقسيم هزينه ثابت کل بر محصول است . AFC=TFC/X هزينه هاي متغير متوسط عبارت از حاصل تقسيم هزينه متغير کل بر محصول است : TVC=W1V1+W2V2+…+WnVn توليد متوسط قيمت عامل ف 9
شکل 9-9-هزينه ثابت متوسط و هزينه کل TFC هزينه محصول ف 9
شکل 10-9-استخراج منحني هزينه متغير متوسط TVC R Q P AVC x1 x2 x3 x1 x2 x3 بخش A بخش B ف 9
هزينه کل متوسط عبارت از حاصل تقسيم هزينه کل بر محصول است . SRAC=STC/X ف 9
هزينه نهايي هزينه نهايي در کوتاه مدت(SRMC) عبارت از تغيير در هزينه کل کوتاه مدت بر تغيير در محصول: تولید نهایی عامل ف 9
شکل 11-9-استخراج هزينه متوسط کل يا هزينه واحد SRTC R' Q' ATC P' x'1 x'2 x'3 x'1 x'2 x'3 بخش A بخش B ف 9
شکل 12-9-استخراج منحني هزينه نهايي SRTC N S SRMC Q c1 c2 R p x1 x2 x3 x4 x2 x3 x4 بخش A بخش B ف 9
شکل 13-9-رابطه MCبا هزينه هاي متغير وکل SRTC II TVC T' I T CF x0 x1 x2 ف 9
هزينه کل،متوسط،ونهايي در كوتاه مدت : روش نموداري شیب خطوط واصل به نقاط تابع هزينه کل، متغير، ثابت هزينه متوسط كل، متغير، ثابت شیب نقاط تابع هزينه کل و متغير هزينه نهائی ف 9
شکل 14-9 نمونه اي از مجموعه منحني هاي هزينه(کوتاه مدت) SRMC SRAC 5 AVC 3 هزينه در هر دوره 4 AFC 6 2 محصول هر دوره ف 9
تشريح منحني هاي هزينه کوتاه مدت يک مثال عددي ف 9
هزينه نهائي (براي هر100 واحد) هزينه نهايي (براي هر واحد) جدول 2-9-جداول هزينه ها ي کوتاه مدت (1) محصول (2) هزينه کل ($) (3) هزينه ثابت ($) (4) هزينه متغير (5) هزينه ثابت متوسط($) (6) هزينه متغير متوسط($) (7) هزينه کل متوسط($) (8) هزينه نهائي (براي هر100 واحد) (9) هزينه نهايي (براي هر واحد) 100 200 300 400 500 600 700 800 900 1000 000/6 000/7 500/7 000/9 000/11 000/14 000/18 000/24 000/34 000/50 000/4 000/2 000/3 500/3 000/5 000/10 000/20 000/30 000/46 40 20 33/13 10 8 67/6 71/5 5 44/4 4 15 76/11 50/12 14 67/16 25 33/33 46 60 35 50/22 22 33/23 71/25 30 77/37 50 000/2$ 000/1 500/1 000/16 20$ 160 ف 9
4-9 -روابط میان هزينه های متوسط و نهايي در کوتاه و بلند مدت 4-9 -روابط میان هزينه های متوسط و نهايي در کوتاه و بلند مدت منحنيLRMC منحنيLRAC را هنگامي که LRAC در نقطه حداقل خويش است قطع مي کند و فقط يک کارخانه کوتاه مدت است که نقطه حداقل منحني SRAC آن برنقطه حداقل منحني LRAC منطبق مي شود (SRAC5) .در این نقطه SRMC5 با LRMC برابر است. LRMC= LRAC = SRAC = SRMC درنقطه حداقل منحني LRAC : ف 9
در هر سطحي از محصول منحني SRAC مربوط برمنحني LRAC مماس مي باشد در هر سطحي از محصول منحني SRAC مربوط برمنحني LRAC مماس مي باشد.در همين نقطه SRMCT مربوط برابر با LRMC است. در سطوح محصول پائين تر (بالاتر) از محصول در نقطه مماس مذكور (نقطه E) SRMC کوچکتر (بزرگتر) ازLRMC مي باشد. اگردر هر سطحي از محصول نقطه مماس منحنيهاي SRAC و LRAC سمت چپ (راست) نقطه حداقل LRMC يعني (نقطه E) باشد سطح محصول مربوط كمتر (بيشتر) از محصول در نقطه مذكور (نقطه E) خواهد بود. به شکلهاي 15-9و16-9توجه شود. ف 9
شکل 15-9-منحني هاي هزينه متوسط و نهايي بلند و کوتاه مدت SRMC3 LRMC SRAC3 SRMC1 SRAC1 SRMC2 هزينه در هر دوره SRAC2 LRAC E x5 xm محصول هر دوره ف 9
شکل 16-9-منحني هاي هزينه متوسط و نهايي LRMC SRMC1 SRMC6 A SRAC1 SRAC6 B SRMC2 LRAC C SRAC2 SRMC3 SRAC3 SRAC5 SRMC5 SRMC4 SRAC4 E x1 x2 x3 x4 x6 ف 9
5-9- خلاصه نظريه هزينه تعبير اقتصاد دانان از مفهوم هزينه کاملا” متفاوت از هزينه تامين شده از محل درآمداست. هزينه کل بايد به منزله ارزش فرصتهاي از دست رفته تلقي شود. هزينه فرصت ممکن است به مراتب بزرگتر از هزنيه هاي حسابداري باشد. در بسياري موارد، هزينه هاي حسابداري هزينه هاي غير صريح عمليات را روشن نمي کند. به تعبيري مي توان گفت که برخي از هزينه هاي فرصت ناديده گرفته مي شوند. ف 9
5-9-خلاصه نظريه هزينه شرايط فيزيکي توليد و قيمت منابع هزينه توليد 5-9-خلاصه نظريه هزينه شرايط فيزيکي توليد و قيمت منابع هزينه توليد اگر مجموعه امکانات تکنولوژي تغيير کنند ، منحني هاي هزينه نيز تغيير مي نمايند. منحني هاي هزينه معمولا” ، نه هميشه ، بر اساس فروض قيمت ثابت و تکنولوژيکي ثابت ترسيم مي شوند. ف 9
بلند مدت تمام عوامل متغير تمام هزينه ها متغير هزينه ها ی ثابت عوامل ثابت کوتاه مدت هزينه هاي متغير عوامل متغير بلند مدت تمام عوامل متغير تمام هزينه ها متغير ف 9
5-9- خلاصه نظريه هزينه هزينه متوسط در بلند مدت و کوتاه مدت ، حاصل تقسيم هزينه کل بر سطح محصول مي باشد. هزينه نهايي ،بلند مدت همانند هزينه نهايي کوتاه مدت نيست، چرا که برخي از نهاده ها نمي توانند در کوتاه مدت تغيير يابند. ف 9
5-9- خلاصه نظريه هزينه حضور صرفه هاي به مقياس شکل منحني هزينه متوسط بلند مدت را تعيين مي کند. صرفه ها به مقیاس ← منحني هزينه متوسط بلندمدت نزولی عدم صرفه ها به مقياس ← منحني هزينه متوسط بلند مدت صعودی ف 9
5-9- خلاصه نظريه هزينه دلائل وجود صرفه ها : 5-9- خلاصه نظريه هزينه دلائل وجود صرفه ها : معمولا” هزينه هاي سرمايه با سرعتي که ظرفيت توليدي افزايش مي يابد، افزايش نمي يابد . افزايش اندازه هاي عملياتي به علت تقسیم کار، گسترش تخصص و تجربه نيروي کار دلائل عدم صرفه ها : هنگام گسترش و توسعه ، سازمان با مشکلاتي مانند فقدان ارتباطات و هماهنگي خوب روبرو مي گردد. ف 9
تغيير قيمت عامل توليد و تغيير تکنولوژي فصل 10 تغيير قيمت عامل توليد و تغيير تکنولوژي
هدف کلی: بررسی اثر تغییرات قیمت نهاده و تکنولوژی ف 10
هدفهای رفتاری: توضیح اثرجانشيني ناشی از تغيير قيمت نهاده بیان مفهوم کشش جانشینی و محاسبه آن بیان رابطه کشش جانشینی با سهم نسبی نهاده ها توضیح اثر تولیدی ناشی از تغيير قيمت نهاده براي حداکثر کننده سود تشریح اثر تغيير تکنولوژيکي ف 10
1-10- مقدمه 2-10- تغييرات در قيمت عامل-اثر جانشيني 3-10- تغييرات در قيمت عامل-اثر توليدي براي حداکثر کننده سود 4-10- تغيير تکنولوژيکي و استفاده از عامل 5-10- خلاصه
1-10- مقدمه فصل 8 نشان داد که چگونه کارا ترين ،يا بهينه ترين ،ترکيب عوامل براي هر سطحي ااز محصول را مي توان تعيين نمود. طبق اصل،کارايي اقتصادي استفاده از عامل تا آنجا صورت می گيرد که: نرخ نهايي جانشيني ميان دو عامل = نسبت قيمت دو عامل ف 10
تغيير تکنولوژی تغيير قيمت عامل(اثر جانشيني و اثر توليدی) تغيير سطح بهينه استفاده عوامل براي سطوح مشخصي از محصول ف 10
2-10- تغييرات در قيمت عامل – اثر جانشيني اثر جانشيني عبارت از تغيير در استفاده از عاملي است که قیمت( قيمت نسبي) تغییر کرده در حالي که سطح محصول ثابت مي باشد. اثر این تغيیر روی يک منحني هم مقداري توليد نشان داده می شود. همچنان که بايد انتظار داشت، هنگامي که نسبت قيمت عوامل تغيير مي کند ،بنگاهها عامل نسبتا”ارزانتر را جانشين عامل نسبتا” گرانتر مي کنند . ف 10
(w/r) شکل 10-تغيير قيمت عامل Z K B K1 R A K0 X L1 L L0 ف 10 تعادل جدید تعادل اولیه K B K1 سرمايه در هر دوره R A K0 X L1 L L0 کار در هر دوره ف 10
w↑ , r¯ w↓, r↓ → ∆w < ∆r w↑, r↑ → ∆w > ∆r توضیح نمودار 1-10: شیب شعاع ها =K/L w↑ , r¯ w↓, r↓ → ∆w < ∆r w↑, r↑ → ∆w > ∆r (w/r)↑ ف 10
وسعت وميزان جانشيني بستگي به مقدار تغيير قيمت و درجه تحد ب منحني هم مقداري توليد دارد. شکل منحنی هم مقداری قابليت جانشيني منابع توليد در سطح مشخصي از محصول را تعیین می کند. هنگام تغيير در قيمت عوامل چگونگي تغيير در نرخ نهايي جانشيني فني در طول منحني هم مقداري را مشخص می کند. ف 10
مثال کاربردی: اثر نظارت بر نرخ بازدهی مقررات نرخ بازدهی تولید غیر کارا ف 10
(The Averch-Johnsone effect ) شکل 2-10-اثر اورچ –جانسون (The Averch-Johnsone effect ) وضعیت بنگاه نظارت شده سطح غیرکارا R' R B Kr سرمايه در هر دوره حالت بهینه بنگاه نظارت نشده A K0 I Lr Z L0 Z' کار در هر دوره ف 10
فرض: برابری میزان تولید بنگاه نظارت شده و نشده توضیح نمودار 2-10: ← RZمنحنی هزینه همسان در شرایط نبود نظارت ←R 'Z'منحنی هزینه همسان در شرایط وجود نظارت مقررات نرخ بازدهی← قیمت واحد سرمایه ↓← شیب خط هزینه همسان ↑ فرض: برابری میزان تولید بنگاه نظارت شده و نشده هزینه بنگاه نظارت نشده < هزینه بنگاه نظارت شده ف 10
کشش جانشيني کشش جانشيني، واکنش نسبي قيمت دو عامل را به تغييرات متناسب در نرخ نهايي جانشيني فني ،با ثابت نگه داشتن محصول،اندازه گيري مي کند. با فرض اينکه دو عامل توليدKوL در توليد کالاي بکار مي روند،ضريب کشش جا نشيني بصورت زير تعريف مي شود: يا ف 10
Z شکل 3-10-کشش جانشيني و اثر جانشيني K' B K1 K R K0 A بخش A I L1 L0 L' L شیب برابر دارند Z' R' B' A' K0 I' بخش B L0 ف 10
(k/L)↑ بخش B < (K/L) ↑ بخش A توضیح نمودار 3-10: ارتباط بین کشش جانشینی وشیب منحنی هم مقداری تولید نشان می دهد. درنقاط A و A‘ ، خط هزینه همسان (KL) یکسان هستند. منحنی هم مقداری تولید بخش B دارای شیب تندتری است. فرض: در طول هر منحنی MRTS به طور تغییر می یابد. B وB‘ : تعادل های جدید شیبOZ‘ > OZشیب (k/L)↑ بخش B < (K/L) ↑ بخش A ف 10
نکته: هر قدر منحنی هم مقداری تولید کم شیب تر (شیب د ارتر) باشد،کشش جانشینی بزرگتر (کوچکتر) خواهد بود. ف 10
کشش جانشيني و تغييرات در سهم نسبي عامل کشش جانشيني در توليد ارتباط نزديکي با تغييرات در سهم نسبي عوامل دارد. سهم نسبي يک عامل بخشي از« ارزش کل محصول»است که نصیب آن عامل خاص مي شود. سهم نسبي نيروي کار سهم نسبي سرمايه نسبت سهم نسبي عوامل ف 10
اگر 1 > ضريب کشش جانشيني ← کاهش می یابد. اصل درحالت دو عامل توليد و با ثابت نگه داشتن سطح محصول،هنگامي که قيمت يک عامل نسبت به قيمت عامل ديگرافزايش مي يابد،سهم نسبي آن عامل نسبتا” ارزانتر: اگر 1 = ضريب کشش جانشيني ← ثابت مي ماند. اگر 1 < ضريب کشش جانشيني ← افزایش می یابد. اگر 1 > ضريب کشش جانشيني ← کاهش می یابد. ف 10
3-10- تغييرات در قيمت عامل – اثر توليدي براي حداکثر کننده سود کارا ترين ترکيب موقعي حاصل مي شود که نرخ نهايي جانشيني فني ميان هر جفتي از عوامل توليد بکار گرفته شده با نسبت قيمت آن عوامل برابر شود. ف 10
حداکثر رسانيدن سود در طول مسير توسعه اثر توليدي ناشي از افزايش يا کاهش قيمت يک عامل عبارت از تغيير در استفاده آن عامل است که منحصرا” از تغيير در سطح محصول حداکثر کننده سود پس از تغيير در ساختار هزينه اي حاصل مي شود. ف 10
اصل هنگامي که قيمت يک عامل کاهش(افزايش)مي يابد،اثرات جانشيني و توليدي براي آن عامل در يک جهت حرکت کرده و موجب مي گردند مقداربيشتر(کمتري) ازآن عامل استفاده شود. در مدل دوعاملي ، اثرتغییر قیمت یک عامل بر روي عامل ديگر مبهم است. ف 10
4-10- تغييرتکنولوژيکي و استفاده از عامل تغيير تکنولوژيکي هم مي تواند مقادير عوامل لازم براي توليد هر سطح مشخصي از محصول را کاهش دهد وهم مي تواند نسبتهاي عواملي را که استفاده مي شوند تا آن محصول را در هزينه پائين تري توليد بنمايد ،تغييردهد. ف 10
طبقه بندي تغييرات تکنولوژيکي تغييرتکنولوژيکي را مي توان بر اساس اثرش بر نسبت کاراي اقتصادي در استفاده از عوامل به دو صورت خنثي و تورش دارطبقه بندي نمود. سرمایه بر کار اندوز کار بر سرمایه اندوز ف 10
شکل4-10-تغيير تکنولوژي خنثي R R' A K1 B K2 X L2 L1 Z' Z ف 10
تغيير تکنولوژيکي خنثي مقادير ضروري عوامل براي توليد سطح مشخصي از محصول را کاهش مي دهد ولي تغييري در نسبتهاي استفاده عوامل حداقل کننده هزينه ايجاد نمی نماید. اگر براي هر سطحي از محصول نسبت عوامل تغييرداده شود، تغييرتکنولوژيکي تورش دار است. ف 10
اگر تغيير تکنولوژيکي براي توليدي که با دو عامل سرمايه و نيروي کار انجام مي شود، به گونه اي باشد که نسبت سرمايه به نيروي کار افزايش يابد ← سرمایه بر است. کاهش یابد ← کاربر است. ف 10
شکل5-10-تغيير تکنولوژي تورش دار R R R' R' K1 A K1 A B X X B L1 Z' Z L1 Z' Z بخش A بخش B ف 10
تکنولوژی سرمایه بر /صرفه جوئی در کار،(K/L) ↑ توضیح نمودار5-10: تکنولوژی سرمایه بر /صرفه جوئی در کار،(K/L) ↑ بخش A تکنولوژی کار بر /صرفه جوئی درسرمایه،(K/L) ↓ بخش B ف 10
5-10- خلاصه اين فصل نظريه هاي توليد و هزينه را با ملاحظه اثرات تغيير در قيمت عوامل و تغيير تکنولوژيکي بر هزينه و استفاده عوامل گسترش داده است. ملاحظه گرديد براي هر سطحي از محصول ، بنگاه هنگام تغييرقيمت نسبي عوامل، هميشه با عمل جانشيني عوامل، از سوي عوامل توليد نسبتا”گران به سوي عوامل توليد نسبتا” ارزان تغيير وضعيت مي دهد. ميزان جانشيني بستگي به مقدار تغيير در قيمت و ضريب کشش جانشيني دارد که تعيين کننده آساني و يا مشکل بودن عمل جانشيني براي بنگاه است. ف 10
استفاده ازعامل در جهت مخالف تغییر می کند تغييرقيمت عامل جانشینی عامل ارزانتر تغییر،ساختارهزينه اثر جانشيني اثرتولیدي حرکت روی منحنی هم مقداری اولیه تشدید اثر استفاده ازعامل در جهت مخالف تغییر می کند اثر توليدي ممکن است ،تا حدي ، اثر جانشيني را خنثي نمايد ← اثر بر روی عامل ديگر مبهم ف 10
5-10- خلاصه تغيير تکنولوژيکي نقشه منحني ها ي هم مقداري را به سمت پائين و به سوي مرکز مختصات جابجا مي کند .هر سطحي از محصول مي تواند با سطح استفاده پائين تري از عوامل و در نتيجه با هزينه کمتري توليد شود. هرگاه تغيير تکنولوژيکي نسبت سرمايه به نيروي کار حداقل کننده هزينه را افزايش (کاهش) دهد، به آن تغيير تکنولوژيکي سرمايه بر يا صرفه جويي در نيروي کار (صرفه جويي سرمايه يا کاربر ) نامند. ف 10
5-10- خلاصه در حالي که تغيير تکنولوژيکي معمولا” (گرچه نه ضرورتا” )سبب مي گردد مقدار کمتري از هر عامل براي توليد سطح مشخصي از محصول بکار گرفته شود، اثر کل مبهم است . همچنان که اشاره شد، تغيير تکنولوژيکي هزينه هاي بنگاه را کاهش مي دهد. اين کاهش در هزينه منتهي به افزايش در محصول و نيز افزايش در استفاده از عوامل توليد مي شود. اين دو اثر کم و بيش يکديگر را خنثي مي کنند حتي تغيير تکنولوژيکي تورش دار مي تواند، هنگامي که اثر کل ملاحظه مي گردد، موجب بکارگيري بيشتر در تمام عوامل توليد شود. ف 10